سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فرهنگی ،مذهبی



امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: ریشه (بیماری و) خرابی بدن، ترک غذای شب است  .

. قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : الطَّعامُ الحارُّ غَیرُ ذِی بَرَکَةٍ  .

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: در غذای داغ، ‏برکتی نیست  .

الکافی، ج 6، ص 322

قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : إیّاکَ و شُربَ الماءِ البارِدِ فِی الحَمّامِ فَإنَّهُ یُفسِدُ المِعدَةَ  .

أمالی شیخ صدوق، ص 445  »

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: از نوشیدن آب سرد در حمّام بپرهیز، زیرا معده را فاسد و تباه می‏کند  .

14. قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : و صُبَّ الماءَ البارِدَ عَلی‏ قَدَمیکَ إذا خَرَجتَ فَإنَّهُ یَسِلُّ الدّاءَ مِن جَسَدِکَ  .

أمالی شیخ صدوق،

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: هنگام خارج شدن از حمّام بر دو پای خود آب سرد بریز؛ این کار بیماری را از بدنت بیرون می‏کند

قال الامام الصادق‏   - علیه السلام - : الثَّوبُ النَقیُّ یَکبِتُ العَدُوَّ.

الکافی، ج 6،

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: جامه پاکیزه، دشمن را خوار می‏کند.

.
قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : غَسلُ الرَّأسِ بِالخَطمِیِّ نُشرَةٌ.

وسائل الشیعه، ج 2، ص 61»

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: شستن سر با خطمی، موجب شادابی است.

. قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : لا تَتَسَرَّحْ فِی الحَمّامِ فَإنَّهُ یُرِقُّ الشَّعرَ.

مکارم الأخلاق، ج 1، ص 165»

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: در حمّام شانه نزنید که موی را سست می‏کند.

.
قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : مِنَ السُّنَّةِ تَقلِیمُ الأظفارِ.

وسائل الشیعه، ج 2، ص 132

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: گرفتن ناخن از سنّت پیامبر است.

. قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : قالَ رَسولُ اللَّهِ‏ - صلی الله علیه وآله - لِلرِّجالِ: قُصُّوا أظافیرَکُم و لِلنّساءِ: اُترُکنَ مِن أظفارِکُنَّ؛ فَإنَّهُ أزیَنُ لَکُنَّ.

من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 128

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: پیامبر خدا - صلی الله علیه وآله - به مردان فرمود: ناخن‏هایتان را کوتاه کنید، و به زنان فرمود: ناخن‏هایتان را کوتاه نکنید (بلند بگذارید)؛ زیرا برای شما زینت بخش‏تر است.

.
قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : نَهی‏ رَسولُ اللَّهِ‏ - صلی الله علیه وآله - عَن تَقلیمِ الأظفارِ بِالأَسنانِ.

134

وسائل الشیعه، ج 2،

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: پیامبر خدا - صلی الله علیه وآله - از کوتاه کردن ناخن با دندان نهی فرمودند.

.
قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : الدُّهنُ یُلَیِّنُ البَشَرَةَ و یَزیدُ فِی الدِّماغِ و یُسَهِّلُ مَجارِیَ الماءِ و یُذهِب القَشَفَ و یُسفِرُ اللَّونَ.

الکافی، ج 6،

امام صادق‏ - علیه السلام - فرمود: روغن (مالیدن به پوست) آن را نرم و عقل را زیاد می‏کند؛ روزنه‏های پوست را پاک کرده و آلودگی تن را از بین می‏برد و رنگ پوست را روشنی می‏بخشد.

امام کاظم علیه‏ السلام می فرمایند :
اَلسِّواکُ فِى الخَلاءِ یورِثُ البَخَرَ؛

مسواک زدن در توالت، دهان را بدبو مى‏کند.
من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 52، ح 110?

 

امام کاظم‏ - علیه السلام - فرمود: ناشتا وارد حمّام نشوید و وارد آن نشوید مگر آن‏ که چیزی خورده باشید.

قال الامام الکاظم‏ - علیه السلام - : لاتَدخُلوا الحَمّامَ عَلَی الرِّیقِ وَ لاتَدخُلُوهُ حَتّی‏ تَطعَمُوا شَیئاً.

من لایحضره الفقیه، ج 1، ص

116

امام کاظم‏ - علیه السلام - فرمود: یک روز در میان حمّام رفتن، بر گوشت بدن می‏افزاید، و هر روز به حمّام رفتن چربی کلیه‏ها را آب می‏کند (سبب لاغری می‏شود(

. قال الامام الکاظم‏ - علیه السلام - : الحَمّامُ - یَومٌ و یَومٌ لا - یُکثِرُ اللَّحمَ و إدمانُهُ فی کُلِّ یَومٍ یُذیبُ شَحمَ الکُلیَتَینِ.

الکافی، ج 6، ص 496


. قال الامام الرضا - علیه السلام - : شُربُ الماءِ البارِدِ عَقیبَ الشَّی‏ءِ الحارِّ أوِ الحَلاوةُ یَذهَبُ بِالأسنانِ

مستدرک الوسائل، ج 16، ص 458

 

. قال الامام الرضا - علیه السلام - : مِن أخلاقِ الأنبیاءِ التَّنظُّفُ.

بحار الأنوار، ج 78، ص 335»

امام رضا - علیه السلام - فرمود: پاکیزگی از اخلاق پیامبران است.


.
قال الامام الرضا - علیه السلام - : مَن أرادَ أن لایُؤذِیَهُ مِعدَتُهُ فَلا یَشرَب بَینَ طَعامِهِ ماءً.

بحار الأنوار، ج 62، ص 323»

امام رضا - علیه السلام - فرمود: هر که می‏خواهد معده‏اش آزارش ندهد، پس در بین غذا آب نخورد.

امام رضا - علیه السلام - فرمود: نوشیدن آب سرد، پس از خوردن چیز گرم، یا (خوردن) شیرینی دندان‏ها را از بین می‏برد.

مام رضا علیه‏السلام می فرماین

هر کس مى‏خواهد مثانه‏اش به بیمارى‏اى مبتلا نشود، ادرار خود را نگه ندارد.
طب الرضا علیه‏السلام ، ص
35 .

امام رضا علیه‏السلام می فرمایند: اِذا جُعْتَ فَکُل وَاِذا عَطِشْتَ فَاشْرَبْ وَ اِذا هاجَ بِکَ البَولُ فَبُلْ، وَ لا تُجامِعْ اِلاّ مِنْ حاجَةٍ، وَ اِذا نَعَسْتَ فَنَم، فَاِنَّ ذلِکَ مَصَحَّةٌ لِلْبَدَنِ؛
چون گرسنه شدى بخور، چون تشنه شدى بنوش، چون ادرار بر تو فشار آورد، ادرار کن، جز از سر نیاز، با همسرت نزدیکى مکن و چون احساس خواب‏آلودگى کردى، بخواب، که اینها مایه تن درستى است.
فقه الرضا، ص.239?

 

امام رضا علیه‏ السلام می فرمایند :
شُرْبُ الْماءِ الْبارِدِ عَقیبَ الشَّىْ‏ءِ الحارِّ وَ عَقیبَ الحَلاوَةِ یَذْهَبُ بِالاَْسْنانِ… وَ مَنْ اَرادَ اَلاّ یَفْسُدَ اَسْنانُهُ فَلا یَأکُلْ حُلْوا اِلاّ بَعْدَ کَسْرَةِ خُبزٍ؛
خوردن آب سرد بعد از چیزهاى گرم و شیرینى، دندان‏ها را از بین مى‏بردهر کس مى‏خواهد دندان‏هایش فاسد نشود، شیرینى نَخورد، مگر پس از خوردن لقمه‏اى نان
بخورد  ،

بحارالأنوار321325?

 امام رضا علیه‏ السلام می فرمایند :
اَلسِّواکُ یَجْلُو الْبَصَرَ وَ یُنْبِتُ الشَّعْرَ وَ یَذْهَبُ بِالدَّمْعَةِ؛
مسواک زدن، نور چشم و رشد مو را زیاد و آبریزش چشم را برطرف مى‏کند.بحارالأنوار، ج
76، ص 137?

 

امام رضا علیه‏السلام می فرمایند :
عَلَیْکَ بِالاِثْمِدِ فَاِنَّهُ یَجْلُو الْبَصَرَ وَ یُنْبِتُ الاَْشْفارَ وَ یُطَیِّبُ النَّکْهَةَ وَ یَزیدُ فِى الباه؛
سرمه سیاه بِکشید، چرا که دیده را جلا مى‏دهد، مژه‏ها را مى‏رویاند، دهان را خوشبو مى‏کند و بر توان جنسى مى‏افزاید. مکارم الاخلاق، ص
46 .

. قال الامام الصادق‏ - علیه السلام - : أصلُ خَرابِ البَدَن تَرکُ العشاءِ



نوشته شده در چهارشنبه 93 مرداد 22ساعت ساعت 12:25 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

                          آیات اخلاقی در قرآن

. 1توکل: « وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً » (طلاق / 3) وهر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هرچیزی اندازه‌ای قرار داده است 
2.
تقوا: « مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ » (طلاق / 2و3) هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او از جایی که گمان ندارد، روزی می‌دهد
3.
شکر نعمت، کفر نعمت: « لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ » (ابراهیم / 7) اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را)بر شما خواهم افزود، و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است
4.
صبر: « وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (انفال / 46) وصبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است
5.
توبه: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ » (تحریم / 8) ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بسوی خدا توبه کنید، توبه‌ای خالص، امید است(با این کار)پروردگارتان گناهانتان را ببخشدو شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند
6.
اخلاص: « فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ » (غافر / 14) (تنها)خدا را بخوانید و دین خود را برای او خالص کنید، هر چند کافران ناخشنود باشند
7.
رضا: « رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ » (توبه / 72) و خشنودی خدا بزرگتر است
8.
احترام به پدر و مادر: « لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً » (بقره / 83) جز خدا را نپرستید وبه پدر و مادر خود احسان کنید
9.
خوش گفتاری: « وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً » (بقره / 83) وبا مردم (به زبان) خوش سخن بگویید
10.
امانت: « إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها » (نساء / 58) خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید
11.
عدل: « إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ » (نساء / 58) هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید
12.
امر به معروف و نهی از منکر: « وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (ال عمران / 104) باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی ، و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند
13.
نقض عهد، قطع رحم، فساد: « وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ » (رعد / 25) آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می‌شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع می‌کنند، و در روی زمین فساد می‌کنند، لعنت برای آنهاست
14.
پیروی از احسن: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ » (زمر / 18) همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند، آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند
15.
صدق و راستگویی: « اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ » (توبه / 119) از خدا بترسید و با راستگویان باشید
16.
قرض‌الحسنه: « مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَهً وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ » (بقره / 245) کیست که به خدا قرض‌الحسنه دهد، تا خدا بر آن چند برابر بیفزاید؟خدا تنگدستی دهد وتوانگری بخشد.
17. قولنامه: « إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَاکْتُبُوهُ » (بقره / 282) چون وامی تا مدتی معین به یکدیگر می‌دهید، آن را بنویسید
18. تمسخرو استهزاء: « الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ » (توبه / 79) آنهایی که از مؤمنان اطاعت کار، در صداقتشان عیب جویی می‌کنند، و کسانی را که (برای انفاق در راه خدا)جز به مقدار (ناچیز)توانایی خود دسترسی ندارند، مسخره می‌نمایند، خدا آنها را مسخره می‌کند و برای آنها عذاب دردناکی است
19. القاب زشت: « وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ » (حجرات / 11) و با القاب زشت و ناپسند یکدیگررا یاد نکنید
20. دروغ: « وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ» (نحل / 116) به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری می‌شود نگویید این حلال است و آن حرام، تا بر خدا افترا ببندید
21. بخل: « وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَهِ » (ال عمران / 180) کسانی که بخل می‌ورزند، و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده انفاق نمی‌کنند، گمان نکنند این کار به سود آنها است، بلکه برای آنها شر است بزودی در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقی به گردنشان می‌افکنند
22. غیبت: « وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ » (حجرات / 12) وهیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟(به یقین)همه شما از این امر کراهت دارید
23. گمان بد: « اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ » (حجرات / 12) از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه اس 
24. تجسس: « وَ لا تَجَسَّسُوا » (حجرات / 12) و هرگز(در کار دیگران)تجسس نکنید
25. حسد: « أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ » (نساء / 54) با اینکه نسبت به مردم و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می‌ورزند؟ 
26. ظلم: « وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ » (شعراء / 227) آنها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشتشان به کجاست
27. شایع کردن زشتیها (تشیع فاحشه): « إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْ‏آخِرَهِ » (نور / 19) کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است
28. سخن چینی: « هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ » (قلم / 11) کسی که بسیار عیبجوست و به سخن چینی آمدو شد می‌کند، (پیروی مکن). 
29. عیب‌جویی: « وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ » (همزه / 1) وای بر هر بدگوی عیبجویی.



نوشته شده در شنبه 93 مرداد 18ساعت ساعت 1:25 عصر توسط مشتعلی| نظر

بنابر این اگر در برخی آیات مثل آیه اول سوره «ممتحنه» خداوند می فرماید« ای کسانی که ایمان آوردید دشمن من و دشمن خودتان را دوست خود نگیرید » و یا در آیه 4 سوره ممتحنه

 قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لأبِیهِ لأسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ .

می فرماید: « برای شما در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند سرمشق خوبی وجود داشت ، هنگامی که به قوم خود گفتند ما از شما و خدایان دروغین شما برائت داریم و عداوت و دشمنی میان ما و شما برای همیشه آشکار شده است تاآنکه به خدای یکتا ایمان آورید ...»  مقصود فقط برائت از مشرکان و کافرانی است که با مسلمانان دشمنی می کنند .دلیل براین سخن آیه 8 و 9 همین سوره (ممتحنه)

 لا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ .

 إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِکَ هُمُ .

 است که می فرماید« خداوند شما را از نیکی  ورعایت قسط با کسانی که در راه دین با شما  نجنگیدند  و شما را ازخانه و کاشانه خود  بیرون نراندند نهی نمی کند . خداوند فقط شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که با شما در راه دین جنگیدند و شما را از خانه و دیار خود بیرون راندند

و یا در بیرون راندن شما کمک کردند...»  پس از این آیه استفاده می شود در قبال کسانی که عقیده  وعمل ناپسند دارندبرائت از عقیده و عمل آنها کافی است  و قطع رابطه دوستانه لازم  نیست .

این نکته را هم در مورد جایگاه تبری و برائت مد نظر داشته باشیم که برائت مقدمه ای است که ما را از عقیده نادرست و عمل نادرست دور نگه می دارد تا ما سپس به عقیده درست و عمل درست رو کنیم و به آنها بپردازیم نه اینکه برائت و تبری مقصد نهایی باشد . برائت دور شدن انسان از آلودگیهاست تا سپس خود را به فضایل و عقاید نیک و عمل نیک بیاراید اما متأسفانه بسیاری در برائت متوقف شده اند و برائت را هدف نهایی و مقصد دانسته اند و به آن دلخوش کرده اند.

تولی به معنای دوست داشتن و تبری به معنای بیزای جستن و تنفر است. که این دو از فروع دینی اسلام به شمار می روند. و هر مسلمانی باید با اهل حق دوستی کند و از اهل باطل بیزاری بجوید. که اوج این دوستی ها در اهل بیت (علیهم السلام) است و اوج بیزاری جستن، از سران شرک و کفر می باشد.

درباره تولی می توان به این آیات استناد کرد:
«لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى[شوری/23] من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى ‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‏].»

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ[حجرات/11] مؤمنان برادر یکدیگرند.»

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ[توبه/119] اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!»

«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ[توبه/71] مردان و زنان باایمان، ولىّ (و یار و یاور) یکدیگرند.»

و درباره تبری آیات فراوانی وجود دارد که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:

«لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فی‏ شَیْ‏ءٍ ...[آل عمران/28] افراد باایمان نباید به جاى مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند، هیچ رابطه ‏اى با خدا ندارد.»

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ[مائده/51] اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تکیه‏گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند، از آنها هستند.»

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ[توبه/23] اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! هر گاه پدران و برادران شما، کفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنها را ولىّ (و یار و یاور و تکیه‏ گاه) خود قرار ندهید! و کسانى از شما که آنان را ولىّ خود قرار دهند، ستمگرند!»

«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ[مجادله/22] هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى ‏یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند.»

«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً[ممتحنه] براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مى ‏پرستید بیزاریم ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است»

درباره چیستی و چرایی این دو نیز باید گفت که: از نظر منطقی این دو باید وجود داشته باشند. انسانی که نسبت به مساله ای عشق می ورزد با هم سنخان خود در محبوب دوستی می کند و از سویی باید با عوامل آسیب رسان به عشق و علاقه خود، دشمنی کند. از همین روست که عشق و محبت انسان، برای او مرز و خط قرمز می آفریند.

اگر باید با اولیاى الهی دوستى کرد، با دشمنان خدا هم باید دشمنى کرد. و اگر «دشمنى» با دشمنان خدا نباشد، به تدریج رفته رفته، همان دشمنی ها عادی و طبیعی جلوه می کند و شخص خود در صف دشمنان اولیاء الهی در می آید. در واقع تبری جستن به مانند سیستم دفاعی بدن است که مانع رشد میکروب ها می شود. علاوه بر اینکه می تواند معیار و محکی جدی برای مدعیان باشد که در ادعای دوستی و عشق خود، چقدر جدی و صادق هستند.

دقت در احادیث نیز می تواند اهمیت بسیار والای تولی و تبری را نشان دهد که در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم:

پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله روزى پرسشى را در بین اصحابش مطرح کرد و آن این بود: در میان دستگیره ‏هاى ایمان کدامیک از همه محکمتر است؟ گفتند: خدا و پیغمبرش بهتر مى‏دانند، آنگاه یکى از ایشان گفت: نماز، و دیگرى گفت: زکات، شخصى گفت: روزه، و یکى دیگر از ایشان گفت: حج و عمره، و دیگرى گفت: جهاد، آنگاه پیغمبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: همه اینها که نام بردید، کارهاى با فضیلتى است، ولى پاسخ سؤال من نیست، (بلکه) قوى ‏ترین دستگیره ایمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و دوست داشتن اولیاء خدا، و بیزارى جستن از دشمنان خدا، مى ‏باشد.

همچنین امام رضا (ع) می فرمایند: کمال دین ولایت ما و برائت از دشمنان ماست.

اما نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که تبری جستن از دشمنان الهی، به این معنا نیست که با تمام مخالفان فکر و اندیشه خود بجنگیم. خدای متعال در قرآن صریحا این مساله را بیان کرده است:

«لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ * إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ[
     سوره ممتحنه]

خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى ‏کند چرا که خداوند عدالت‏ پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى مى ‏کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون‏ راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است!»


ما در اسلام دو اصل به نام تولّی و تبرّی داریم، یا به تعبیر دیگر: «حبّ فی الله» و «بغضٌ فی الله» که هر دو در واقع اشاره به یک حقیقت است، طبق این دو اصل ما موظفیم دوستان خدا را دوست داریم و دشمنان خدا را دشمن، و پیشوایان بزرگ دین یعنی پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ را در همه چیز اسوه و الگوی خود قرار دهیم.
این دستور به قدری مهم است که در آیات
قرآن

به عنوان نشانة ایمان، و در روایات اسلامی به عنوان «اوثقُ عری الایمان»

محکمترین دستگیرة ایمان معرفی شده است، و تا تولّی و تبرّی نباشد، بقیه اعمال و عبادات و اطاعات، بی‌حاصل شمرده شده است.


این تولّی و تبرّی یا «حبّ فی الله و بغض فی الله» یکی از گام‌های بسیار مهم و مؤثر در تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله است، روی همین اصل، بسیاری از علمای اخلاق، وجود استاد و مربی را برای رهروان این راه، لازم شمرده‌اند.


تبری و تولّی از دیدگاه آیات قرآن


 
«الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور، و الّذین کفروا اولیاء هم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمت اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون»


خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند، آنها را از ظلمت‌ها، به سوی نور خارج می‌سازد، (امّا) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون می‌برند، آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.


در این آیه تفاوت خط مؤمنان و کافران تبیین شده است، مؤمنان به خدا وابسته‌اند و از صفات جمال و جلال او سرمشق می‌گیرند، و کافران، به طاغوت وابسته بوده و اعمال و اخلاق آنها بازتابی از صفات طاغوت است، خارج شدن از ظلمت ها و تاریکی ها به نور، به صورت نتیجه ولایت خداوند بر مؤمنان ذکر شده است، و خروج از نور به سوی ظلمت‌ها از آثار ولایت طاغوت، نور و ظلمت در این آیه معنای وسیعی دارد که تمام نیکی‌ها‌ و بدیها، خوبی‌ها و زشتی‌ها و فضایل و رذایل را شامل می‌شود!


آری! آن کس که در سایه ولایت الله قرار گیرد، هجرتش از رذایل به فضایل و از بدیها به خوبیها آغاز می‌گردد؛ زیرا سرمشق او در همه جا صفات جلال و جمال خداست، او به سوی پاکی می‌رود، چرا که ذات مقدس خدا از هر گونه آلودگی و نقص، پاک و منزه است، او به سوی رحمت و رأفت، جود و سخاوت پیش می‌رود، چرا که ذات خداوند، رحمان و رحیم، جواد و کریم است، و به همین ترتیب، حرکت به سوی فضایل دیگر شروع می‌شود؛ زیرا که نقطة امید و مقصد و مقصود و معبود و محبوب، اوست.


درست عکس این حرکت، یعنی از فضائل به سوی رذائل از آن کسانی است که طاغوت، بت های بی‌شعور و بی‌خاصیت و فاقد چشم و گوش و هوش، و همچنین انسان‌های طغیانگر و خودکامه را ولی خود قرار داده‌اند.


«لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه لمن کان یرجو الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیراً»

برای شما در (رفتار) فرستادة خدا پیروی نیکوست برای آنان که امیدوار به خدا و روز دیگرند، و خدا را بسیار یاد کنند.


این آیه که ناظر به جنگ احزاب است، نه تنها در میدان جنگ احزاب که مصداق جهاد اصغر محسوب می‌شد، پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ اسوه و الگو بود، بلکه در میدان جهاداکبر و مبارزه با هوا و هوسهای نفسانی و تهذیب اخلاق نیز اسوه و سرمشق بسیار مهمی بود، و آن کسی که بتواند گام در جای گامهای آن بزرگوار بنهد، این راه پرفراز و نشیب را با سرعت خواهد پیمود.


قابل توجه این که در این آیه، علاوه بر مسأله ایمان به خدا و روز جزا (لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر)، روی یاد خدا نیز تکیه شده است، و با ذکر جمله (و ذکرالله کثیراً) نشان می‌دهد آنها که بسیار به یاد خدا هستند، از هدایت‌های چنین پیشوایی الهام می‌گیرند؛ زیرا ایمان و ذکر خدا، آنها را متوجه مسئولیت‌های بزرگشان می‌کند، در نتیجه به دنبال رهبر و پیشوایی می‌گردند، و کسی را بهتر از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ برای این کار نمی‌یابند.


ب. تولّی و تبرّی از دیدگاه احادیث

احادیث بسیار فراوانی در کتب اسلامی اعم از شیعه و سنی در زمینة تولی و تبرّی آمده است، و به قدری در این باره اهمیت داده شده که کمتر چیزی نظیر آن دیده می‌شود.


1.زراره از امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ نقل می‌کند: بنی الاسلام علی خمسة الاشیاء، علی الصلوة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایة، قال زراره: فقلتُ ایّ شی من ذلک افضل؟ فقال: الولایةُ افضل؛ لانّها مفتاحُهُنَّ، و الوالی هو الدلیل علیهن، اسلام بر پنج پایه بنا شده است، بر نماز، و زکات و حج و روزه، و ولایت (رهبری معصومین)، زراره می‌گوید: عرض کردم: کدامیک از اینها افضل است؟


فرمود: ولایت افضل است؛ زیرا کلید همة آنهاست، (و والی و رهبر الهی راهنما به نور چهار اصل دیگر است)، از این تعبیر به خوبی استفاده می‌شود که ولایت و اقتدا به اولیاء الله سبب احیاء‌ سایر برنامه‌های دینی و مسایل عبادی و فردی و اجتماعی است، و این اشارة روشنی به تأثیر مسأله ولایت در امر تهذیب نفوس و تحصیل مکارم اخلاق می‌باشد.


2. قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ انّ حول العرش منابِرٌ من نور، علیها قوم لباسهم و وجوههم نور لیسوا بانبیاء، یغبطهم الانبیاء و الشهداء، قالوا یا رسول الله! حلّ لنّا، قال: هم المتّحابّون فی الله و المتّجالون فی الله و المتزاودون فی الله

     حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: در اطراف عرش الهی منبرهایی از نور است که بر آنها گروهی هستند که لباسها و صورتهایشان از نور است، آنها پیامبر نیستند، ولی پیامبران و شهداء به حال آنها غبطه می‌خورند، عرض کردند: ای رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ: این مسأله را برای ما حل کن، فرمود: آنها کسانی هستند که به خاطر خدا یکدیگر را دوست دارند و برای خدا با یکدیگر مجالست می‌کنند، و برای خدا به دیدار هم می‌روند.


3.و در «حدیث قدسی خداوند» آمده که به حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ فرمود: آیا هرگز عملی برای من انجام داده‌ای؟ موسی ـ علیه السّلام ـ عرض کرد: آری! برای تو نماز خوانده‌ام، روزه گرفته‌ام، انفاق کرده‌ام و به یاد تو بوده‌ام، خداوند فرمود: امّا نماز برای تو نشانة (ایمان) است و روزه سپر آتش، و انفاق سایه‌ای در محشر، و ذکر خدا نور است، کدام عمل را برای من بجا آورده‌ای! موسی ـ علیه السّلام ـ عرض کرد: خداوندا! خودت مرا در این مورد راهنمایی فرما، خداوند فرمود: آیا هرگز به خاطر من با کسی دوستی کرده‌ای، و به خاطر من کسی را دشمن داشته‌ای؟

 

در این جا بود که موسی دانست برترین اعمال حب فی الله و بغض فی الله است»

     لازم به ذکر است این دو واژه معمولا در چهار مورد استعمال می‌شوند: ولاء محبت و عشق و علاقه به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و ولاء امامت به معنای الگو قرار دادن امامان برای اعمال و رفتار خویش، و ولاء زعامت به معنای حق رهبری اجتماعی و سیاسی امامان، و ولاء تصرف یا ولاء معنوی که بالاترین مراحل. ولاء تصرف است.


با توجه به قسمتی از آیات و روایات ذکر شده در باب تولّی و تبرّی، به خوبی استفاده می‌شود که تولّی معنایی بالاتر و عالی‌تر از دوستی دارد و آن پذیرفتن ولایت خدا و اولیای اوست، و خود را مطیع فرمان آنها کردن است، و تبرّی یعنی زیر بار ولایت غیر خدا نرفتن است، از این رو نخستین پیام اسلام که از حلقوم مبارک پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در فضای مکه طنین انداخت و تمام جهانیان را به سوی آن فراخواند (قولوا لا اله الا الله تفلحون) بود که شرط رستگاری را تبرّی از غیر خدا و تولّای ولایت خدایی بیان فرمودند.

 



نوشته شده در پنج شنبه 93 مرداد 16ساعت ساعت 12:1 عصر توسط مشتعلی| نظر

         آیات و احادیث در مورد تولی و تبری(بحثی در مورد تولی و تبری)

                                       بسم الله الرحمن الرحیم

 در آیات و روایات از تولی و تبری سخن به میان آمده است،اما مهم این است که معنا و حد آنها را بدانیم.

در تعریف تولی گفته اند که تولی یعنی دوست داشتن خدا و پیامبران الهی و امامان حق، و تبری

 ( برائت ) یعنی بیزاری و دوری جستن از دشمنان خدا و دشمنان پیامبران و امامان حق .

اما قرآن کریم حقیقت تبری را دوری جستن و بیزاری از عقیده نادرست و عمل نادرست می شمارد. خداوند در آیه 41 از سوره «یونس»وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَاْ بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ .

     به پیامبر می فرماید :« اگر( مشرکان) تو را تکذیب کردند به آنها بگو : عمل من به من تعلق دارد و عمل شما نیز به شما تعلق دارد و شما از عمل من بیزارید و من از عمل شما بیزارم .»(فرمود بگو من از عمل شما بیزارم و نفرمود که بگو من از ذات انسانی شما بیزارم).

همچنین خداوند در آیه 54 سوره « هود»إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاکَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوَءٍ قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللّهِ وَاشْهَدُواْ أَنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِکُونَ .

      می فرماید که حضرت هود (ع) به قومش گفت: خدا را شاهد می گیرم و شما نیز شاهد باشید که من از شرکی که شما می ورزید دور و از آن بیزارم ( و نفرمود من از ذات شما بیزارم).

بنابراین با جمع بندی آیات می توان به این نتیجه رسید که آنچه هیچگاه تعطیل نمی شود و در هر شرایط ضرورت دارد برائت و بیزاری از عقیده و عمل نادرست است ،اما بیزاری از ذات افراد گمراه نادرست است چون :

1-     هر لحظه امکان دارد که فرد گمراه برگردد و از عقیده و رفتار خود دست بردارد. خداوند در آیه 7 از سوره « ممتحنه »عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَ الَّذِینَ عَادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِیرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ . به همین نکته اشاره می کند و می فرماید: « امید است که خدا بین شما و کسانی که با آنها دشمن هستید محبت

برقرار کند ».

 

2-     اگر پیامبر و فرد با ایمانی که ایمان راسخ دارد از ذات فرد بیزار باشد چگونه با این تنفر می تواند برای  هدایت دعا کند و چگونه  می تواند برای هدایت او  دل بسوزاند و تلاش کند و به اصطلاح قرآن کریم همچون رسول اکرم (ص)در هدایت کافران  و مشرکان حریص باشد.

3-     از نظر قرآن شرک هم مراتب مختلفی دارد و اغلب مردم از نظر اعتقادات نادرست و عمل نادرست و خالص نبودن ایشان در مرتبه ای از شرک و کفر قرار دارند؛ و اگر ملاک این باشد که ما از خود مشرکان و کافران بیزار باشیم نه از عمل آنها، باید از اکثریت قریب به اتفاق مردم بیزار باشیم در حال چنین کاری صحیح نیست. 

  4-      بیزار بودن از ذات کسی سبب می شود که انسان سخنان درست و خوبیهای او را نبیند و در قضاوت کردن بی انصافی کند.زیرا انسان صفات مختلف و عقاید مختلفی دارد و عقاید غلط و رفتار نادرست آنها نیز مراتب مختلفی دارد و نسبی است.

5- در احادیث معتبرآمده که انسان باید وظایف خود را در قبال افراد کافر و مشرک ادا کند مثلا اگر

 

پدرو مادر مشرک و کافرند به انها نیکی کند و ... پس با بیزاری از آنها چگونه می تواند به آنها نیکی کند و ظایف خود را در قبال انها انجام دهد.

 



نوشته شده در پنج شنبه 93 مرداد 16ساعت ساعت 12:1 عصر توسط مشتعلی| نظر

آیات و احادیث مربوط به امر به معروف و نهی از منکر



نوشته شده در سه شنبه 93 مرداد 14ساعت ساعت 1:34 عصر توسط مشتعلی| نظر

     امر به معروف و نهی از منکر

     قرآن

وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلىَ الخَْیرِْ وَ یَأْمُرُونَ بِالمَْعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏ ( آل عمران آیه 104 ) { باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و به خوبی فرمان دهند و از بدی باز دارند، اینان رستگارانند }

کُنتُمْ خَیرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثرَُهُمُ الْفَاسِقُون‏ ( آل عمران آیه 110 ) { شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمده است ، به خوبی فرمان می دهید و از بدی باز می دارید و به خدا ایمان دارید .اگر اهل کتاب نیز ایمان بیاورند برایشان بهتر است.بعضی از ایشان مومنند ولی بیشترشان تبهکارند }

یَابُنىَ‏َّ أَقِمِ الصَّلَوةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ اصْبرِْ عَلىَ‏ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَالِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور ( لقمان آیه 17 ) { ای پسرک من ! نماز بگزار و به خوبی فرمان ده و از بدی باز دار و بر هر چه به تو رسد صبر کن ؛ زیرا این از کارهایی است که نباید سهلش گرفت }

وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَر ( توبه آیه 71 ) { مردان مومن و زنان مومن دوستان یکدیگرند ، به نیکی فرمان می دهند و از ناشایست باز می دارند }

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : مَن أمَرَ بِالمَعروفِ و نَهى عَنِ المُنکَرِ فهُوَ خَلیفَةُ اللّه ِ فی الأرضِ ، و خَلیفَةُ رَسولِهِ .پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :هر که امر به معروف و نهى از منکر کند، او جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست.مستدرک الوسائل : 12/179/13817.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :غایَـةُ الدِّینِ الأمرُ بِالمَعروفِ ، و النَّهیُ عَنِ المُنکَرِ ، و إقامَةُ الحُدودِ .امام على علیه السلام :نهایت دین، امر به معروف و نهى از منکر و بر پا داشتن حدود [الهى ]است.غرر الحکم : 6373.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :قِوامُ الشَّریعَةِ الأمرُ بِالمَعروفِ، و النَّهیُ عَنِ المُنکَرِ ، و إقامَةُ الحُدودِ .امام على علیه السلام :قوام شریعت به امر به معروف و نهى از منکر و بر پاداشتن حدود [الهى ]است.غرر الحکم : 6817.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :( ـ فی وَصِیَّتِه لِمُحَمَّدِ بنِ الحَنَفیَّةِ ـ )وَ أمُرْ بِالمَعروفِ تَکُنْ مِن أهلِهِ ؛ فإنَّ استِتمامَ الاُمورِ عِندَ اللّه ِ تَبارَکَ و تَعالى الأمرُ بِالمَعروفِ و النَّهیُ عَنِ المُنکَرِ . امام على علیه السلام ( ـ در سفارش به محمّد بن حنفیّه ـ ) فرمود : به خوبى فرمان ده تا اهل آن باشى؛ زیرا تمامیّت و کمال کارها نزد خداوند تبارک و تعالى امر به معروف و نهى از منکر است.کتاب من لا یحضره الفقیه : 4/387/5834.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :و ما أعمالُ البِرِّ کُلُّها و الجِهادُ فی سَبیلِ اللّه ِ عِندَ الأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ ، إلاّ کَنَفثَةٍ فی بَحرٍ لُجِّیٍّ .امام على علیه السلام :همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا، در مقایسه با امر به معروف و نهى از منکر نیست مگر همچون آب دهانى که در دریایى ژرف انداخته شود.نهج البلاغة : الحکمة 374.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :( ـ لِرَجُلٍ قالَ لَهُ فی وَقعَةِ صِفِّینَ : تَرجِعُ إلی عِراقِکَ و نَرجِعُ إلی شامِنا )  : لقَد عَرَفتُ أنَّما عَرَضتَ هذا نَصیحَةً و شَفَقَةً ... إنَّ اللّه َ تَبارَکَ و تَعالى لَم یَرضَ مِن أولِیائهِ أن یُعصى فی الأرضِ و هُم سُـکوتٌ مُذعِنـونَ لا یَأمُرونَ بِالمَعروفِ و لا یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ، فوَجَدتُ القِتالَ أهوَنَ عَلَیَّ مِن مُعالَجَةِ الأغلالِ فی جَهَنَّمَ .امام على علیه السلام ( ـ خطاب به مردى که در جنگ صفین به آن حضرت گفت : تو به عراق خود برگرد و ما به شاممان بر می گردیم  ) فرمود : مى دانم که این سخن تو از روى خیرخواهى و دلسوزى است... خداوند تبارک و تعالى راضى نمى شود که در زمین نافرمانى شود و دوستان او خاموش بنشینند و دم بر نیاورند و امر به معروف و نهى از منکر نکنند. بنا بر این، من جنگیدن را آسانتر ازکند و زنجیرهاى دوزخ یافتم.وقعة صفّین : 474

الامام علی علیه السلام( ـ فی قولِهِ تَعالى : و اصْبِرْ عَلى ما أصابَکَ  ) : مِنَ المَشَقَّةِ و الأذى فی الأمرِ بِالمعروفِ و النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ . امام على علیه السلام ( ـ درباره آیه « و در برابر هر آن چه به تو مى رسد صبر کن { لقمان آیه 17 } ) فرمود : مقصود سختیها و آزارهایى است که در راه امر به معروف و نهى از منکر به انسان مى رسد.مجمع البیان : 8/500 .

الإمامُ الباقرُ علیه السلام : الأمرُ بِالمَعروفِ و النَّهیُ عَنِ المُنکَرِ خُلُقانِ مِن خُلُقِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ، فمَن نَصَرَهُما أعزَّهُ اللّه ُ، و مَن خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ .امام باقر علیه السلام : امر به معروف و نهى از منکر دو خوى از خوهاى خداوند عزّوجلّ هستند. هر که آنها را یارى دهد خداوند عزّتش بخشد و هر که تنهایشان گذارد خداوند عزّو جلّ او را تنها گذارد. الخصال : 42/32.

الإمامُ الباقرُ أو الإمامُ الصّادقُ علیهما السلام : وَیلٌ لِمَن لا یَدینُ اللّه َ بِالأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهیِ عَنِ المُنکَـرِ .امام باقر یا امام صادق علیهما السلام :واى بر کسى که با امر به معروف و نهى از منکر، خدا را دیندارى نکند. الزهد للحسین بن سعید : 19/41.

 

 

 امر به معروف

 قرآن

قُلْ أَمَرَ رَبىّ‏ِ بِالْقِسْطِ وَ أَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلّ‏ِ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مخُْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُون‏ ( اعراف آیه 29 ) بگو: پروردگار من به عدل فرمان داده است، و به هنگام هر نماز روى به جانب او دارید و او را با ایمان خالص بخوانید. و هم چنان که شما را آفریده است باز می ‏گردید.

 إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاحْسَانِ وَ إِیتَاءِ ذِى الْقُرْبىَ‏ وَ یَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ وَ الْبَغْىِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون‏ ( نحل آیه 90 ) همانا خداوند به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد و از فحشا و زشتکاری و ستم باز می دارد .شما را پند می دهد شاید که پند گیرید.

إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَکَمْتُم بَینْ‏َ النَّاسِ أَن تحَْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکمُ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ سمَِیعَا بَصِیرًا ( نساء آیه 58 ) همانا خدا به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانش باز گردانید و هرگاه میان مردم داوری کردید ، به عدالت داوری کنید.خدا شما را چه نیکو پند می دهد. هر آینه او شنوا و بیناست.

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : جاءَنی جَبرَئیلُ فقالَ لی: یا أحمدُ ، الإسلامُ عَشرَةُ أسهُمٍ : ... السّابِعَةُ : الأمرُ بِالمَعروفِ ، و هُوَ الوفاءُ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جبرئیل نزد من آمد و گفت: اى احمد! اسلام ده بخش است... هفتمین بخش آن امر به معروف است و آن [نشانگر] وفاست. علل الشرائع : 249/5.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : الأمرُ بِالمَعروفِ أفضَلُ أعمالِ الخَلقِ . امام على علیه السلام : امر به معروف برترین کارهاى آفریدگان است. غرر الحکم : 1977.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : فمَن أمَرَ بالمَعروفِ شَدَّ ظُهورَ المُؤمِنینَ . امام على علیه السلام : کسى که امر به معروف کند، مسلمانان را تقویت و پشتیبانى کرده است. نهج البلاغة: الحکمة31.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : فَرَضَ اللّه ُ ... و الأمرَ بِالمعروفِ مَصلَحَةً لِلعَوامِّ . امام على علیه السلام :خداوند امر به معروف را براى اصلاح عمومِ مردم واجب فرمود. .نهج البلاغة : الحکمة 252



نوشته شده در سه شنبه 93 مرداد 14ساعت ساعت 1:33 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

     

 نهی از منکر

 قرآن

 فَلَوْ لَا کاَنَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِکُمْ أُوْلُواْ بَقِیَّةٍ یَنهَْوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فىِ الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِّمَّنْ أَنجَیْنَا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مَا أُتْرِفُواْ فِیهِ وَ کاَنُواْ مجُْرِمِین‏ ( هود آیه 116 ) چرا در میان مردمانی که پیش از شما بودند - جز اندکی که از آن میان نجاتشان دادیم - خردمندانی نبودند تا مردمان را از تبهکاری در زمین باز دارند ؟ ستمگران از پی آسودگی و لذّات دنیوی رفتند و گنهکار بودند.

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ تَبارَکَ و تَعالى لَیُبغِضُ المُؤمِنَ الضَّعیفَ الّذی لا زَبْرَ لَهُ ، و قالَ : هُوَ الّذی لا یَنهى عَنِ المُنکَرِ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند تبارک و تعالى مؤمن ضعیفى را که هیبت و صلابت ندارد دشمن مى دارد. آن حضرت فرمود: او کسى است که نهى از منکر نمى کند. معانی الأخبار : 344/1.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا یَنبَغی لِنَفسٍ مُؤمِنَةٍ تَرى مَن یَعصی اللّه َ فلا تُنکِرُ عَلَیهِ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هیچ انسان مؤمنى را نشاید، که ببیند کسى نافرمانى خدا مى کند و بر او خرده نگیرد. کنز العمّال : 5614.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :  جاءَنی جَبرَئیلُ فقالَ لی : یا أحمدُ ، الإسلام عَشرَةُ أسهُمٍ ... الثامِنَةُ : النَّهیُ عَنِ المُنکَرِ ، و هِیَ الحُجَّةُ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : جبرئیل نزد من آمد و گفت: اى احمد! اسلام ده بخش است... هشتمین بخش آن نهى از منکر است و آن [براى اتمام] حجّت مى باشد. علل الشرائع : 249/5.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : ظَهَرَ الفَسادُ فلا مُنکِرٌ مُغیِّرٌ ، و لا زاجِرٌ مُزدَجِرٌ . .امام على علیه السلام : فساد و تباهى آشکار گشته، اما نه کسى پیدا مى شود که اعتراض کند و در صدد تغییرش بر آید و نه کسى که نهى کند و مردم را از آن باز دارد. نهج البلاغة : الخطبة 129.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :  فَرَضَ اللّه ُ ... النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ رَدْعا لِلسُّـفَهاءِ . امام على علیه السلام :خداوند... نهى از منکر را براى باز داشتن سبک سران [از زشت کارى ]واجب فرمود. نهج البلاغة : الحکمة 252.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : و مَن نَهى عَنِ المُنکَرِ أرغَمَ اُنوفَ الکافِرینَ (المُنافِقینَ) . امام على علیه السلام :و هر که نهى از منکر کند، بینى کافران (منافقان) را به خاک مالد. نهج البلاغة : الحکمة 31.

الإمامُ الحسینُ علیه السلام : کانَ یُقالُ : لا تَحِلُّ لِعَینٍ مُؤمِنَةٍ تَرَى اللّه َ یُعصى فتَطرِفُ حتّى یُغَیِّرَهُ . امام حسین علیه السلام : گفته مى شد: بر هیچ چشمِِ مؤمنِ به خدا روا نیست که ببیند خدا نافرمانى مى شود و خود را فرو بندد مگر آن وضع را تغییر دهد. تنبیه الخواطر : 2/179.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : قالَ النَّبیُّ صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ لَیُبْغِضُ المُؤْمِنَ الضَّعیفَ الّذی لا دِینَ لَهُ ، فقیلَ لَهُ : و ما المُؤْمِنُ الّذی لا دِینَ لَهُ ؟ قالَ : الّذی لا یَنهى عَنِ المُنکَرِ . .امام صادق علیه السلام : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود : خداوند عزّ و جلّ از مؤمن ضعیفى که دین ندارد نفرت دارد. عرض شد: مؤمنى که دین ندارد کیست؟ فرمود: کسى که نهى از منکر نمى کند. الکافی : 5/59/15.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : إذا رَأى المُنکَرَ فلَم یُنکِرْهُ و هُوَ یَقدِرُ (یَقوى) عَلَیهِ فقَد أحَبَّ أن یُعصَى اللّه ُ ، و مَن أحَبَّ أن یُعصَى اللّه ُ فقَد بارَزَ اللّه َ بِالعَداوَةِ . امام صادق علیه السلام : هر گاه [کسى] منکر را ببیند و بتواند اعتراض کند و نکند، در واقع دوست داشته است که خدا نافرمانى شود، و هر که دوست داشته باشد خدا نافرمانى شود، به دشمنى با خدا برخاسته است. تفسیر العیّاشی : 1/360/25.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : ( ـ لِقَومٍ مِن أصحابِهِ ـ )  : إنَّهُ قَد حَقَّ لی أن آخُذَ البَریءَ مِنکُم بِالسَّقیمِ ، و کَیفَ لا یحِقُّ لی ذلکَ و أنتُم یَبلُغُکُم عَنِ الرَّجُلِ مِنکُمُ القَبیحُ و لا تُنکِرونَ عَلَیهِ و لا تَهجُرونَهُ و لا تُؤذونَهُ حتّى یَترُکَهُ ؟ ! امام صادق علیه السلام ( ـ خطاب به گروهى از اصحاب خود ـ ) فرمود : من حقّ دارم بى گناه شما را به سبب گنه کارتان مؤاخذه کنم. چرا حق نداشته باشم، در حالى که وقتى شما از کار زشتِ فردى از افراد خود خبردار مى شوید به او اعتراض نمى کنید و با وى قهر نمى کنید و اذیّتش نمى کنید تا از کار زشت خود دست بردارد. تهذیب الأحکام: 6/181/375 .

 

 

سزاوارترین مردم به امر و نهی کردن

 قرآن

لَوْ لَا یَنْهائهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبَارُ عَن قَوْلهِِمُ الْاثْمَ وَ أَکلِْهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کاَنُواْ یَصْنَعُون‏ ( مائده آیه 63 ) از چه روی خدا پرستان و دانشمندان ، آنان را از گفتار بد و حرامخوارگی باز نمی دارند . چه بد می کردند.

لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنىِ إِسرَْائِیلَ عَلىَ‏ لِسَانِ دَاوُدَ وَ عِیسىَ ابْنِ مَرْیَمَ ذَالِکَ بِمَا عَصَواْ وَّ کَانُواْ یَعْتَدُونَ(78) کَانُواْ لَا یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ(79) ( مائده آیه 78 و 79 )  کسانی از بنی اسرائیل که کافر گشتند ، به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند و این سزای عصیان و تجاوزشان بود .از کار زشتی که مرتکب می شدند باز نمی داشتند .چه بد بود آن چه می کردند.

 حدیث

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنَّما هَلَکَ مَن کانَ قَبلَکُم بِحَیثُ ما عَمِلوا مِنَ المَعاصی و لَم یَنهَهُمُ الرّبّانِیّونَ و الأحبارُ عَن ذلکَ ؛ فإنَّهُم لَمّا تَمادَوا فی المَعاصی نَزَلَت بِهِمُ العُقوباتُ . امام على علیه السلام : پیشینیان شما (یهودیان و مسیحیان) از آن رو هلاک گشتند که گناه مى کردند و علما و دانشمندانشان آنها را منع نمى کردند. پس، وقتى در گناهان فرو رفتند، کیفرها بر آنان فرود آمد. الزهد للحسین بن سعید : 105/288.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنَّ اللّه َ سُبحانَهُ لَم یَلعَنِ القَرنَ الماضِیَ بَینَ أیدیکُم إلاّ لِتَرکِهِمُ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ ، فَلعَنَ اللّه ُ السُّفَهاءَ لِرُکوبِ المَعاصی ، و الحُلَماءَ لِتَرکِ التَّناهی . .امام على علیه السلام : خداوند سبحان نسلهاى گذشته پیش از شما را از رحمت خود دور نساخت مگر بدان سبب که امر به معروف و نهى از منکر را رها کردند. پس، خداوند سبک سران را به سبب ارتکاب گناهان، از رحمت خویش دور ساخت و بردباران (دانایان) را به سبب ترک کردن نهى از منکر. نهج البلاغة : الخطبة 192 .

الإمامُ الحسینُ علیه السلام : اعتَبِروا أیُّها النَّاسُ بِما وَعَظَ اللّه ُ بِهِ أولِیاءَهُ مِن سوءِ ثَنائهِ عَلَى الأحبارِ ؛ إذ یَقولُ : «لَولا یَنهاهُمُ الرَّبّانِیُّونَ ...» و قالَ : «لُعِنَ الّذینَ کَفَروا مِن بَنی إسرائیلَ ...» و إنّما عابَ اللّه ُ ذلکَ عَلَیهِم لأِنَّهُم کانوا یَرَونَ مِنَ الظَّلَمَةِ الّذینَ بَینَ أظهُرِهِمُ المُنکَرَ و الفَسادَ فلا یَنهَونَهُم عَن ذلکَ ، رَغبَةً فیما کانوا یَنالونَ مِنهُمُ ، و رَهبَةً مِمّا یَحذَرونَ ، و اللّه ُ یَقولُ : «فَلا تَخشَوُا النّاسَ وَ اخْشَونِ» . امام حسین علیه السلام :اى مردم! از پندى که خداوند، با بدگویى از عالمان یهود، به دوستان خود داده است عبرت گیرید، آن جا که مى فرماید : «چرا علمایشان آنها را نهى نکردند...» و فرمود: «کسانى از بنى اسرائیل که کافر گشتند لعنت شدند...». خداوند بدین سبب بر علماى یهود خُرده گرفته است که آنان از ستمگران جامعه خود زشت کارى و تبهکارى مى دیدند، اما به طمع بهره اى که از آنان مى بردند، و نیز به سبب ترس از آنچه مى ترسیدند، آنان را از زشت کارى منع نمى کردند، حال آن که خدا مى فرماید: «از مردم نترسید و از من بترسید». تحف العقول : 237.

 

 

 

 نگهداشتن خود و افراد خانواده از گناهان

 قرآن

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکمُ‏ْ وَ أَهْلِیکمُ‏ْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِْجَارَةُ عَلَیهَْا مَلَئکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُون‏ ( تحریم آیه 6 ) ای کسانی که ایمان آورده اید ، خود و خانواده خود را از آتشی که آتشگیره اش مردم و سنگها هستند ، نگه دارید.فرشتگانی خشن و سختگیر بر آن آتش گماشته شده اند که خدا را در آنچه به آنان دستور دهد ، نافرمانی نمی کنند و همان کنند که دستور دارند.

 حدیث

الإمامُ علیٌّ علیه السلام( ـ فی قولِهِ تَعالى : «قُوا أنفُسَکُم و أهلیکُم ناراً  ) : عَلِّموا أهلیکُمُ الخَیرَ . امام على علیه السلام ( ـ درباره آیه «خود و خانواده خود را از آتش نگه دارید ) فرمود : به افراد خانواده خود کارهاى نیک را آموزش دهید. الترغیب و الترهیب : 1/121/12.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام( ـ فی قولِهِ تَعالى :  «قُوا أنفُسَکُم و أهلیکُم ناراً  ) لَمّا سَأَلَهُ أبو بَصیرً عَن وِقایَةِ الأهل ِ  : تأمُرُهُم بِما أمَرَهُمُ اللّه ُ ، و تَنهاهُم عَمّا نَهاهُمُ اللّه ُ عَنهُ ، فإن أطاعُوکَ کُنتَ قَد وَقَیتَهُم ، و إن عَصَوکَ فکُنتَ قَد قَضَیتَ ما عَلَیکَ . امام صادق علیه السلام ( ـ در پاسخ به ابو بصیر از آیه «خود و خانواده خود را از آتشی ...نگه دارید ) که پرسید چگونه خانواده را باید از آتش نگه داشت -   فرمود : آنها را به انجام آنچه خدا فرمان داده است فرمان مى دهى و از آنچه خدا منعشان فرموده است منع مى کنى. اگر از تو اطاعت کردند آنان را از آتش حفظ کرده اى و اگر نا فرمانیت کردند، تو وظیفه ات را انجام داده اى. تفسیر القمّی : 2/377.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ : «قُوا أنفُسَکُم و أهلیکُم نارا» جَلَسَ رَجُلٌ مِنَ المُسلِمینَ یَبکی ، فقالَ : أنا عَجَزتُ عَن نَفسی ، کُلِّفتُ أهلی ! فقالَ لَهُ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : حَسبُکَ أن تَأمُرَهُم بِما تَأمُرُ بِهِ نَفسَکَ ، و تَنهاهُم عَمّا تَنهى عَنهُ نَفسَکَ . امام صادق علیه السلام :چون آیه «خود و خانواده خود را از آتش نگه دارید» نازل شد، مردى از مسلمانان نشست و شروع به گریستن کرد و گفت: من خودم را نمى توانم حفظ کنم؛ حالا مسئولیّت خانواده ام نیز به عهده من گذاشته شد. رسول خدا به او فرمود: براى تو همین کافى است که آنچه را به خودت فرمان مى دهى، به آنان نیز فرمان دهى و از آنچه که خودت را منع مى کنى، آنان را نیز منع کنى. مشکاة الأنوار : 455/1527 . 

 

جانمایه فرایض

 الإمامُ الحسینُ علیه السلام : اعتَبِروا أیُّها النَّاسُ بِما وَعَظَ اللّه ُ بِه أولِیاءَهُ ... و قالَ : «المُؤمِنونَ و المُؤمِناتُ بَعضُهُم أولِیاءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ» التوبة : 71 . فبَدَأ اللّه ُ بِالأمرِ بِالمَعروفِ ، و النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ فَریضَةً مِنهُ ؛ لِعِلمِهِ بِأنَّها إذا اُدِّیَت و اُقیمَتِ استَقامَتِ الفَرائضُ کُلُّها هَیِّنُها و صَعبُها ، و ذلکَ أنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ دُعاءٌ إلَى الإسلامِ مَعَ رَدِّ المَظالِمِ و مُخالَفَةِ الظّالِمِ ، و قِسمَةِ الفَیءِ و الغَنائمِ ، و أخذِ الصَّدَقاتِ مِن مَواضِعِها ، و وَضعِها فی حَقِّها ..امام حسین علیه السلام : اى مردم! از پندى که خداوند به دوستان خود داده است، عبرت گیرید... و فرمود: «مردان مؤمن و زنان مؤمن برخى بر برخى دیگر ولایت دارند امر به معروف و نهى از منکر مى کنند». خداوند از امر به معروف و نهى از منکر به عنوان یک فریضه از جانب خود، آغاز کرد؛ زیرا مى دانست که اگر این فریضه انجام گیرد و برپا شود، همه فرایض دیگر، از آسان و سخت، به کار بسته خواهد شد؛ چون امر به معروف و نهى از منکر دعوت به اسلام است با ردّ مظالم (باز گرداندن حقوقِ به ناحق گرفته مردم به آنان) و مخالفت با ستمگر و تقسیم [عادلانه] بیت المال و غنایم و گرفتن بجاى زکات و خرج کردن بجاى آنها.  تحف العقول : 237 

الإمامُ الباقرُ علیه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ سَبیلُ الأنبیاءِ ، و مِنهاجُ الصُّلَحاءِ ، فریضَةٌ عَظیمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ ، و تَأمَنُ المَذاهِبُ ، و تَحِلُّ المَکاسِبُ ، و تُرَدُّ المَظالِمُ ، و تَعمُرُ الأرضُ ، و یُنتَصَفُ مِنَ الأعداءِ ، و یَستَقیمُ الأمرُ . امام باقر علیه السلام : امر به معروف و نهى از منکر راه پیامبران است و شیوه نیکوکاران. فریضه بزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن برپا مى شود و راه و روشها امن مى گردد و درآمدها حلال مى شود و حقوق و اموالِ به زور گرفته شده به صاحبانش بر مى گردد و زمین آبادان مى شود و از دشمنان انتقام گرفته مى شود و کارها سامان مى پذیرد. الکافی : 5/56/1.

 

 حق گویى در برابر پیشواى ستمگر

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أفضَلُ الجِهادُ کَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ ، أفضَلُ الجِهادِ کَلِمَةُ حُکمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : برترین جهاد، سخن عادلانه در برابر پیشوایى ستمگر است. برترین جهاد سخن حق در برابر پیشواى ستمگر است. .کنز العمّال : 5576.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : سَیِّدُ الشُّهَداءِ : حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ ، و رَجُلٌ قامَ إلى إمامٍ جائرٍ فأمَرَهُ و نَهاهُ فقَتَلَهُ. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : سرور شهیدان، [یکى ]حمزه فرزند عبد المطلب است و [دیگرى ]مردى است که در برابر پیشوایى ستمگر بر پا خیزد و او را امر و نهى کند و آن پیشوا او را بکشد. .الترغیب و الترهیب : 3/225/8.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :  أحَبُّ الجِهادِ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ کَلِمَةُ حَقٍّ تُقالُ لإِمامٍ جائرٍ .پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :محبوبترین جهاد نزد خداوند عزّ و جلّ، سخن حقى است که به پیشواى ستمگر گفته شود. کنز العمّال : 5510.

الترغیب و الترهیب : عَرَضَ لِرَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله رَجُلٌ عِندَ الجَمرَةِ الاُولى ، فقالَ : یا رَسولَ اللّه ِ ، أیُّ الجِهادِ أفضَلُ ؟ فسَکَتَ عَنهُ ، فلَمّا رَمَى الجَمرَةَ الثّانِیَةَ سَألَهُ ، فسَکَتَ عَنهُ ، فلَمّا رَمى جَمرةَ العَقَبَةِ وَضَعَ رِجلَهُ فی الغَرزِ لِیَرکَبَ ، قالَ : أینَ السّائلُ ؟ قالَ : أنا یا رَسولَ اللّه ِ . قالَ : کَلِمَةُ حَقٍّ تُقالُ عِندَ ذی سُلطانٍ جائرٍ . الترغیب و الترهیب : هنگام رمى جمره اوّل، مردى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و عرض کرد: اى رسول خدا! کدام جهاد برتر است ؟ حضرت پاسخش را نداد. چون به جمره دوم سنگریزه انداخت آن مرد باز همین را پرسید. حضرت جوابش را نداد. وقتى به جمره عقبه سنگریزه انداخت و پا در رکاب نهاد تا سوار شود، فرمود: آن سؤال کننده کجاست؟ مرد عرض کرد: من هستم اى رسول خدا! حضرت فرمود: سخن حقى که در برابر قدرتمندى ستمگر گفته شود. الترغیب و الترهیب : 3/225/7.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : و إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ لا یُقَرِّبانِ مِن أجَلٍ و لا یَنقُصانِ مِن رِزقٍ ، و أفضَلُ مِن ذلکَ کُلِّهِ کَلِمَـةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ . امام على علیه السلام : امر به معروف و نهى از منکر، نه اجل را نزدیک مى کنند و نه روزى را کم و برتر از همه اینها، سخن عادلانه و حقى است که در برابر پیشوایى ستمگر گفته شود. .نهج البلاغة : الحکمة 374.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ لا یُقَرِّبانِ مِن أجَلٍ و لا یَنقُصانِ مِن رِزقٍ ، لکِن یُضاعِفانِ الثَّوابَ و یُعظِمانِ الأجرَ ، و أفضَلُ مِنهُما کَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ . امام على علیه السلام : امر به معروف و نهى از منکر، نه اجلى را نزدیک مى گردانند و نه از روزى مى کاهند، بلکه ثواب را دو چندان و مزد را بزرگ مى سازند و برتر از امر به معروف و نهى از منکر سخن عادلانه و حقى است که در برابر پیشواى ستمگر گفته شود. غرر الحکم : 3648.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : مَن آثَـرَ رِضـى رَبٍّ قادِرٍ فلیَتَکَلَّمْ بِکَلِمةِ عَدلٍ عِندَ سُلطانٍ جائرٍ . امام على علیه السلام : هر که خشنودىِ پروردگار توانا را برگزید، پس باید سخن حق را در برابر پیشواى ستمگر بر زبان آورد. غرر الحکم : 8957.

الإمامُ الباقرُ علیه السلام : مَن مَشى إلى سُلطانٍ جائرٍ فأمَرَهُ بِتَقوَى اللّه ِ و وَعَظَهُ و خَوَّفَهُ ، کانَ لَهُ (مِثلُ) أجرِ الثَّقَلَینِ مِنَ الجِنِّ و الإنسِ و مِثلُ أعمالِهِم . امام باقر علیه السلام : هر که نزد پیشوایى ستمگر برود و او را به تقواى خدا فرمان دهد و موعظه اش کند و [از عذاب و خشم خدا ]بترساندش، برایش همانند اجر جنّ و انس و همانند اعمال آنها باشد. مستطرفات السرائر : 141/1.



نوشته شده در سه شنبه 93 مرداد 14ساعت ساعت 1:32 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

نهى از منکر تقدیر را عوض نمى کند

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ لا یَدفَعُ رِزقا، و لا یُقَرِّبُ أجَلاً . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : همانا امر به معروف و نهى از منکر، نه از روزى و رزقى جلو گیرد و نه اجلى را نزدیک گرداند. الترغیب و الترهیب : 3/231/22.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ ، لَخُلُقان مِن خُلُقِ اللّه ِ سُبحانَهُ ، و إنَّهُما لا یُقَرِّبانِ مِن أجَلٍ و لا یَنقُصانِ مِن رِزقٍ . امام على علیه السلام : همانا امر به معروف و نهى از منکر دو خصلت از خصلتهاى خداوند سبحان هستند و این دو نه مرگ را نزدیک مى کنند و نه از روزى [انسان ]مى کاهند. نهج البلاغة : الخطبة 156.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : اعلَموا أنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ لَم یُقَرِّبا أجَلاً ، و لَم یَقطَعا رِزقا . امام على علیه السلام : بدانید که امر به معروف و نهى از منکر، اجل کسى را نزدیک نکرده اند و روزى کسى را نبریده اند. الکافی : 5/57/6.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ لَم یُقَرِّبا أجَلاً ، و لَم یُباعِدا رِزقا . امام صادق علیه السلام : امر به معروف و نهى از منکر، اجلى را نزدیک نمى سازند و روزى اى را دور نمى گردانند. بحار الأنوار : 100/73/10.

 

خطرِ امر به معروف و نهى از منکر نکردن

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إذا لَم یأمُروا بِمَعروفٍ و لَم یَنهَوا عَن مُنکَرٍ و لَم یَتَّبِعوا الأخیارَ مِن أهلِ بَیتی ، سَلَّطَ اللّه ُ عَلَیهِم شِرارَهُم ، فیَدعوا عِندَ ذلکَ خِیارُهُم فلا یُستَجابُ لَهُم . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هرگاه [مردم] امر به معروف و نهى از منکر نکنند، و از نیکان خاندان من پیروى ننمایند، خداوند بَدان آنها را بر ایشان مسلّط گرداند، و در این هنگام نیکانشان دعا کنند و دعایشان مستجاب نشود . الأمالی للصدوق : 385/493 .

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إذا عَظَّمَت اُمَّتیَ الدّنیا نُزِعَت مِنها هَیبَةُ الإسلام ، و إذا تَرَکَتِ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ حُرِمَت بَرَکَةَ الوَحیِ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هرگاه دنیا در نظر امّت من بزرگ آید، شکوه اسلام از آنان گرفته شود و هر گاه امر به معروف و نهى از منکر را وا گذارند، از برکت وحى محروم گردند. کنز العمّال : 6070.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لَتَأمُرُنَّ بِالمَعروفِ و لَتَنهَوُنَّ عَنِ المُنکَرِ أو لَیَلحِیَنَّکُمُ (فی هذا الکلام موضع استعارة و هو قوله علیه الصلاة و السلام: لیلحینّکم اللّه ، و المراد لیتنقّصنّکم اللّه فی النفوس و الأموال و لیصیبنّکم بالمصائب العظام ، فتکونون کالأغصان التی جُرِّدت من أوراقها و عُرِّیت من ألحِیَتِها و ألیاطها ، فصارت قُضبانا مجرّدة و عیدانا مفردة . (المجازات النبویّة: 353/271). ) اللّه ُ کما لَحَیْتُ عَصایَ هذِه ـ لِعودٍ فی یَدِهِ ـ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : باید امر به معروف و نهى از منکر کنید، و گر نه همان گونه که من پوست این چوبدستى خود را کنده ام، خداوند پوست شما را مى کَنَد. (جمله «خدا پوست شما را مى کند» استعاره است و مقصود این است که خداوند از اموال و نفوس شما مى کاهد و به مصائب و گرفتاریهاى بزرگ مبتلایتان مى سازد و مانند شاخه هاى درختى مى شوید که از برگ و پوست برهنه شده اند و به شاخه هایى برهنه و چوبهایى خشک و بى شاخ و برگ تبدیل گشته اند ـ المجازات النبویّه، 353/271.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إذا تَرَکَت اُمَّتیَ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ فَلْیُؤذَنْ بِوِقاعٍ مِنَ اللّه ِ جلَّ اسمُهُ . بحار الأنوار : 100/78/33. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر گاه امّت من امر به معروف و نهى از منکر را فرو گذارد، باید با خداوند جلیل اعلان جنگ کند [و خود را براى بلایى سخت از جانب خداوند جلیل آماده گرداند]. بحار الأنوار : 100/78/33.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لَتَأمُرُنَّ بِالمَعروفِ و لَتَنهُنَّ عَنِ المُنکَرِ ، أو لَیَعُمَّنَّکُم عَذابُ اللّه ِ .  پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : یا امر به معروف و نهى از منکر مى کنید، یا عذاب خدا همه شما را فرا مى گیرد. وسائل الشیعة : 11/407/12.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنَّ النّاسَ إذا رأوُا الظّالِمَ فلَم یأخُذوا عَلى یَدَیهِ ، أوشَکَ أن یَعُمَّهُمُ اللّه ُ بِعِقابٍ مِنهُ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اگر مردم، ستمگر را ببینند و دستش را [از انجام ظلم] نگیرند، زود باشد که خداوند کیفر خود را شامل همه آنان کند. کنز العمّال : 5575 ، أقول : فی معناه أحادیث کثیرة، راجع : کنز العمّال : 3/66 إلى آخر الباب.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ و نَهَوا عَنِ المُنکَرِ و تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ ، فإذا لَم یَفعَلوا ذلکَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَکاتُ ، و سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ ، و لَم یَکُن لَهُم ناصِرٌ فی الأرضِ و لا فی السَّماءِ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مردم تا زمانى که امر به معروف و نهى از منکر کنند و در کارهاى نیک همیارى نمایند ، در خیر و خوبى خواهند بود. اما هر گاه چنین نکنند، برکتها از آنان باز گرفته شود و عدّه اى از آنان بر عدّه دیگر سلطه پیدا کنند و دیگر نه در زمین برایشان یاورى باشد و نه در آسمان. مشکاة الأنوار : 105/239 .

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :  إنَّ أوَّلَ ما دَخَلَ النَّقصُ عَلى بَنی إسرائیلَ أنَّهُ کانَ الرَّجُلُ یَلقَى الرَّجُلَ فَیقولُ : یا هذا اتَّقِ اللّه َ و دَعْ ما تَصنَعُ بِهِ فإنَّهُ لا یَحِلُّ لَکَ ، ثُمَّ یَلقاهُ مِنَ الغَدِ و هُوَ عَلى حالِهِ ، فلا یَمنَعُهُ ذلکَ أن یَکونَ أکیلَهُ و شَریبَهُ و قَعیدَهُ ، فلَمّا فَعَلوا ذلکَ ضَرَبَ اللّه ُ قُلوبَ بَعضِهِم بِبَعضٍ ، ثُمَّ قالَ : «لُعِنَ الّذینَ کَفَروا مِن بَنی إسرائیلَ» ... الآیات . ... کَلاّ و اللّه ِ لَتَأمُرُنَّ بِالمَعروفِ ، و لَتَنهَوُنَّ عَنِ المُنکَرِ ، و لَتَأخُذُنَّ عَلى یَدِ الظّالِمِ ، و لَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أطْرا . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : نخستین عیب و نقصى که بر بنى اسرائیل وارد شد این بود که هر گاه مردى با مردى [خلافکار] رو به رو مى شد، به او مى گفت: اى مرد! از خدا بترس و گناه نکن که این کارها بر تو روا نیست. اما فرداى آن روز وى را با همان وضع (خلافکارى و گناه) مشاهده مى کرد ولى، براى این که هم کاسه و هم پیاله و همنشین او باشد او را از گناه منع نمى کرد. چون این رفتار را در پیش گرفتند، خداوند دلهاى آنها را به جان یکدیگر انداخت و آن گاه فرمود: «کسانى از بنى اسرائیل که کافر گشتند، لعنت شدند...». ... آرى، به خدا سوگند که باید امر به معروف و نهى از منکر کنید و دست ستمگر را بگیرید و او را با زور هم که شده، به سمت حق بکشانید. الترغیب و الترهیب : 3/228/17.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :  إنَّ الأحبارَ مِنَ الیَهودِ و الرُّهبانَ مِنَ النّصارَى لَمّا تَرَکوا الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ لَعَنَهُمُ اللّه ُ عَلى لِسانِ أنبِیائهِم ، ثُمَّ عُمُّوا بِالبَلاءِ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : چون عالمان یهود و راهبان نصارا کار امر به معروف و نهى از منکر را رها کردند، خداوند به زبان پیامبرانشان آنها را لعنت کرد و سپس بلا همه آنها را فرا گرفت. الترغیب و الترهیب : 3/231/22.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : و اللّه ِ لَتَأمُرُنَّ بِالمَعروفِ و لَتَنهَوُنَّ عَنِ المُنکَرِ و لَتَأخُذُنَّ عَلى أیدی الظّالِمِ و لَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أطْرا ، أو لَیَضرِبَنَّ اللّه ُ بِقُلوبِ بَعضِکُم عَلى بَعضٍ ، ثُمَّ یَلعَنُکُم کما لَعَنَهُم . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : به خدا سوگند که یا امر به معروف و نهى از منکر مى کنید و جلو ستمگر را مى گیرید و او را با زور هم که شده به راه حق مى کشانید و یا خداوند دلهاى شما را به جان یکدیگر مى اندازد، آن گاه همچنان که عالمان یهود و راهبان مسیحى را از رحمت خویش دور کرد، شما را نیز از رحمتش دور مى سازد. کنز العمّال : 5527 .

الترغیب و الترهیب عن عائشةَ : دَخَلَ عَلَیَّ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله فعَرَفتُ فی وَجهِهِ أن قَد حَضَرَهُ شَیءٌ ، فتَوَضَّأ و ما کَلَّمَ أحَدا ، فلَصِقتُ بِالحُجرَةِ أستَمِعُ ما یَقولُ ، فقَعَدَ عَلَى المِنبَرِ فحَمِدَ اللّه َ و أثنى عَلَیهِ و قالَ : یا أیُّها النّاسُ ، إنَّ اللّه َ یَقولُ لَکُم : مُروا بِالمَعروفِ و انهَوا عَنِ المُنکَرِ ، قَبلَ أن تَدعوا فلا اُجیبَ لَکُم ، و تَسألونی فلا اُعطِیَکُم ، و تَستَنصِرونی فلا أنصُرَکُم . الترغیب و الترهیب ( ـ به نقل از عایشه ـ )  : پیامبر صلى الله علیه و آله نزد من آمد. از چهره آن حضرت دریافتم که موضوعى پیش آمده است. آن گاه وضو ساخت و با هیچ کس سخنى نگفت. من گوشم را به دیوار اتاق چسباندم تا ببینم حضرت چه مى گوید. پیامبر صلى الله علیه و آله بر منبر نشست و حمد و ثناى خدا گفت و آن گاه فرمود: اى مردم! خداوند به شما مى فرماید: امر به معروف و نهى از منکر کنید پیش از آن که دعا کنید و دعایتان را مستجاب نکنم و از من بخواهید و به شما ندهم و از من یارى طلبید و یاریتان نرسانم. الترغیب و الترهیب : 3/233/29.

الترغیب و الترهیب : أنّ رسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله قالَ : لا تَزالُ «لا إلهَ إلاّ اللّه ُ» تَنفَعُ مَن قالَها ، و تَرُدُّ عَنهُمُ العَذابَ و النِّقمَةَ ، ما لَم یَستَخِفّوا بِحَقِّها . قالوا : یا رَسولَ اللّه ِ ، و ما الاستِخفافُ بِحَقِّها ؟ قالَ : یَظهَرُ العَمَلُ بِمَعاصی اللّه ِ ، فلا یُنکَرُ ، و لا یُغَیَّرُ .  الترغیب و الترهیب : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کلمه لا إله إلاّ اللّه پیوسته براى گویندگان آن سودمند است و عذاب و خشم الهى را از آنها دور مى سازد به شرط این که حقّ آن را سبک نشمارند. عرض کردند: اى رسول خدا! سبک شمردن حق آن چیست؟ فرمود: عمل به معاصى خدا آشکار شود و کسى اعتراض نکند و در صدد تغییرش برنیاید. الترغیب و الترهیب : 3/231/23.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام( ـ مِن وَصِیَّتِهِ لِلحَسَنَینِ علیهما السلام بعدَأن ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ -  ) : لا تَترُکوا الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ فَیُوَلّى عَلَیکُم شِرارُکُم ثُمَّ تَدعونَ فلا یُستَجابُ لَکُم .  امام على علیه السلام ( ـ در سفارش به حسنین علیهما السلام پس از ضربت خوردن توسط ابن ملجم )  فرمود : امر به معروف و نهى از منکر را رها مکنید که در این صورت بدان شما زمام امورتان را به دست مى گیرند و آن گاه هر چه دعا کنید، مستجاب نخواهد شد. نهج البلاغة: الکتاب47.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام( ـ و قَد کَتَبَ إلَى الشّیعَةِ ـ )  : لَیَعطِفَنَّ ذَوو السِّنِّ مِنکُم و النُهى عَلى ذَوی الجَهلِ و طُلاّبِ الرِّئاسَةِ ، أو لَتُصیبَنَّکُم لَعنَتی أجمَعینَ . امام صادق علیه السلام ( ـ در نامه اى به شیعیان ـ )  نوشت : باید افراد پخته و خردمند شما براى نادانان و ریاست طلبان دل بسوزانند [و نصیحت و ارشادشان کنند] و گر نه لعن و نفرین من به همه شما مى رسد. الکافی: 8/158/152.

الإمامُ الکاظمُ علیه السلام : لَتَأمُرونَ بِالمَعروفِ و لَتَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ ، أو لَیُسـتَعمَلَنَّ عَلَیکُم شِرارُکُم فیَدعوا خِیارُکُم فلا یُستَجابُ لَهُم . امام کاظم علیه السلام : باید امر به معروف و نهى از منکر کنید، و گر نه نابکاران شما، زمام کارهایتان را به دست مى گیرند، آنگاه نیکانتان دعا کنند، ولى دعایشان مستجاب نشود. تهذیب الأحکام : 6/176/352.

 

رهایى از آن کسى است که فرمان برد و فرمان دهد

 قرآن

وَ إذْ قالَتْ اُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْما اللّه ُ مُهْلِکُهُمْ أوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذابا شَدِیدا قالُوا مَعْذِرَةً إلَى رَبِّکُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ * فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ أنْجَیْنا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أخَذْنا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئِیسٍ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ» .  (الأعراف آیات 164 ، 165)«و آن گاه که گروهى از ایشان گفتند: چرا قومى را پند مى دهید که خدا هلاکشان خواهد کرد و به عذابى سخت مبتلایشان خواهد ساخت؟ گفتند: تا ما را نزد پروردگارتان عذرى باشد و شاید که پرهیزگار شوند . چون اندرزى را که به آنها داده شده بود از یاد بردند، آنان را که از بدى نهى مى کردند نجات دادیم و ستمگران را به کیفر گناهى که مى کردند به عذابى سخت فرو گرفتیم».



نوشته شده در سه شنبه 93 مرداد 14ساعت ساعت 1:32 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

     حدیث

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام (فی قَولِهِ تَعالى :  فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ... )  : کانوا ثَلاثَةَ أصنافٍ : صِنفٌ ائتَمَروا و أمَروا فنَجَوا ، و صِنفٌ ائتَمَروا و لَم یَأمُروا فمُسِخوا ذَرَّا ، و صِنفٌ لَم یأتَمِروا و لَم یأمُروا فهَلَکوا . امام صادق علیه السلام (  درباره آیه «چون اندرزى را که به آنها داده شده بود از یاد بردند ... )  فرمود : آنها سه گروه بودند: گروهى که هم خود فرمان [خدا را درباره خوددارى از صید ماهى ]اطاعت کردند و هم [به دیگران] فرمان دادند، اینها نجات یافتند؛ گروهى که فرمان بردند (به امر الهى عمل کردند) اما [دیگران را به خوددارى از صید ]فرمان ندادند، اینها به شکل مورچه، مسخ شدند؛ و گروهى که نه خود فرمان بردند و نه [دیگران را] فرمان دادند، اینها هلاک گشتند.الکافی : 8/158/151.

 

 

 

خطرِ گناه کردنِ آشکار

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ لا یُعَذِّبُ العامَّةَ بِعَمَلِ الخاصَّةِ ؛ حتّى تَکونَ العامَّةُ تَستَطیعُ تُغَیِّرُ عَلَى الخاصَّةِ ، فإذا لَم تُغَیِّرِ العامَّةُ عَلى الخاصَّةِ عَذَّبَ اللّه ُ العامَّةَ و الخاصَّةَ .  پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : تا زمانى که عموم مردم در صدد تغییر خلافکاریهاى عدّه اى خاص برآیند، خداوند عموم را به گناه عدّه اى خاص عذاب نمى کند. اما اگر عموم مردم در صدد اصلاح آن عدّه خاص برنیایند، خداوند عموم مردم و آن عدّه خاص را عذاب مى کند. کنز العمّال : 5515.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : أیُّها النّاسُ ، إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ لا یُعَذِّبُ العامَّةَ بِذَنبِ الخاصَّةِ إذا عَمِلَتِ الخاصَّةُ بِالمُنکَرِ سِرّا مِن غَیرِ أن تَعلَمَ العامَّةُ ، فإذا عَمِلَتِ الخاصَّةُ بِالمُنکَرِ جِهارا فلَم یُغَیِّرْ ذلکَ العامَّةُ ، استَوجَبَ الفَریقانِ العُقوبَةَ مِنَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ . .امام على علیه السلام : اى مردم! همانا خداوند متعال عموم مردم را به گناه عدّه اى خاص عذاب نمى کند، اگر آن عدّه در نهان زشت کارى کنند و عموم از آن آگاه نباشند. اما اگر عدّه اى خاص آشکارا گناه کنند و عموم مردم اعتراض ننمایند، در این صورت هر دو دسته سزاوار کیفر خداوند متعال هستند. بحار الأنوار : 100/78/34.

بحار الأنوار: عن الإمامُ الصّادقُ عَن أبیه علیهما السلام : قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إنَّ المَعصِیَةَ إذا عَمِلَ بِها العَبدُ سِرّا لَم تَضُرَّ إلاّ عامِلَها ، و إذا عَمِلَ بِها عَلانِیَةً و لَم یُغَیَّرْ عَلَیهِ أضَرَّتِ العامَّةَ . قالَ جَعفرُ بنُ مُحمّدٍ علیهما السلام : و ذلکَ أنَّهُ یَذِلُّ بِعَمَلِهِ دینُ اللّه ِ ، و یَقتَدی بِهِ أهلُ عَداوَةِ اللّه ِ . بحار الأنوار : امام صادق ـ به نقل از پدر بزرگوارش علیهما السلام ـ فرمود : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود اگر آدمى گناه را پنهانى انجام دهد، جز به گنهکار زیان نمى زند، ولى اگر آشکارا انجامش دهد و کسى به او اعتراض نکند، زیانش به همگان مى رسد. امام صادق علیه السلام فرمود: علّتش این است که او با گناه آشکار خود، دین خدا را خوار مى کند و دشمنان خدا از او سرمشق مى گیرند. بحار الأنوار : 100/78/35.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : ما أقَرَّ قَومٌ بِالمُنکَرِ بَینَ أظهُرِهِم لا یُغیِّرونَهُ إلاّ أوشَکَ أن یَعُمَّهُمُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ بِعِقابٍ مِن عِندِهِ .  امام صادق علیه السلام : هر گاه مردمى در برابر زشت کاریهایى که در میانشان صورت مى گیرد دم فرو بندند و آن را تغییر ندهند، زود باشد که خداوند عزّ و جلّ کیفر خود را شامل همه آنان سازد. بحار الأنوار : 100/78/36 .

 

 

 هر کس به کردار عدّه اى راضى باشد

 قرآن

قالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقالِینَ ( الشعراء : 168) «گفت: من با کار شما دشمنم».

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : إذا عُمِلَتِ الخَطیئَةُ فی الأرضِ ، کانَ مَن شَهِدَها فأنکَرَها کمَن غابَ عَنها، و مَن غابَ عَنها فرَضِیَها کانَ کمَن شَهِدَها .  پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر گاه در روى زمین گناهى صورت گیرد، کسى که شاهد آن باشد و از آن کار خرده گیرد، مانند کسى است که شاهد آن نبوده است و کسى که شاهدش نباشد، اما به آن کار راضى باشد، مانند کسى است که شاهد آن بوده است. کنز العمّال : 5537.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : الرّاضی بِفِعلِ قومٍ کالدّاخِلِ فیهِ مَعَهُم ، و عَلى کُلِّ داخِلٍ فی باطِلٍ إثمانِ : إثمُ العَمَلِ بِهِ ، و إثمُ الرِّضا بِهِ . امام على علیه السلام : هر که به کردار عده اى راضى باشد، مانند کسى است که همراه آنان، آن کار را انجام داده باشد و هر کس به کردار باطلى دست زند او را دو گناه باشد: گناه به جا آوردن آن و گناه راضى بودن به آن. نهج البلاغة : الحکمة 154 .

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : أیُّها النّاسِ ، إنَّما یَجمَعُ النّاسَ الرِّضا و السُّخطُ ، و إنَّما عَقَرَ ناقَةَ ثَمودَ رَجُلٌ واحِدٌ ، فعَمَّهُمُ اللّه ُ بِالعَذابِ لَمّا عَمَّوهُ بِالرِّضا . امام على علیه السلام : اى مردم! راضى بودن و ناراضى بودن به کارى، مردم را در [پیامد ]آن کار شریک مى گرداند. ناقه ثمود را تنها یک نفر پى کرد، اما خداوند همه قوم ثمود را عذاب داد؛ زیرا همه به کار آن مرد راضى بودند. نهج البلاغة : الخطبة 201

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنَّما هُوَ الرِّضا و السُّخطُ ، و إنَّما عَقَرَ النّاقَةَ رَجُلٌ واحِدٌ ، فلَمّا رَضُوا أصابَهُمُ العَذابُ ، فإذا ظَهَرَ إمامُ عَدلٍ فمَن رَضِیَ بِحُکمِهِ و أعانَهُ عَلى عَدلِه فهُوَ وَلِیُّهُ ، و إذا ظَهَرَ إمامُ جَورٍ فمَن رَضِیَ بِحُکمِهِ و أعانَهُ عَلى جَورِهِ فهُوَ وَلِیُّهُ . امام على علیه السلام : ملاک، راضى بودن و ناراضى بودن است. ناقه [ثمود] را فقط یک فرد پى کرد اما چون دیگران به کار او راضى بودند، عذاب به همه آنها رسید. پس، هر گاه پیشوایى دادگر روى کار آید، هر که به حکومت او رضایت دهد و در راه عدالت، یاریش کند همو دوست و ولىّ اوست؛ و هر گاه پیشوایى ستمگر بر سر کار آید، هر که به حکومتش رضایت دهد و در ستمگریهایش به او کمک رساند، همو دوست و ولىّ او باشد. بحار الأنوار : 75/377/33.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنَّما یَجمَعُ النّاسَ الرِّضا و السُّخطُ ، فمَن رَضِیَ أمرا فقَد دَخَلَ فیهِ ، و مَن سَخِطَهُ فقَد خَرَجَ مِنهُ . امام على علیه السلام : راضى بودن و ناراضى بودن به کارى، مردم را در آن کار شریک مى گرداند. پس، هر گاه کسى به کارى راضى باشد، شریک آن کار باشد و هر گاه کسى به آن راضى نباشد، از حیطه آن بیرون است. المحاسن : 1/408/927.

نهج البلاغة : مِن خطبةٍ للإمام عَلیٍّ علیه السلام لَمّا أظفَرهُ اللّه ُ بأصحابِ الجَمَلِ ، و قَد قالَ له بعضُ أصحابِهِ : وددتُ أنّ أخی فُلانا کانَ شاهِدا لیَرى ما نَصَرَکَ اللّه ُ بِه ، فقالَ علیه السلام : أ هَوى أخیکَ مَعَنا ؟ فقالَ : نَعَم ، قالَ : فقَد شَهِدَنا ! و لقَد شَهِدَنا فی عَسکَرِنا هذا أقوامٌ (قَومٌ) فی أصلابِ الرِّجالِ و أرحامِ النِّساءِ ، سیَرعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ ، و یَقوى بِهِمُ الإیمانُ . .نهج البلاغه : زمانى که خداوند در جنگ جمل یاران على علیه السلام را پیروز کرد یکى از یاران به حضرت گفت : دوست داشتم برادرم در جنگ جمل مى بود و مى دید چگونه خداوند ما را بر دشمنان پیروز نمود ! حضرت فرمود : آیا دل برادرت با ماست؟ عرض کرد: آرى. حضرت فرمود: پس، او با ما بوده است و در این سپاه ما، مردمانى با ما هستند که هنوز در پشت مردها و زهدانهاى زنانند؛ بزودى دست زمان آنها را بیرون آورَد و به سبب آنان، ایمانِ به خدا نیرومند گردد. نهج البلاغة: الخطبة12.

بحار الأنوار : الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ـ فی قولِه تَعالى : «قَد جاءَکُم رُسُلٌ مِن قَبلی بِالبَیِّناتِ و بِالّذی قُلتُم فلِمَ قَتَلتُموهُم إن کُنتُم صادِقینَ»آل عمران : 183 ، ـ : و قَد عَلِمَ أنَّ هؤلاءِ لَم یَقتُلوا ، و لَکِنْ فقَد کانَ هَواهُم مَعَ الّذینَ قَتَلوا ، فسَمّاهُمُ اللّه ُ قاتِلینَ لِمُتابَعَةِ هَواهُم و رِضاهُم لِذلکَ الفِعلِ بحار الأنوار: 100/94/1، و فی خَبَرٍ : کانَ بَینَ الّذینَ خُوطِبوا بِهذا القَولِ و بَینَ القاتِلینَ خَمسَ مِائَةِ عامٍ ، فسَمّاهُمُ اللّه ُ قاتِلینَ بِرِضاهُم بِما صَنَعَ اُولئکَ .تفسیر العیّاشیّ: 1/208/163. بحار الأنوار : امام صادق علیه السلام ـ درباره آیه «پیش از من پیامبرانى با معجزه ها و آن چه اکنون مى خواهید آمدند. اگر راست مى گویید، چرا آنها را کشتید» ـ فرمود : خدا مى دانست که آنها آن پیامبران را نکشته اند، اما به کسانى که آن پیامبران را کشتند گرایش داشتند. پس، خداوند به دلیل گرایش به آنها و راضى بودن به کرده آنان، ایشان را قاتل نامید.بحار الأنوار: 100/94/1 در خبر دیگرى آمده است: میان مخاطبان این آیه و کسانى که پیامبران پیشین را کشته بودند، پانصد سال فاصله بود ، اما چون این افراد به کار آن قاتلان پیامبران راضى بودند، خداوند آنان را قاتل نامیده است. تفسیر العیّاشیّ: 1/208/163.

الإمامُ الجوادُ علیه السلام : مَنِ استَحسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ . امام جواد علیه السلام : هر کس کار زشتى را نیک شمارد، در آن کار شریک باشد. کشف الغمّة : 3/139.

الإمامُ الجوادُ علیه السلام : مَن شَهِدَ أمرا فکَرِهَهُ کانَ کمَن غابَ عَنهُ ، و مَن غابَ عَن أمرٍ فرَضِیَهُ کانَ کمَن شَهِدَهُ .  امام جواد علیه السلام : کسى که شاهد کارى باشد و آن را ناخوش بدارد مانند کسى است که شاهد آن نبوده است و کسى که شاهد کارى نباشد اما به آن راضى باشد، مانند کسى است که شاهد آن بوده است. تحف العقول : 456.

 

 شرایط کسی که امر به معروف می کند

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا یَأمُرُ بِالمَعروفِ و لا یَنهى عَنِ المُنکَرِ إلاّ مَن کانَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ : رَفیقٌ بِما یَأمُرُ بِهِ رَفیقٌ فیما یَنهى عَنهُ ، عَدلٌ فیما یَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فیما یَنهى عَنهُ، عالِمٌ بِما یَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما یَنهى عَنهُ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : امر به معروف و نهى از منکر نکند مگر کسى که سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود، طریق مدارا پیش گیرد. در امر و نهى خود، به عدالت رفتار کند و به آنچه امر و نهى مى کند، دانا باشد. النوادر للراوندی : 143/195 .

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : مَن أمَرَ بِمَعروفٍ فلیَکُنْ أمرُهُ ذلکَ بِمَعروفٍ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : کسى که به کار خوبى فرمان مى دهد، باید این فرمان دادن را با شیوه خوبى انجام دهد. کنز العمّال : 5523 .

الإمامُ الباقرُ علیه السلام : یَکون فی آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ یُتبَعُ فیهِم قَومٌ مُراؤونَ یَتَقَرَّأونَ و یَتَنَسَّکونَ حُدَثاءُ سُفَهاءُ (فی تنبیه الخواطر : 2/125 «... قوم مراؤون ینفرون و ینسلون حدباً سفهاً ...».)لا یُوجِبونَ أمرا بِمَعروفٍ و لا نَهیا عَن مُنکَرٍ إلاّ إذا أمِنوا الضَّرَرَ ، یَطلُبونَ لأِنفُسِهِمُ الرُّخَصَ و المَعاذیرَ . .امام باقر علیه السلام : در آخر الزمان مردمى آیند که در میان آنان عدّه اى ریاکار و مدّعى قرآن دانى و عبادت گزارى پیرویشان کنند و ناپخته و سبک سرند، آنان امر به معروف و نهى از منکر را فقط زمانى واجب مى دانند که گزندى به آنها نرسد و براى خود عذرها و بهانه ها مى تراشند. الکافی : 5/55/1 .

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : إنَّما یَأمُرُ بِالمَعروفِ و یَنهى عَنِ المُنکَرِ مَن کانَت فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ : عامِلٌ بِما یَأمُرُ بِهِ و تارِکٌ لِما یَنهى عَنهُ ، عادِلٌ فیما یَأمُرُ عادِلٌ فیما یَنهى ، رَفیقٌ فیما یَأمُرُ و رَفیقٌ فیما یَنهى . امام صادق علیه السلام : کسى [باید] امر به معروف و نهى از منکر کند که سه خصوصیت در او باشد: به آنچه فرمان مى دهد، خود عمل کند. آنچه را نهى مى کند، خود نیز ترک گوید. در امر و نهى خود عدالت را رعایت کند و در امر و نهیش، طریق ملایمت پیش گیرد. الخصال : 109/79.

بحار الأنوار : سُئلَ عَن الإمامِ الصّادقِ علیه السلام : عَن الأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ أ واجبٌ هوَ عَلَى الاُمَّةِ جَمیعا؟ قالَ : لا ، فَقیلَ : و لِمَ ؟ قالَ : إنَّما هُوَ عَلَى القَوِیِّ المُطاعِ العالِمِ بِالمَعروفِ مِنَ المُنکَرِ ، لا عَلَى الضَّعَفَةِ الّذینَ لا یَهتَدونَ سَبیلاً ، إلى أیٍّ مِن أیٍّ یَقولُ ، إلَى الحَقِّ أم إلَى الباطِلِ ؟! و الدَّلیلُ عَلى ذلکَ مِن کِتابِ اللّه ِ قَولُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ : «وَ لْتَکُنْ مِنکُمْ اُمَّةٌ یَدْعونَ إلَى الخَیْرِ...» بحار الأنوار : از امام صادق علیه السلام سؤال شد : آیا امر به معروف و نهى از منکر بر همه امت واجب است ؟ حضرت فرمود : واجب نیست. عرض شد: چرا؟ فرمود: زیرا این کار بر عهده کسى است که قدرت داشته باشد، از او حرف شنوى داشته باشند و خوب را از بد باز شناسد؛ نه بر افراد ناتوانى که راه و چاه را تشخیص نمى دهند و نمى دانند از چه به چه دعوت کنند، به باطل یا به حق. دلیل این سخن از کتاب خداوند، این سخن خداوند عزّ و جلّ است که مى فرماید: باید از میان شما گروهى باشند که به خیر دعوت کنند ؛ آل عمران : 104.       بحار الأنوار : 100/93/92.

 

 نکوهش واعظ غیر متّعظ

 قرآن

یا أیُّها الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتا عِنْدَ اللّه ِ أنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ ؛ {سورهالصفّ آیات 2 ، 3 }«اى کسانى که ایمان آورده اید! چرا مى گویید آن چه را که خود عمل نمى کنید؟ خداوند سخت به خشم مى آید از این که چیزى بگویید که خود عمل نمى کنید».

أ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أنْفُسَکُمْ وَ أنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أ فَلا تَعْقِلُونَ ؛ سورهالبقرة آیه 44.آیا شما که کتاب را مى خوانید، مردم را به نیکى فرمان مى دهید و خود را از یاد مى برید ؟ چرا اندیشه نمى کنید؟»

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :یُؤتى بِالرَّجُلِ یَومَ القِیامَةِ فیُلقى فی النّارِ ، فتَندَلِقُ أقتابُ بَطنِهِ فیَدورُ بِها کما یَدورُ الحِمارُ فی الرَّحى ، فیَجتَمِعُ إلَیهِ أهلُ النّارِ فیَقولونَ : یا فُلانُ ، ما لَکَ ؟ أ لَم تَکُن تَأمُرُ بِالمَعروفِ و تَنهى عَنِ المُنکَرِ ؟ ! فیَقولُ : بَلى کُنتُ آمُرُ بِالمَعروفِ و لا آتیهِ ، و أنهى عَنِ المُنکَرِ و آتیهِ .پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : روز قیامت مردى را مى آورند و در دوزخ مى افکنند و روده هایش از شکمش بیرون مى ریزد و در جهنم مانند خر آسیاب مى چرخد. دوزخیان دور او را مى گیرند و مى گویند: فلانى! چه شده است؟ مگر امر به معروف و نهى از منکر نمى کردى؟ پاسخ مى دهد: چرا، امر به معروف مى کردم، اما خود عمل نمى کردم و نهى از منکر مى کردم لیکن خودم مرتکب آن مى شدم. الترغیب و الترهیب : 3/233/1.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :یَا بنَ مَسعودٍ ، لا تَکُنْ مِمَّن یُشَدِّدُ عَلَى النّاسِ و یُخَفِّفُ عَن نَفسِهِ ، یَقولُ اللّه ُ تَعالى : «لِمَ تَقولونَ ما لا تَفعَلونَ» ؟!پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :اى پسر مسعود! از آنان مباش که بر مردم سخت مى گیرند و بر خود آسان. خداوند متعال مى فرماید: «چرا مى گویید چیزى را که خود عمل نمى کنید؟». مکارم الأخلاق : 2/361/2660 .

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إنّی لأَرفَعُ نَفسی أن أنهى النّاسَ عَمّا لَستُ أنتَهی عَنهُ ، أو آمُرَهُم بِما لا أسبِقُهُم إلَیهِ بعَمَلی . امام على علیه السلام :من شأن خود را بالاتر از آن مى دانم که آنچه را خودم ترک نمى کنم مردم را از آنها باز دارم، یا به کارى فرمانشان دهم که خود جلوتر به آن عمل نکنم.غرر الحکم : 3780.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :لا تَکُنْ مِمَّن یَرجو الآخِرَةَ بغَیرِ العَمَلِ ... یَنهى و لا یَنتَهی ، و یَأمُرُ بِما لا یَأتی .امام على علیه السلام :چونان کسى مباش که بى عمل به آخرت امید مى بندد... از خلافکارى و گناه باز مى دارد، اما خود باز نمى ایستد و به کارهاى خوب فرمان مى دهد، ولى خود انجام نمى دهد.نهج البلاغة : الحکمة 150.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :أظهَرُ النّاسِ نِفاقا : مَن أمَرَ بِالطّاعَةِ و لَم یَعمَل بِها ، و نَهى عَنِ المَعصِیَةِ و لَم یَنتَهِ عَنها .امام على علیه السلام : آشکارترین منافق کسى است که به فرمانبرى از خدا فرمان مى دهد و خود بدان عمل نمى کند و از گناه باز مى دارد و خود از آن باز نمى ایستد.غرر الحکم : 3214 .

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :کَفى بِالمَرءِ غَوایَةً أن یَأمُرَ النّاسَ بِما لا یَأتَمِرُ بِهِ ، و یَنهاهُم عَمّا لا یَنتَهی عَنهُ .امام على علیه السلام :در گمراهى انسان همین بس که مردم را به چیزى فرمان دهد، که خود انجام نمى دهد و آنها را از چیزى باز دارد که خود باز نمى ایستد.غرر الحکم : 7072 .

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :کَفى بِالمَرءِ جَهلاً أن یُنکِرَ عَلَى النّاسِ ما یَأتی مِثلَهُ . امام على علیه السلام :در نادانى انسان همین بس که بر مردم کارهایى را خُرده بگیرد که مانند آنها را خود انجام مى دهد.غرر الحکم : 7073.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :لَعَنَ اللّه ُ الآمِرینَ بِالمَعروفِ التّارِکینَ لَهُ ، و النّاهینَ عَنِ المُنکَرِ العامِلینَ بِهِ .  امام على علیه السلام :نفرین خدا بر کسانى که به خوبى فرمان مى دهند و خود آن را فرو مى گذارند و بر کسانى که از زشتى باز مى دارند و خود مرتکب آن مى شوند. نهج البلاغة : الخطبة 129 .

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :رُبَّ آمِرٍ غَیرُ مُؤتَمِرٍ ، رُبَّ زاجِرٍ غَیرُ مُزدَجِرٍ ، رُبَّ واعِظٍ غَیرُ مُرتَدِعٍ ، رُبَّ عالِمٍ غَیرُ مُنتَفِعٍ . امام على علیه السلام :بسا کسانى که به کارهاى خوب فرمان مى دهند و خود بدانها عمل نمى کنند؛ بسا کسانى که از بدى باز مى دارند و خود باز نمى ایستند؛ بسا کسانى که پند مى دهند و خود پند نمى پذیرند؛ بسا دانایانى که از دانش خود بهره برنمى گیرند.غرر الحکم : 5359 ، 5360 ، 5361 ، 5362.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :کُنْ آمِرا بِالمَعروفِ عامِلاً بِهِ ، و لا تَکُن مِمَّن یَأمُرُ بِهِ و یَنأى عَنهُ ، فیَبوءَ بِإثمِهِ و یَتَعَرَّضَ مَقتَ رَبِّهِ . امام على علیه السلام :امر کننده به معروف و عمل کننده به آن باش و چونان کسى مباش که به کار خوب فرمان مى دهد اما خود از آن دورى مى کند و گناهش را به دوش مى کشد و خویشتن را در معرض خشم پروردگارش مى گذارد.غرر الحکم : 7189 .

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :کُن آخَذَ النّاسِ بِما تَأمُرُ بِهِ ، و أکَفَّ النّاسِ عَمّا تَنهى عَنهُ .امام على علیه السلام :به آنچه فرمان مى دهى، خودْ بیش از همه عمل کن و از آنچه باز مى دارى، خودْ بیش از همه خوددارى کن.وسائل الشیعة : 11/419/2.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :مَن کانَ فیهِ ثَلاثٌ سَلِمَتْ لَهُ الدّنیا و الآخِرَةُ : یَأمُرُ بِالمَعروفِ و یَأتَمِرُ بِهِ ، و یَنهى عَنِ المُنکَرِ و یَنتَهی عَنهُ ؛ و یُحافِظُ عَلى حُدودِ اللّه ِ جلَّ و عَلا .امام على علیه السلام :هر که سه خصلت داشته باشد، دنیا و آخرتش سالم ماند: امر به معروف کند و خود به آن عمل کند، نهى از منکر کند و خود از آن باز ایستد و از حدود خداوند عزّوجلّ پاسدارى کند.غرر الحکم : 9076.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :و انهَوا عَنِ المُنکَرِ و تَناهَوا عَنهُ ؛ فإنَّما اُمِرتُم بِالنَّهیِ بَعدَ التّناهی .امام على علیه السلام :از زشت کارى نهى کنید و خود از آن باز ایستید؛ زیرا که شما فرمان دارید ابتدا خود از کار زشت باز ایستید و سپس دیگران را نهى کنید.نهج البلاغة : الخطبة 105.

الإمامُ زینَ العابدینُ علیه السلام :المُنافِقُ یَنهى و لا یَنتَهی ، و یَأمُرُ بِما لا یَأتی .امام زین العابدین علیه السلام :منافق از بدى باز مى دارد، امّا خود باز نمى ایستد و به کارهایى فرمان مى دهد که خود عمل نمى کند.وسائل الشیعة : 11/419/5.



نوشته شده در سه شنبه 93 مرداد 14ساعت ساعت 1:31 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

     آنچه در وجوب امر به معروف و نهى از منکر شرط نیست

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :مُروا بِالمَعروفِ و إن لَم تَفعَلوهُ ، و انهَوا عَنِ المُنکَرِ و إن لَم تَجتَنِبوهُ کُلَّهُ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :امر به معروف کنید، گر چه خود بدان عمل نکنید و نهى از منکر کنید، هر چند خودتان از همه آنها اجتناب نکنید.کنز العمّال : 5522

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا ، بَل مُروا بِالمَعروفِ و إن لَم تَعمَلوا بِهِ کُلِّهِ، و انهَوا عَنِ المُنکَرِ و إن لَم تَنتَهوا عَنهُ کُلِّهِ.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ( ـ وقتى به ایشان عرض شد: ما تنها به چیزهایى امر ونهی می کنیم که خودمان به طور کامل آنها را رعایت کنیم ، فرمود : نه، بلکه به خوبیها فرمان دهید هر چند خودتان به همه آنها عمل نکنید و از زشتیها باز دارید، گر چه خود از همه آنها خوددارى نورزید.   تنبیه الخواطر : 2/213.

 

 کمترین مرتبه نهى از منکر

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : مَن رَأى مِنکُم مُنکَرا فَلْیُغَیِّرْهُ بِیَدِهِ ، فإن لَم یَستَطِعْ فبِلِسانِهِ ، فإن لَم یَستَطِعْ فبِقَلبِهِ و ذلکَ أضعَفُ الإیمانِ . .پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر یک از شما منکرى را دید باید با دست خود آن را تغییر دهد. اگر نتوانست، با زبانش تغییر دهد (اعتراض کند) و باز اگر نتوانست، در قلبش آن را انکار کند و این ضعیف ترین مرحله ایمان است. .الترغیب و الترهیب : 3/223/1.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : مَن رَأى مِنکُم مُنکَرا فَغیَّرَهُ بِیَدِهِ فقَد بَرِئَ ، و مَن لَم یَستَطِعْ أن یُغَیِّرَهُ بِیَدِهِ فغَیَّرَهُ بلِسانِهِ فقَد بَرِئَ ، و مَن لَم یَستَطِعْ أن یُغَیِّرَهُ بلِسانِهِ فغَیَّرَهُ بقَلبِهِ فقَد بَرِئَ ، و ذلکَ أضعَفُ الإیمانِ . .پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر یک از شما منکرى را ببیند و با دست خود آن را تغییر دهد، وظیفه اش را انجام داده است و کسى که نتواند با دستش آن را تغییر دهد ولى با زبانش تغییر دهد، وظیفه اش را انجام داده است و کسى که نتواند با دست و زبانش آن را تغییر دهد ولى در قلبش آن را انکار کند، وظیفه اش را انجام داده است و این ضعیف ترین مرحله ایمان مى باشد. کنز العمّال : 5556.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : ما مِن نَبِیٍّ بَعَثَهُ اللّه ُ فی اُمَّةٍ مِن قَبلی إلاّ کانَ لَهُ مِن اُمَّتِهِ حَوارِیّونَ و أصحابٌ ، یأخُذونَ بسُنَّتِهِ و یَقتَدونَ بأمرِهِ ، ثُمَّ إنَّها تَخلُفُ مِنهُم مِن بَعدِهِم خُلوفٌ یَقولونَ ما لا یَفعَلونَ ، و یَفعَلونَ ما لا یُؤمَرونَ ، فمَن جاهَدَهُم بیَدِهِ فهُوَ مُؤمِنٌ ، و مَن جاهَدَهُم بلِسانِهِ فهُوَ مُؤمِنٌ ، و مَن جاهَدَهُم بِقَلبِهِ فهُوَ مُؤمِنٌ ، لَیسَ وَراءَ ذلکَ مِنَ الإیمانِ حَبَّةُ خَردَلٍ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خداوند پیش از من هیچ پیامبرى را در میان امتى برنینگیخت مگر این که در میان آنها او را حواریان و یارانى بودند که به سنت او عمل مى کردند و از فرمان او پیروى مى نمودند، اما بعد از آنها عدّه اى جانشینشان شدند که به آن چه مى گفتند خود عمل نمى کردند و کارهایى مى کردند که به آنها دستور داده نشده بود. پس، هر که با دست خویش با آنان مبارزه کرد، مؤمن بود و هر که با زبانش با آنان مبارزه کرد مؤمن بود و هر که قلبا با آنان مبارزه نمود، مؤمن بود. هر که چنین نکرد به اندازه دانه خردلى ایمان نداشت. کنز العمّال : 5532 ، الترغیب و الترهیب : 3/226/10.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : إذا رَأى أحَدُکُمُ المُنکَرَ و لَم یَستَطِعْ أن یُنکِرَهُ بِیَدِهِ و لِسانِهِ و أنکَرَهُ بِقَلبِهِ ، و عَلِمَ اللّه ُ صِدقَ ذلکَ مِنهُ ، فقَد أنکَرَهُ . غرر الحکم : 4152. امام على علیه السلام : هر یک از شما که کار زشت را ببیند و نتواند با دست و زبان خویش به آن اعتراض کند، ولى در دل انکارش کند و خدا بداند که راست مى گوید، وى آن زشت کارى را انکار کرده است. غرر الحکم : 4152.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :( ـ لِرَجُلٍ قَطَعَ خُطبَتَهُ و قالَ: حَدِّثنا عَنمَیَّتِ الأحیاء ) : مُنکِرٌ لِلمُنکَرِ بقَلبِهِ و لِسانِهِ و یَدَیهِ فخِلالُ الخَیرِ حَصَّلها کُلَّها ، و مُنکِرٌ لِلمُنکَرِ بقَلبِهِ و لِسانِهِ و تارِکٌ لَهُ بِیَدِهِ فخَصلَتانِ مِن خِصالِ الخَیرِ ، و مُنکِرٌ لِلمُنکَرِ بقَلبِهِ و تارِکٌ بلِسانِهِ و یَدِهِ فخَلَّةٌ مِن خِلالِ الخَیرِ حازَ ، و تارِکٌ لِلمُنکَرِ بقَلبِهِ و لِسانِهِ و یَدِهِ فذلکَ مَیِّتُ الأحیاءِ . امام على علیه السلام ( ـ در پاسخ به مردى که سخنرانى را قطع کرد و گفت از مرده در میان زندگان سخن بگو - فرمود : : کسى که منکر را با قلب و زبان و دستش انکار کند، همه خصلتهاى نیک را فرا چنگ آورده است و کسى که منکر را با قلب و زبانش انکار کند و با دست در صدد تغییرش برنیاید، دو خصلت نیک را به دست آورده است و کسى که منکر را با قلبش انکار کند و با زبان و دست به آن کارى نداشته باشد، یکى از خصلتهاى نیک را دارا شده است و کسى که با قلب و با زبان و با دست خود به منکر کارى نداشته باشد، او مرده اى است در میان زندگان. بحار الأنوار : 100/82/43.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :( ـ لَمّا سُئلَ عَن مَیِّتِ الأحیاءِ و هُوَ یَخطُبُ )  : نَعَم ، إنَّ اللّه َ بَعَثَ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ و مُنذِرینَ ، فصَدَّقَهُم مُصَدِّقونَ ، و کَذَّبَهُم مُکَذِّبونَ ، فیُقاتِلونَ مَن کَذَّبَهُم بِمَن صَدَّقَهُم فیُظهِرُهُمُ اللّه ُ ، ثُمّ یَموتُ الرُّسُلُ فتَخلُفُ خُلوفٌ ، فمِنهُم مُنکِرٌ لِلمُنکَرِ بیَدِهِ و لِسانِهِ و قَلبِهِ ، فذلکَ استَکمَلَ خِصالَ الخَیرِ . و مِنهُم مُنکِرٌ لِلمُنکَرِ بلِسانِهِ و قَلبِهِ تارِکٌ لَهُ بیَدِهِ ، فذلکَ خَصلَتانِ مِن خِصالٍ الخَیرِ تَمَسَّکَ بِهِما و ضَیَّعَ خَصلَةً واحِدَةً و هِیَ أشرَفُها . و مِنهُم مُنکِرٌ لِلمُنکَرِ بقَلبِهِ تارِکٌ لَهُ بیَدِهِ و لِسانِهِ ، فذلکَ ضَیَّعَ شَرَفَ الخَصلَتَینِ مِنَ الثَّلاثِ و تَمَسَّکَ بِواحِدَةٍ . و مِنهُم تارِکٌ لَهُ بلِسانِهِ و قَلبِهِ و یَدِهِ فذلکَ مَیِّتُ الأحیاءِ . امام على علیه السلام  ـ در حالى که مشغول سخنرانى بود در پاسخ به سؤال : مرده در میان زندگان کیست ؟  )  فرمود : آرى، خداوند پیامبران را نوید دهنده و بیم دهنده فرستاد. پس، تصدیق گران ، آنها را تصدیق کردند و تکذیب کنندگان تکذیب. سپس تکذیب کنندگان با تصدیق کنندگان به جنگ بر مى خیزند و خداوند تصدیق کنندگان را پیروز مى گرداند. پس از مدّتى پیامبران چشم از جهان فرو مى بندند و در میان جانشینان و نسلهاى بعد آنان افرادى در برابر زشت کارى با دست و زبان و دل اعتراض مى کنند. اینان همه خصلتهاى خوب را در خود جمع کردند. بعضى دیگر در برابر زشت کارى با زبان و دل اعتراض مى کنند و با دست خود به آن کارى ندارند، که این خود دو خصلت خوب است که این عدّه فرا چنگ آوردند و خصلت دیگر را، که برتر است، از دست دادند. عدّه اى منکَر را در دل انکار مى کنند و با دست و زبان خود کارى به آن ندارند. اینان دو خصلت ارزشمند از این سه خصلت را از دست دادند و یکى را گرفتند. بعضى هم نه با زبان و نه با دست و نه با دل خویش به زشت کارى اعتراض نکردند. اینان مردگانى هستند در میان زندگان. کنز العمّال : 44216.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :مَن تَرَکَ إنکارَ المُنکَرِ بقَلبِهِ و یَدِهِ و لِسانِهِ فهُوَ مَیِّتٌ بَینَ الأحیاءِ .امام على علیه السلام :کسى که در برابر منکر با دل و دست و زبان خویش اعتراض نکند، او مرده اى است در میان زندگان.تهذیب الأحکام : 6/181/374 .

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : أوَّلُ ما تُغلَبونَ عَلَیهِ مِنَ الجِهادِ، الجِهادُ بِأیدیکُم ثُمّ بِألسِنَتِکُم ثُمّ بِقُلوبِکُم ، فمَن لَم یَعرِفْ بقَلبِهِ مَعروفا و لَم یُنکِرْ مُنکَرا قُلِبَ ، فجُعِلَ أعلاهُ أسفَلَهُ و أسفَلُهُ أعلاهُ .امام على علیه السلام :نخستین درجه از جهاد که از آن باز مى مانید، جهاد با دستان شماست. سپس جهاد با زبانهایتان و آن گاه جهاد با دلهایتان. پس، هر گاه کسى در دل خویش کار نیک را نیک نداند و ستایشش نکند و از کار زشت نفرت نورزد، واژگون شود و زیر و زبر گردد.نهج البلاغة : الحکمة 375.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :حَسبُ المُؤمِنِ عِزّا إذا رَأى مُنکَرا أن یَعلَمَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ مِن قَلبِه إنکارَهُ . امام صادق علیه السلام :براى عزّت مؤمن همین کافى است که هر گاه منکرى را ببیند، خداوند عزّ و جلّ بداند که در دل آن را انکار مى کند. الکافی : 5/60/1.

 

 بالاترین مرتبه نهى از منکر

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله( ـ لِعلِیٍّ علیه السلام فیما عَهِدَ إلَیهِ ـ )  : یا عَلِیُّ ، مُرْ بِالمَعروفِ و انْهَ عَنِ المُنکَرِ بیَدِکَ ، فإن لَم تَستَطِعْ فبِلِسانِکَ ، فإن لَم تَستَطِعْ فبِقَلبِکَ ، و إلاّ فلا تَلومَنَّ إلاّ نَفسَکَ .پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ( ـ در سفارشى به على علیه السلام ـ ) فرمود : اى على! با دست خود امر به معروف و نهى از منکر کن. اگر نتوانستى پس با زبانت این کار را بکن و باز اگر نتوانستى با قلبت چنین کن، در غیر این صورت، نباید کسى جز خودت را سرزنش کنى.دعائم الإسلام : 2/351 .

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :أیُّها المُؤمِنونَ ، إنَّهُ مَن رَأى عُدوانا یُعمَلُ بِهِ و مُنکَرا یُدعى إلَیهِ فأنکَرَهُ بقَلبِهِ فقَد سَلِمَ و بَرِئَ ، و مَن أنکَرَهُ بلِسانِهِ فقَد اُجِرَ و هُوَ أفضَلُ مِن صاحِبِهِ ، و مَن أنکَرَهُ بِالسَّیفِ ـ لِتَکونَ کَلِمَةُ اللّه ِ هِیَ العُلیا ، و کَلِمَةُ الظّالِمینَ هِیَ السُّفلى ـ فذلکَ الّذی أصابَ سَبیلَ الهُدى و قامَ عَلَى الطّریقِ و نَوَّرَ فی قَلبِهِ الیَقینُ ..امام على علیه السلام :اى مؤمنان! هر کس دید به تجاوزى عمل مى شود، یا به زشت کارى و خلافى فراخوان مى شود و در دل خویش به آن اعتراض نمود، به سلامت رَهَد و وظیفه اش را انجام داده باشد و هر که با زبانش به آن اعتراض کند، پاداش بیند و از آن اوّلى برتر است و هر کس با شمشیر به مبارزه با آن بر خیزد تا کلمه حق بر آید و کلمه ستمگران (باطل) پست گردد، هموست که به راه راست رسیده و بر طریق حق شتافته و نور یقین را در دل خویش روشن کرده است.نهج البلاغة : الحکمة 373.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :أنکِرِ المُنکَرَ بیَدِکَ و لِسانِکَ ، و بایِنْ مَن فَعَلَهُ بِجُهدِکَ .امام على علیه السلام : با دست و زبان خود بر زشت کارى اعتراض کن و تا مى توانى از زشت کار دورى نما.نهج البلاغة : الکتاب 31.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :السَّیفُ فاتِقٌ ، و الدِّینُ راتِقٌ ، فالدِّینُ یَأمُرُ بِالمَعروفِ ، و السَّیفُ یَنهى عَنِ المُنکَرِ . امام على علیه السلام :شمشیر شکافنده است و دین به هم آورنده؛ زیرا دین به معروف امر مى کند و شمشیر از منکر نهى مى کند.غرر الحکم : 2135.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام :( ـ فی قولِهِ تَعالى : «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ الله‏( البقره 207 ) : إنَّ المُرادَ بِالآیَةِ الرَّجُلُ یُقتَلُ عَلَى الأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ .امام على علیه السلام ( ـ درباره آیه «و برخى از مردم، براى به دست آوردن خشنودی خدا جان خویش را فدا می کنند )  فرمود : مراد از این آیه آن مرد است که در راه امر به معروف و نهى از منکر کشته مى شود.وسائل الشیعة:11/109/2.

الإمامُ الباقرُ علیه السلام :فأنکِروا بِقُلوبِکُم ، وَ الْفِظوا بِألسِنَتِکُم ، و صُکّوا بِها جِباهَهُم ، و لا تَخافوا فی اللّه ِ لَومَةَ لائمٍ ، فإنِ اتَّعَظوا و إلَى الحَقِّ رَجَعوا فلا سَبیلَ عَلَیهِم «إنَّما السَّبیلُ عَلَى الّذینَ یَظلِمونَ النّاسَ و یَبغونَ فی الأرضِ بِغَیرِ الحَقِّ اُولئکَ لَهُم عَذابٌ ألیمٌ »الشورى : 42 .هُنالِکَ فجاهِدوهُم بِأبدانِکُم و أبغِضوهُم بِقُلوبِکُم، غَیرَ طالِبینَ سُلطانا، و لا باغینَ مالاً ، و لا مُرتَدِّینَ بِالظُّلمِ ظَفَرا ؛ حتّى یَفیؤوا إلى أمرِ اللّه ِ و یَمضوا عَلى طاعَتِهِ . امام باقر علیه السلام :با دلهاى خود انکار کنید و با زبانهایتان اعتراض نمایید و آن را به پیشانیهایشان بکوبید و در راه خدا از سرزنش احدى نهراسید. اگر پند پذیرفتند و به راه حق بازگشتند، کارى به آنها نداشته باشید. کیفر و مجازات فقط براى کسانى است که به مردم ستم مى کنند و بناحق در روى زمین سرکشى مى کنند. اینان را عذابى دردآور است. در چنین حالتى با آنها عملاً جهاد کنید و در دلهایتان دشمنشان بدارید، بى آن که در صدد قدرت طلبى باشید و یا مالى را به ستم بگیرید و یا از غرور پیروزى، دست به ستمگرى بیالایید، تا آن که به فرمان خدا برگردند و راه طاعت او در پیش گیرند.الکافی : 5/56/1.

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :ما جَعَلَ اللّه ُ بَسطَ اللِّسانِ و کَفَّ الیَدِ ، و لکِن جَعَلَهُما یُبسَطانِ مَعا و یُکَفّانِ مَعا . امام صادق علیه السلام :خداوند زبان را بسته و دست را گشاده قرار نداده، بلکه آنها را چنان آفریده که با هم باز مى شوند و با هم بسته مى گردند.وسائل الشیعة : 11/404/2.

 

 موجبات ترک نهى از منکر

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : غَشِیَتکُمُ السَّکرَتانِ : سَکرَةُ حُبِّ العَیشِ ، و حُبِّ الجَهلِ ، فعِندَ ذلکَ لا تَأمُرونَ بِالمَعروفِ و لا تَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ .پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : دو مستى شما را فرا گرفته است: مستى عشق به زندگى و مستى نادانى. در چنین وضعى امر به معروف و نهى از منکر نمى کنید. کنز العمّال : 5519.

الإمامُ الباقرُ علیه السلام : و لَو أضَرَّتِ الصَّلاةُ بِسائرِ ما یَعمَلونَ بأموالِهِم و أبدانِهِم لَرَفَضوها کما رَفَضوا أسمَى الفَرائضِ و أشرَفَها . امام باقر علیه السلام : اگر نماز هم به دیگر کارهاى مربوط به مال و جانشان ضرر مى زد، آن را کنار مى گذاشتند؛ همچنان که بالاترین و ارجمندترین فرایض را کنار گذاشتند.الکافی : 5/55/1.

 

نهى از منکر و ترس از مردم

 قرآن

الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیمانا وَ قالُوا حَسْبُنا اللّه ُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ» .آل عمران : 173.«کسانى که مردم به آنان گفتند که مردم براى جنگ با شما فراهم آمده اند، از آنها بترسید، پس این سخن بر ایمانشان بیفزود و گفتند خدا ما را بسنده است و نیکو یاورى است او».

 حدیث

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا یُحَقِّرَنَّ أحَدُکُم نَفسَهُ أن یَرى أمرا للّه ِِ تَعالى فیهِ مَقالٌ ، فلا یَقولَ : یا رَبِّ ، خَشیَةَ النّاسِ! فیَقولَ: فإیّایَ کُنتَ أحَقَّ أن تَخشى . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مبادا کسى از شما در جایى که پاى امرى از خدا در میان است و باید سخن بگوید، با سکوت کردن، خود را کوچک کند؛ زیرا [فرداى قیامت ]نمى تواند بگوید: خدایا! از مردم ترسیدم. چون خداوند جواب مى دهد: سزاوارتر آن بود که از من بترسى. کنز العمّال : 5534.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا أعرِفَنَّ رَجُلاً مِنکُم عَلِمَ عِلما فکَتَمَهُ فَرَقا مِنَ النّاسِ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مبادا بفهمم که فردى از شما دانش (اطلاعاتى) داشته باشد و از ترس مردم آن را کتمان کند. کنز العمّال : 29152 ، 29532.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله :  إذا رَأیتَ اُمَّتی تَهابُ الظّالِمَ أن تَقولَ لَهُ : إنَّکَ ظالِمٌ ، فقَد تُوُدِّعَ مِنهُم . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر گاه دیدى امّت من از این که به ستمگر بگویند: تو ستمگرى، مى هراسند، فاتحه آنها خوانده شده است. کنز العمّال : 5540 .

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : لا یَمنَعَنَّ أحَدَکُم هَیبَةُ النّاسِ أن یَقولَ الحَقَّ إذا رَآهُ أو سَمِعَهُ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : ترس از مردم مانع از آن نشود که فردى از شما، هرگاه حقّى را ببیند یا بشنود، به زبان بیاورد. کنز العمّال : 5567.

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : ألا لا یَمنَعَنَّ أحَدَکُم هَیبَةُ النّاسِ أن یَقولَ الحَقَّ إذا رَآهُ أن یَذَّکَّرَ بِعِظَمِ اللّه ِ ، لا یُقَرِّبُ مِن أجَلٍ و لا یُبعِدُ مِن رِزقٍ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هان! مبادا ترس از مردم مانع از آن شود که فردى از شما حق را ببیند و نگوید. [که حق گویى ]نه اجلى را نزدیک مى کند و نه روزیى را دور مى گرداند. کنز العمّال : 5570.

الترغیب و الترهیب : قال رَسولُ اللّه صلى الله علیه و آله : لا یُحَقِّرَنَّ أحَدُکُم نَفسَهُ . قالوا: یا رَسولَ اللّه ِ ، و کَیفَ یُحَقِّرُ أحَدُنا نَفسَهُ ؟ قالَ : یَرى أنَّ عَلَیهِ مَقالاً ، ثُمّ لا یَقولُ فیهِ ، فیَقولُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ یَومَ القِیامَةِ : ما مَنَعَکَ أن تَقولَ فی کَذا و کَذا ؟ فیَقولُ : خَشیَةُ النّاسِ ! فیَقولُ : فإیّایَ کُنتَ أحَقَّ أن تَخشى . الترغیب و الترهیب : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود : هیچ یک از شما نباید خود را کوچک کند. عرض کردند: اى رسول خدا! چگونه کسى از ما خود را کوچک مى کند؟ فرمود: به این ترتیب که در جایى خود را موظّف به سخن گفتن بداند و چیزى نگوید. خداوند عزّ و جلّ در روز قیامت به او مى فرماید: چه چیز مانع از آن شد که درباره فلان و بهمان چیز سخنى نگویى؟ عرض مى کند: ترس از مردم! خداوند مى فرماید: سزاوارتر آن بود که از من مى ترسیدى. الترغیب و الترهیب : 3/227/14.

 

وظیفه افراد هنگام رو به رو شدن با گنهکاران

 

 قرآن

وَ إذا رَأیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَ إمَّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الّذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ» .«و چون بینى که در آیات ما از روى عناد گفتگو مى کنند، از آنها روی گردان شو تا به سخنى جز آن پردازند. و اگر شیطان تو را به فراموشى افکند، چون به یادت آمد، با آن مردم ستمکاره منشین».الأنعام : 68.



نوشته شده در سه شنبه 93 مرداد 14ساعت ساعت 1:30 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin