سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فرهنگی ،مذهبی

 

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

 

چشم بیمـار تو را دیـدم و بیمار شدم

 

فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
 

همچو منصور خریدار سر دار شدم
 

غم دلدار فکنده است به جانم، شررى

که به جان آمدم و شهره بازار شدم

درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز

که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم

جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم

خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم

واعظ شهر که از پند خود آزارم داد

از دم رند مى آلوده مددکار شدم

بگذارید که از بتکده یادى بکنم

من که با دست بت میکده بیدار شدم

 

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی

 

تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی

تو که فارغ شده بودی ز همه کان و مکان

دار منصور بریدی همه تن دار شدی

عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر

ای که در قول و عمل شهره بازار شدی

مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی

وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی

خرقه پیر خراباتی ما سیره توست

امت از گفته در بار تو هشیار شدی

واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی

دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم

ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی    



نوشته شده در یکشنبه 92 آذر 24ساعت ساعت 1:16 عصر توسط مشتعلی| نظر

آیات و احادیث درباره صبر


 

سوره انفال آیه 46 : وَ اصْبرُِواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِِین ( و صبر کنید که البته خدا با صبر کنندگان است )

سوره بقره آیه 45 : وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ

(  و طلب یارى کنید از خدا به صبر کردن در مصائب (بعضى گفته ‏اند: مراد، روزه، و صبر در تشنگى و گرسنگى آن است) و طلب یارى کنید و مساعدت خواهید در رستگارى دنیا و آخرت از خدا، به نمازگزاران البته نماز، سنگین و گران است مگر بر کسانى که حال خضوع و ذلت به درگاه خدا دارند، که ایشان از نماز، سنگینى نبینند و بلکه لذت برند )

 

سوره بقره آیه 153 : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ  ( اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! مدد جویید به صبر کردن در مصائب و خواندن نماز در اوقات آن (بعضى از مفسرین گفته‏ اند: مراد از «صبر»، روزه است که در آن صبر بر گرسنگى و تشنگى است). البته خدا با صبرکنندگان است )

 

سوره بلد آیه 17 : ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (  این کارها کند تا که از آن کسانى باشد که ایمان آوردند و سفارش کردند دیگران را به صبر، و سفارش کردند به شفقت به مردم )

 

سوره شوری آیه 43 : وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ( و هر که شکیبایى ورزید و درگذشت، البته این در گذشتن از بدى بدکاران از کارهایى است که با اراده قوى در کارها واقع شود و اراده قوى از خصال پسندیده است )

 

سوره الأحقاف آیه 35 : فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ    ( پس صبر کن آن‏گونه که پیامبران «اُولو العزم» صبر کردند، و براى (عذاب) آنان شتاب مکن! هنگامى که وعده ‏هایى را که به آنها داده میشود ببینند، احساس میکنند که گویى فقط ساعتى از یک روز (در دنیا) توقّف داشتند؛ این ابلاغى است براى همگان؛ آیا جز قوم فاسق هلاک می‏شوند؟! )

 

سوره یونس آیه 109 : وَ اتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَ اصْبرِْ حَتىَ‏ یحَْکُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَیرُْ الحَْکِمِین‏ ( و متابعت کن اى پیغمبر! هر چه که وحى کرده می ‏شود به سوى تو. و صبر کن بر رنج و محنت از امت، تا حکم کند میان تو و دشمنان تو خدا و او بهترین حکم‏ کنندگان است )

 

سوره هود آیه 115 : وَ اصْبرِْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِین‏ (  صبر کن اى پیغمبر بر اذیت مردم که خدا ضایع نمی ‏کند اجر نیکوکاران را )

 

سوره النحل آیه 126 : وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَ لَئنِ صَبرَْتمُ‏ْ لَهُوَ خَیرٌْ لِّلصَّبرِِین‏ (  و اگر خواستید عقوبت کنید پس عقوبت کنید به مثل آنچه عقوبت کرده شدید به آن، نه زیاده بر آن (چون در جنگ احد کفار، حمزه عموى پیغمبر را گوش و بینى بریده و پهلو دریدند پیغمبر فرمود: اگر دست یابم به ایشان هفتاد نفر از ایشان را چنین کنم این آیه نازل شد). و اگر صبر کنید، صبر بهتر است از براى صبرکنندگان )

 

سوره النحل آیه 127 : وَ اصْبرِْ وَ مَا صَبرُْکَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ لَا تحَْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لَا تَکُ فىِ ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْکُرُون‏ (  و صبر کن در آنچه به تو رسید و نیست صبر تو مگر به توفیق خدا. و غمگین مشو بر تسلط یافتن ایشان بر لشکر تو. و مباش دلتنگ از آنچه مکر با تو می‏کنند )

 

سوره الکهف آیه 28 : وَ اصْبرِْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشىِ‏ِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَ لَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنهُْمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ لَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَئهُ وَ کاَنَ أَمْرُهُ فُرُطًا (  و صبر کن در معاشرت با فقرایى که می ‏خوانند پروردگار خود را به صبح و شام، و مى خواهند رضاى خدا را. (به پیغمبر گفتند: سلمان و مانند او از فقرا را دور کن از نزد خود تا ما پیش تو آییم این آیه نازل شد.) و درنگذرد چشمهاى تو از ایشان به سایر مردم اهل دنیا که بخواهى تو زینت حیات دنیا را. و متابعت مکن کسى را که در اثر عصیان و طغیانش غافل کردیم ما دل او را از ذکر خودمان و متابعت کرده است او هوا و هوس خود را و کار او در زشتى به افراط رسیده است )

 

سوره لقمان آیه 17 : یَابُنىَ‏َّ أَقِمِ الصَّلَوةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ اصْبرِْ عَلىَ‏ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَالِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور (  باز لقمان در مقام پند به فرزندش گوید: اى پسرک من! برپا دار نماز را و امر کن مردم را به نیکى. و بازدار از ناشایست و بدى. و صبر کن بر آنچه رسد تو را از شداید روزگار، که البته این امور لازمه اراده قوى در کارهاست )

 

سوره الطور آیه 48 :  وَ اصْبرِْ لِحُکمْ‏ِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَ سَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُوم‏  (  صبر کن براى حکم پروردگار خود اى پیغمبر! که البته تو در حفظ و عنایت مایى )

 

سوره المزمل آیه 10 : وَ اصْبرِْ عَلىَ‏ مَا یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلا (  و صبر کن اى پیغمبر! بر آنچه می گویند. و کناره‏ گیرى کن از ایشان کناره ‏گیرى نیکو )

 

سوره بقره آیه 250 : وَ لَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبرًْا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انصُرْنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْکَفِرِین‏ ( و چون برابر شدند با جالوت و لشکر او، گفتند: اى پروردگار ما! فرو ریز بر ما صبر را. و ثابت دار قدمهاى ما را. و نصرت ده ما را بر قوم کافران )

 

سوره الأعراف آیه 126 : وَ مَا تَنقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ ءَامَنَّا بَِایَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبرًْا وَ تَوَفَّنَا مُسْلِمِین‏ ( انتقام تو از ما، تنها بخاطر این است که ما به آیات پروردگار خویش -هنگامى که به سراغ ما آمد- ایمان آوردیم. بار الها! صبر و استقامت بر ما فرو ریز! (و آخرین درجه شکیبائى را به ما مرحمت فرما!) و ما را مسلمان بمیران! )

 

سوره المعارج آیه 5 : فَاصْبرِْ صَبرًْا جَمِیلا (  پس صبر کن اى پیغمبر! صبر نیکو )

 

سوره هود آیه 49 : تِلْکَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ مَا کُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَ لَا قَوْمُکَ مِن قَبْلِ هَاذَا فَاصْبرِْ إِنَّ الْعَقِبَةَ لِلْمُتَّقِین‏ ( اینها از خبرهاى غیب است که به تو (اى پیامبر) وحى می ‏کنیم؛ نه تو، و نه قومت، اینها را پیش از این نمی‏دانستید! بنابر این، صبر و استقامت کن، که عاقبت از آن پرهیزگاران است! )



نوشته شده در چهارشنبه 92 آذر 20ساعت ساعت 1:23 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

 

 

سوره انعام آیه 34 : وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ فَصَبرَُواْ عَلىَ‏ مَا کُذِّبُواْ وَ أُوذُواْ حَتىَّ أَتَئهُمْ نَصرُْنَا وَ لَا مُبَدِّلَ لِکلَِمَاتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جَاءَکَ مِن نَّبَإِىْ الْمُرْسَلِین‏ (  تکذیب کرده شدند رسولانى که پیش از تو بودند پس صبر کردند بر آن تکذیب و رنج کشیدند تا آمد ایشان را یارى ما. و نیست تغییر دهنده ‏اى مر سخنان خدا را که البته یاریش به صبر کنندگان خواهد رسید. و آمد تو را بعضى از خبرهاى پیغمبران که به اقوال کفار صبر کردند تا غالب شدند تو هم صبر کن تا غالب شوى )

 

سوره اعراف  آیه 87 : وَ إِن کاَنَ طَائفَةٌ مِّنکُمْ ءَامَنُواْ بِالَّذِى أُرْسِلْتُ بِهِ وَ طَائفَةٌ لَّمْ یُؤْمِنُواْ فَاصْبرُِواْ حَتىَ‏ یحَْکُمَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ هُوَ خَیرُْ الحَْکِمِین‏ (  و اگر طایفه ‏اى از شما ایمان آورده‏ اند به آن کسى که فرستاده شده‏ ام براى دعوت به آن کس، که خداست و طایفه ‏اى نگرویده ‏اند پس صبر کنید تا حکم کند خدا میان ماها و خدا بهترین حکم ‏کنندگان است)

 

سوره اعراف آیه 137 : وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کاَنُواْ یُسْتَضْعَفُونَ مَشَرِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَرِبَهَا الَّتىِ بَرَکْنَا فِیهَا وَ تَمَّتْ کلَِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنىَ‏ عَلىَ‏ بَنىِ إِسْرَ ءِیلَ بِمَا صَبرَُواْ وَ دَمَّرْنَا مَا کاَنَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مَا کَانُواْ یَعْرِشُون‏ (  و ارث دادیم قومى را که ضعیف شمرده می ‏شدند در زمان فرعون، شرق و غرب زمینى را که برکت دادیم ما در آن زمین. (آن اراضى مصر بود که به جهت وفور نعمت یا قدوم انبیاء آن زمین با برکت بود.) و تمام شد کلمه پروردگار تو به نیکویى بر بنى اسرائیل به سبب صبرى که کردند بر شداید و ستمکارى فرعونیان. و خراب کردیم بنیان آنچه را که می ‏ساختند فرعون و قوم او. و ویران نمودیم آنچه را که افراشته بودند از عمارات )

 

سوره انفال آیه 46 : وَ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَزَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکمُ‏ْ وَ اصْبرُِواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِِین‏ (  و اطاعت کنید خدا و رسول خدا را و اختلاف نکنید در کار جنگ، که بد دل شوید و از بین رود باد قدرت و صولت سطوت شما. و صبر کنید که البته خدا با صبر کنندگان است )

 

سوره هود آیه 11 : إِلَّا الَّذِینَ صَبرَُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئکَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیر (  مگر آن کسانى که صبر کردند در بلاها و عمل کردند نیکیها را، آن گروه از براى ایشان آمرزش و مژده بزرگ است )

 

سوره یوسف آیه 18 : وَ جَاءُو عَلىَ‏ قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبرٌْ جَمِیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلىَ‏ مَا تَصِفُون‏ (  و آوردند پیراهن او را به خون آلوده از روى دروغ. گفت یعقوب: نیست چنین که می ‏گویید بلکه زینت داده است براى شما نفسهاى شما کار دیگرى را. پس صبر من صبرى است خوب و نیکو و از خدا کمک خواهند همه من هم از خدا کمک خواهم براى خبرى که می‏دهید، که اعانت کند خدا مرا در صبر بر آن غیر از این چاره نیست )

 

سوره یوسف آیه 83 : قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبرٌْ جَمِیلٌ عَسىَ اللَّهُ أَن یَأْتِیَنىِ بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیم‏ (  یعقوب گفت به فرزندان خود: (پس از آنکه به دستور برادر بزرگ علت گرفتارى ابن یامین را بیان کردند یعقوب گفت: گمان نکنم چنین باشد که می ‏گویید که ابن یامین دزدى کرده گرفتار شده) بلکه زینت داد از براى شما نفسهاى شما کارى را که میل به آن داشتید که این فرزندم را هم از من جدا کنید. پس براى من صبر کردن خوب است شاید خدا به من برساند همه فرزندان دور مانده مرا البته خدا داناى حکیم است )

 

سوره رعد آیه 24 : سَلَامٌ عَلَیْکمُ بِمَا صَبرَْتمُ‏ْ فَنِعْمَ عُقْبىَ الدَّار (  گویند ملائکه: سلامت و رحمت باد بر شما به سبب آنکه صبر کردید در دنیا خوب خانه ‏اى است خانه آخرت)

 

سوره ابراهیم آیه 5 : وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسىَ‏ بَِایَتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ وَ ذَکِّرْهُم بِأَیَّئمِ اللَّهِ إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاََیَاتٍ لِّکلُ‏ِّ صَبَّارٍ شَکُور (  فرستادیم ما موسى را با آیات خودمان و گفتیم: بیرون بیاور قوم خود را از تاریکی هاى ضلالت به سوى روشنى هدایت. و یادآورى کن ایشان را به روزهاى تاریخى که ایام متبرّکه است و در آن روزها نعمتها به ایشان دادیم که باید شکرگزارند و احترام آن روزها را بدارند و خدا را عبادت نمایند. در این یادآورى ایام متبرّکه البته نشانه‏ هایى است از براى هر صبر کننده شکرگزارى )

 

سوره ابراهیم آیه 12 :   وَ مَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلىَ اللَّهِ وَ قَدْ هَدَئنَا سُبُلَنَا وَ لَنَصْبرَِنَّ عَلىَ‏ مَا ءَاذَیْتُمُونَا وَ عَلىَ اللَّهِ فَلْیَتَوَکلَ‏ِ الْمُتَوَکِّلُون‏ ( چرا توکل نکنیم بر خدا و حال اینکه در حقیقت او راه راست را به ما نمود. و البته صبر می ‏کنیم ما بر آنچه اذیت کردید ما را. و باید بر خدا توکل کنند توکل کنندگان )

 

سوره نحل آیه 42 : الَّذِینَ صَبرَُواْ وَ عَلىَ‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون‏ (  مهاجرین، کسانى هستند که صبر کردند بر اذیّت کفار و دست از ایمان نکشیدند )

 

سوره نحل آیه 96 : مَا عِندَکمُ‏ْ یَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبرَُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُون‏ (  آنچه نزد شماست از اموال دنیویه، فانى شود و آنچه نزد خداست از خزائن رحمت ابدیه باقى ماند. جزا می ‏دهیم مزد کسانى را که صبر کردند در پایدارى در دین بهتر از آنچه که عمل کردند )

 

سوره کهف آیه 75 : قَالَ أَ لَمْ أَقُل لَّکَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِىَ صَبرًْا ( خضر گفت: آیا نگفتم که تو نمی ‏توانى با من صبر کنى؟! )

 

سوره کهف آیه 78 : قَالَ هَاذَا فِرَاقُ بَیْنىِ وَ بَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَیْهِ صَبرًْا ( خضر گفت: باز بر من اعتراض کردى؟ دیگر با تو نیایم این است فراق میان من و تو )

 

سوره طه آیه 130 : فَاصْبرِْ عَلىَ‏ مَا یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبهَِا وَ مِنْ ءَانَاى الَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرَافَ النهََّارِ لَعَلَّکَ تَرْضى‏ضهسه ( صبر کن اى پیغمبر! بر آنچه می ‏گویند. و تسبیح کن به حمد پروردگار خود پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن. تسبیح کن در بعضى از اوقات شب و در اطراف روز یعنى: صبح و عصر و شب نماز بگزار شاید تو خشنود شوى به رسیدن به عطایاى خدا )

 

سوره مومنون آیه 111 : إِنىّ‏ِ جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبرَُواْ أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائزُون‏ (  البته که من جزا می ‏دهم ایشان را امروز به پاداش صبرى که کردند، و ایشان رستگارند )

 

سوره فرقان آیه 20 : وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیَأْکلُُونَ الطَّعَامَ وَ یَمْشُونَ فىِ الْأَسْوَاقِ وَ جَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبرُِونَ وَ کَانَ رَبُّکَ بَصِیرًا (  و نفرستادیم ما پیش از تو پیغمبران را مگر اینکه ایشان هم طعام می ‏خوردند و در بازارها راه می ‏رفتند و لوازم بشریت در ایشان بود، پس چه اعتراضى است که در بشریت تو دارند؟ و گردانیدیم بعضى از شما مردم را براى بعضى دیگر آزمایش، که آیا صبر می کنید بر اذیت ایشان یا بی ‏صبرید؟ و پروردگار تو بیناست به هر چیز )

 

سوره عنکبوت آیه 59 : الَّذِینَ صَبرَُواْ وَ عَلىَ‏ رَبهِِّمْ یَتَوَکلَُّون‏ ( ایشان کسانى هستند که صبر کردند بر آزار بیگانگان و هجرت از وطن هاى خود و دورى از بستگان، و غیر آن از مصائب دوران هر چه دیدند صبر کردند. و در تمام امور بر پروردگار خود توکل نمایند )

 

سوره روم آیه 60 : فَاصْبرِْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُون‏ (  پس صبر کن اى پیغمبر! که البته وعده خدا به پیروزى تو و نشر دینت راست است و نباید سبک کند تو را رفتار آنان که اهل یقین نیستند. و تکذیب و ایذاى اهل شک و ضلالت باعث فتور و سستى تو در دعوت نشود )

 

سوره غافر آیه 55 : فَاصْبرِْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ سَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشىِ‏ِّ وَ الْابْکَر (  پس صبر کن اى پیغمبر! بر اذیت قوم خود و مشقت دیدن از ایشان، که البته نصرت خواهى یافت بر آنها و وعده خدا راست است. و طلب آمرزش کن براى گناه خود )

 

سوره غافر آیه 77 : فَاصْبرِْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِى نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا یُرْجَعُون‏ (  صبر کن اى پیغمبر! بر اذیت قوم خود که وعده خدا راست است. یا می ‏نمایانیم به تو پاره‏ اى از آنچه وعده می ‏دهیم ایشان را از عذاب، یا تو نمی ‏بینى عذابشان را. و مى میرانیم تو را و به جوار رحمت خود می ‏بریم، و آنها به سوى ما برگشته می ‏شوند که یا در دنیا عذابشان نماییم یا در آخرت به جهنمشان کشانیم. در هر صورت، از انتقام ما نرهند )

 

سوره فصلت آیه 24 : فَإِن یَصْبرُِواْ فَالنَّارُ مَثْوًى لهَُّمْ وَ إِن یَسْتَعْتِبُواْ فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِین‏ (  اگر صبر کنند بر زحمت عقوبت، پس آتش جایگاه ایشان است. و اگر رضاى خدا را جویند که از گناهشان درگذرد دیگر اجابت نشوند و از رضایت گیران نباشند )

 

سوره فصلت آیه 35 : وَ مَا یُلَقَّئهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبرَُواْ وَ مَا یُلَقَّئهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیم‏ (  و برنخورد کسى به این خصلت که تبدیل کند بدى کسى را به نیکى خود مگر کسانى که صبر پیشه کردند در مصایب و شکیبایى نمودند در بلایا و نوائب و برنخورده این طریقه نیک را احدى مگر صاحبان بهره بزرگ از اخلاق و ایمان )

 

سوره حجرات آیه 5 : وَ لَوْ أَنهَُّمْ صَبرَُواْ حَتىَ‏ تخَْرُجَ إِلَیهِْمْ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم‏ (  و اگر اینکه ایشان صبر کنند تا بیرون آیى به سویشان، بهتر است براى ایشان. و خدا آمرزنده مهربان است )

 

سوره طور آیه 48 : وَ اصْبرِْ لِحُکمْ‏ِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَ سَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُوم‏ (  صبر کن براى حکم پروردگار خود اى پیغمبر! که البته تو در حفظ و عنایت مایى )

 

سوره قمر آیه 27 : إِنَّا مُرْسِلُواْ النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبهُْمْ وَ اصْطَبرضهسه (  البته ما فرستادیم شتر صالح را براى امتحانشان و گفته شد به صالح که: مراقب مردم باش که با ناقه چه می ‏کنند سفارش کن که مبادا سوء قصدى به ناقه نمایند و صبر کن بر آزار ایشان )

 

سوره قلم آیه 48 : فَاصْبرِْ لحُِکْمِ رَبِّکَ وَ لَا تَکُن کَصَاحِبِ الحُْوتِ إِذْ نَادَى‏ وَ هُوَ مَکْظُوم‏ ( صبر کن اى پیغمبر! براى حکم پروردگار خود و مباش در طلب عجله عذاب ایشان مثل صاحب ماهى که یونس پیغمبر بود صبر نکرد بر اذیت قوم خود و عذاب ایشان را خواست. وقتى که یونس خواند پروردگار خود را در حالتى که او دلتنگ بود از قوم خود )

 

احادیث درباره صبر

 

حضرت باقر (ع) در مورد آیه: أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا « فرقان: آیه 76?» فرمود : منظور از غرفه بهشت است به بهشت میرسند بواسطه صبرى که بر فتنه ‏هاى دنیا میکنند. بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 ) صفحه 165  

 

  حضرت باقر (ع) در مورد آیه: وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِیراً « الدهر: آیه 13?» پاداش خداوند به آنها در مقابل صبرشان بهشت و حریر است فرمود بواسطه صبرى که بر فقر و گرفتاریهاى دنیا کردند. بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 ) صفحه 166   

 

امام باقر (ع) :چون روز رستاخیز شود ندا دهنده‏ اى فریاد برآورد: کجایند بردباران؟ پس گروهى از مردم بایستند پس آنگاه ندا دهنده ‏اى ندا دهد: کجایند تحمل ‏کنندگان؟ پس گروهى از مردم به پا خیزند. عرض کردم [راوى‏]: فدایت گردم بردباران و تحمل‏ کنندگان چه کسانى هستند؟ پس امام علیه السّلام فرمود: بردباران بر انجام واجبات و تحمل‏ کنندگان بر دورى از گناهان. تحف العقول

 

امام باقر (ع) : کمال انسان ، تمام کمال در سه چیز است : فراگرفتن علم دین و شکیبایی در پیش آمدها و ناگواریها و اندازه نگه داشتن در زندگی.  انوارالبهیه صفحه 143

 

 

حضرت صادق (ع) فرموده اند : کسى که صبر کند ؛ پیروز شود.  اصول کافى جلد 1 صفحه 31

 

مولا علی (ع) فرمودند : صبر آن است که انسان مصیبتی را که به او می رسد ، تحمل کند و خشم خود را فرو برد.  غررالحکم چاپ دانشگاه تهران ، جلد 2 حدیث 1874

 

امام علی (ع) : ریشه صبر ، ایمان نیکو و عقیده استوار به خداوند است.  غررالحکم جلد 2 حدیث 3184

 

امام علی (ع) فرمودند : صبر یا بر مصیبت است ، یا بر اطاعت خدا ، یا در مقابل معصیت است ، که قسمت سوم صبر که در مقابل معصیت است از دو قسمت قبلی با ارزش تر است.  میزان الحکمه ، نشر دفتر تبلیغات اسلامی جلد 5 حدیث 10101

 

رسول خدا (ص) فرمودند : صبر چهار شعبه دارد : اشتیاق ، هراس ، وارستگی و انتظار . پس هرکس مشتاق بهشت است باید از شهوات بیرون برود.و کسی که از آتش میترسد باید از گناهان برگردد ، و کسی که نسبت به دنیا زهد می ورزد ، باید گرفتاری را سبک بشمارد ، و کسی که در انتظار مرگ است باید در کارهای خوب بشتابد.  میزان الحکمة جلد 5 حدیث 10133

 

امام علی (ع) فرمودند : صبر در کارها همانند سر در بدن است ، همانطور که وقتی سر از بدن جدا شود ، بدن فاسد میشود ، هنگامی هم که صبر از کارها جدا شود کارها تباه میشود.  بحارالانوار ، نشر کتابفروشی اسلامیه ، جلد 71 صفحه 73

 

رسول خدا (ص) فرمودند : بر تو باد علم ، که علم دوست مومن است ، و بردباری وزیر مومن است ، و خرد راهنمای اوست ، و عمل سرپرست او ، و مدارا کردن پدر او ، و ملایمت برادر او ، و صبر امیر سپاهیان اوست.  نهج الفصاحه ، حدیث 1961

 

مولا علی (ع) فرمودند : قویترین دشمن سختیها صبر و شکیبایی در برابر آنهاست.  غررالحکم جلد 2 حدیث 2908

 

امام علی (ع) : همیشه همراه صبر و شکیبایی باشید که آن ستون ایمان و قوام کارهاست.  غررالحکم جلد 2 حدیث 2542

 

امام علی (ع) : بر تو باد به صبر ، که صبر دژی استوار است ، و عبادت اهل یقین به شمار میرود.  غررالحکم جلد 4 حدیث 6134

 

رسول خدا (ص) فرمودند : چه نیکو سلاحی است صبر و دُعا برای مومن.  نهج الفصاحه حدیث 3128

 

مولا علی (ع) فرمودند : مردم ! بر شما باد صبر و شکیبایی ، چون کسی که صبر نداشته باشد ، دین نخواهد داشت.  بحارالانوار جلد 71 حدیث 92

 

رسول خدا (ص) فرمودند : ایمان دو نیمه دارد ، نیمی از آن در صبر است ، و نیمی از آن در شکر نهفته است.  نهج الفصاحه حدیث 1070

 

امام باقر (ع) : بهشت آمیخته به سختیها و صبر و بردباری است ، پس هرکس در دنیا بر سختی ها شکیبا و صبور باشد ، وارد بهشت میشود ، و جهنم آمیخته به شهوات و خوشگذرانیهاست . پس هرکس خواسته ها و شهوات نفس خود را تامین کند ، وارد آتش میشود.  اصول کافی جلد 2 صفحه 73 حدیث 7



نوشته شده در چهارشنبه 92 آذر 20ساعت ساعت 1:22 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

 

امام علی (ع) فرمودند : مرد حقیقت ایمان را نمی چشد تا اینکه دارای سه خصلت شود : 1?به مسائل دینی آگاهی کامل داشته باشد.2?در گرفتاریها صبور باشد.3?در زندگی حساب و اندازه داشته باشد.  بحارالانوار جلد 71 صفحه 85

 

امام علی (ع) : صبر ضامن پیروزی است. غررالحکم جلد 1 حدیث 760    صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند  ،   بر اثر صبر نوب ظفر آید

 

امام علی (ع) : صبر و بردباری سپری در برابر فقر است. فروغ حدیث جلد 2 صفحه 260

 

امام علی (ع) فرمودند : صبر ، بهترین جامه های ایمان و از برترین ویژگیهای اخلاقی انسان است.  غررالحکم جلد 2 حدیث 1893

 

پیامبر خدا (ص) فرمودند : صبر و شکیبایی گنجی از گنجهای بهشت است.  بحارالانوار جلد 82 حدیث 137

 

امام علی (ع) : صبر و شکیبایی و اخلاق نیکو و حلم و بردباری از اخلاق پیامبران است.  بحارالانوار جلد 71 حدیث 92

 

امام صادق (ع) فرمودند : مومن در سختیها صبور و در مقابل اضطرابها با وقار است ، بدانچه به او داده شده قانع است ، و گرفتاریها نزد او بزرگ نیست.  بحارالانوار جلد 82 حدیث 133

 

مولا علی (ع) : برترین پرستش خدا صبر و شکیبایی ، سکوت و انتظار فرج است.  بحارالانوار جلد 71 حدیث 96

 

امام علی (ع) فرمودند : پاداش صبر ، بالاترین پاداشهاست.  غررالحکم جلد 3 حدیث 4694

 

رسول خدا (ص) : صبر نیکوست ولی در فقراء نیکوتر است.  نهج الفصاحه حدیث 2006

 

رسول خدا (ص) فرمودند : هیچ جرعه ای از جرعه خشمی که مردی فرو برد ، یا جرعه صبری که بر مصیبتی نوشیده شود ، پیش خدا محبوبتر نیست.  نهج الفصاحه حدیث 2564

 

امام علی (ع) فرمودند : اگر صبر کنی به مقام و منزلت نیکان میرسی ، و اگر بی تابی کنی ، آن تو را به آتش وارد میکند.  غررالحکم جلد 3 حدیث 3713

 

امام صادق (ع) فرمودند : عاقبت صبر و شکیبایی خیر است ، بنابراین صبر کند ، تا پیروز شوید.  بحارالانوار جلد 71 حدیث 96

 

امام علی (ع) فرمودند : تو به آنچه که دوست داری از پروردگارت به تو برسد ( بهشت ) دست نمی یابی مگر اینکه در مقابل خواسته های نفسانی مقاومت کنی.  غررالحکم جلد 3 حدیث 3794

 

امام علی (ع) فرمودند : کسی که بر مرکب صبر و بردباری سوار شد به میدان پیروزی خواهد رسید.  بحارالانوار جلد 78 صفحه 79

 

امام باقر (ع) فرمودند : کسی که صبر کند ، و کلمه استرجاع ، یعنی ( انا لله و انا الیه راجعون ) بگوید و هنگام گرفتاری خدا را ستایش کند ، پس او از کار خدا خشنود است و اجرش با خداست و کسی که این چنین نکند ، سرنوشت او تغییر نمیکند و مذمت میشود و پاداش او هم از بین میرود.  بحارالانوار جلد 71 صفحه 96

 

ابو حمزه ثُمالی گوید : از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود : کسی که در مقابل مصیبت شکیبایی ورزد ، خداوند عزوجل بر عزت او می افزاید و او را با حضرت محمد (ص) و خاندانش وارد بهشت میکند.  بحارالانوار جلد 82 حدیث 128

 

حضرت محمد (ص) فرمودند : نشانه انسان صبور در سه چیز است : 1-اینکه کسل نمیشود 2-دل تنگ نمیشود 3-از پروردگارش شکایت نمیکند ، چرا که وقتی کسل شود ، حق را ضایع و تباه خواهد کرد ، و هنگامی که دلتنگ شد ، سپاسگذاری نمیکند و وقتی که از پروردگارش شکایت کند ، گناه خواهد کرد.  بحارالانوار جلد 71 صفحه 86

 

امام علی (ع) فرمودند : انسان صبور و شکیبا پیروزی را از دست نمیدهد ، اگرچه زمان آن طولانی شود.  میزان الحکمة جلد 5 حدیث 10070

 

امام علی (ع) فرمودند : کسی که در اطاعت خدا و کناره گیری از گناهان صبر و شکیبایی داشته باشد ، او مجاهد بسیار صبوری است.  غررالحکم جلد 5 حدیث 9190

 

امام علی (ع) : تنها کسی به نعمت های آخرت میرسد ، که در مقابل گرفتاریهای دنیا صبر و شکیبایی داشته باشد.  غررالحکم جلد 6 حدیث 10752

 

امام صادق (ع) فرمودند : ما خاندان ، صبور و شکیباییم و شیعیان ما از ما هم شکیباترند.گفتم : جانم به فدایت ، چگونه شیعیان شما از شما شکیباترند ؟ فرمود : چون صبر ما بر چیزی است که میدانیم ، اما شیعیان ما صبر و شکیبایی می ورزند بر چیزی که نمی دانند.  بحارالانوار جلد 71 حدیث 80

 

امام علی (ع) : شیرینی پیروزی ، تلخی صبر را محو میکند.  غررالحکم جلد 3 حدیث 4882

 

امام علی (ع) : صبر بر طاعت خدا ، از صبر بر عذاب او آسانتر است.  غررالحکم جلد 2 حدیث 1731

 

از امام زین العابدین (ع) نقل شده که در وصیت به فرزندش امام باقر (ع) فرمود : در راه حق ، صبر و بردباری داشته باش اگرچه تلخ باشد.  بحارالانوار جلد 71 صفحه 77

 

از رسولخدا (ص) سوال شد . آیا کسی بدون حساب وارد بهشت میشود ؟ پیامبر (ص) فرمود : آری هر انسان مهربان و شکیبا بدون حساب وارد بهشت میشود.  بحارالانوار جلد 82 صفحه 139

 

ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود : انسان آزاده همیشه آزاده است ، اگر حادثه ای برای او پیش آید ، صبر و شکیبایی دارد ، و اگر مصیبتها بر او فرو ریزد ، او را نمی شکند اگرچه اسیر و مغلوب شود و آسایش او به سختی تبدیل شود.  بحارالانوار جلد 71 صفحه 69

 

پیغمبر اکرم (ص) به اصحاب خود فرمود : عملی را بگویم که اگر انجام دهید شیطان به قدر فاصله مشرق و مغرب از شما دور میشود.عرض کردند بفرمائید.فرمود : روزه صورت شیطان را سیاه میکند ، صدقه پشت او را میشکند دوستی در راه خدا و کمک کردن به یکدیگر در کارهای نیک شیطان را بیچاره می نماید توبه و استعفار رگ قلبش را پاره میکند هر چیزی زکات و پاک کردن دارد زکات بدن روزه است. از حضرت صادق (ع) نقل شده که در تفسیر آیه شریفه ( واستعینوا بالصبر و الصلوة) فرمود : منظور از صبر روزه است هرگاه برای شخصی پیش آمد سختی شود روزه بگیرد زیرا خداوند میفرماید : {{ بوسیله روزه و نماز کمک بگیرید }} وافی جلد 2 باب صوم صفحه 6 ، پند تاریخ جلد 5 صفحه 242

 

حضرت محمد (ص) : صبر نسبت به ایمان مانند سر است نسبت به تن.  اصول کافی جلد 3 باب الصبر حدیث 3

 

حضرت محمد (ص) : صبر و شکیبایی در موقع صدمات شایسته تر است.  اثنی عشریه صفحه 8

 

حضرت محمد (ص) : صبر بر سه نوع است : صبر در هنگام مصیبت و صبر بر ( زحمت ) طاعت و صبر از ( اجتناب ) گناه ، پس هرکه بر مصیبت صبر کند تا آنرا با عزا و تسلیت خوبی رد کند خداوند برایش سیصد درجه می نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر مانند فاصله زمین تا آسمان باشد ، و هرکه بر ( زحمت و رنج ) طاعت صبر کند خداوند برای او ششصد درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر مانند فاصله قعر زمین تا عرش باشد ، و هرکه از گناه صبر کند خداوند برایش نهصد درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه بعدی به اندازه فاصله گودی زمین تا انتهای عرش باشد.    اصول کافی جلد 3 باب الصبر حدیث 15

 

حضرت محمد (ص) : هرکه بر مصیبت صبر و شکیبایی کند خداوند او را عوض دهد.   اثنی عشریه صفحه 10

 

حضرت محمد (ص) : خوشا به حال مستمندان برای صبرشان و آنها هستند که ملکوت آسمانها و زمین را می بینند.  اصول کافی جلد 3 باب فضل فقراء المسلمین حدیث 13

 

حضرت محمد (ص) : صبر نصف ایمان و یقین همه ایمان است.  اثنی عشریه صفحه 8

 

حضرت محمد (ص) :  هنگامیکه صبر تمام شود فرج و گشایش میرسد { بر اثر صبر نوبت ظفر آید } ارشاد القلوب دیلمی صفحه 249

 

حضرت محمد (ص) :  مومن به وسیله حلم و نرمخوئی درجه عابد مجتهد را به دست می آورد.  مجموعه ورام جلد 2 صفحه 247

 

حضرت محمد (ص) :  خداوند هرگز کسی را به نادانی عزیز نکرده و به حلم هرگز ذلیل و خوار ننموده است.  اصول کافی جلد 3 باب الحلم حدیث 5

 

نبی اکرم (ص) از قول خدایتعالی حکایت میکند که : چون به بنده ای از بندگانم مصیبتی در بدن و یا در مال و یا در اولادش فرستم آنگاه او با صبر نیکو از آن مصیبت استقبال کند از او حیاء میکنم که برایش میزانی نصب کنم و یا برایش دفتری ( به منظور حساب ) باز کنم.  جامع الاخبار صفحه 136

 

حضرت محمد (ص) : کسی که برایش مصیبتی رخ دهد زمانیکه به یاد آن افتد بگوید {{ انا لله و انا الیه راجعون }} خداوند (  در برابر صبر ) پاداش آنرا مانند روزی که به او مصیبت رسیده بود تجدید فرماید.  سفینة البحار جلد 2 صفحه



نوشته شده در چهارشنبه 92 آذر 20ساعت ساعت 1:19 عصر توسط مشتعلی| نظر

امام زین العابدین (علیه السلام ) نخست سپاس خداى گفت و خطبه را آغاز کرد.

سخنان آغازین خطبه آن چنان تحول آفرین بود که اشک چشمان مردم را فرو ریخت و عواطف آنان را بشدت تحت تاءثیر قرار داد. در ادامه آن سخنان ، امام فرمود:

اى مردم ! شش نعمت به ما عطا گردیده و هفت فضیلت از سوى خدا به ما داده شده است .

ما از علم ، حلم ، بزرگوارى و بخشش ، فصاحت ، شجاعت و محبوبیت اجتماعى درمیان مؤ منان ، برخورداریم . فضیلت ها و شرافت هاى ما عبارتند از این که : پیامبر خاتم محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) از ما خاندان است و على بن ابى طالب - صادق ترین یار پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) - جعفر طیار، حمزه - شیر شجاع خدا و رسول - و حسن و حسین - دو سبط این امت - نیز از خاندان ما هستند.

آنان که مرا مى شناسند، از توضیح بى نیازند ولى آنان که مرا نمى شناسند گوش فرا دهند تا خویش را به ایشان بشناسانم .

اى مردم ! من فرزند مکه و منایم ،

من فرزند زمزم و صفایم .

من فرزند آنم که حامل رکن است .

من فرزند بهترین انسانى هستم که بر کره خاک جامه وجود پوشیده است .

من فرزند برترین موحدى هستم که برگرد کعبه طواف کرده و گام در مسیر صفا و مروه نهاده و حج به جا آورده و خداى را لبیک گفته است . من فرزند آن پیامبرم که بر مرکب آسمانى - براق - سوار گشت و جبرئیل او را به بلند جایگاه هستى - سدرة المنتهى - رسانید. به قرب خدا رسید؛ آنجا که فاصله قاب قوسین و یا کمتر بود!

من فرزند آنم که فرشتگان آسمان با او نمازگزاردند و به او اقتدا کردند.

من فرزند دریافت کننده وحی ام . فرزند محمد مصطفایم .

من فرزند على مرتضایم . آن کسى که بر صورت مستکبران نواخت تا ایمان آوردند - در برابر شعار ((لااله الا الله )) و پیام توحید سر فرود آورند و دست از عناد بردارند .-

من فرزند آن کسى هستم که پیشاپیش رسول خدا، با دو شمشیر و دو نیزه مى جنگید.

دوبار هجرت کرد، دو بار با پیامبر بیعت نمود، در بدر و حنین رزمنده بود و حتى یک لحظه - یک چشم برهم زدن - به خداوند کفر نورزید.

من فرزند صالح ترین مؤ منان ، وارث پیامبران ، نابودگر ملحدان ، پیشواى مسلمان ، نور جهانگران ، زینت عبادت کنندگان ، سرآمد گریه کنندگان - از خوف خدا اشتیاق به لقاى حق - شکیباترین شکیبایان ، برترین قیام کنندگان خاندان پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ).

من فرزند کسى هستم که از سوى جبرئیل و میکائیل مورد تاءیید و یارى بود. - على (علیه السلام ) - حمایتگر از حریم مسلمانان ، کشنده مارقین و ناکثین و قاسطین ((طاغیان صفین و نهروان و جمل ))، ستیزنده با دشمنان لجوج .

- على (علیه السلام ) پرافتخارترین مرد از میان تمامى قریش ، اولین کسى به خدا و پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) پاسخ مثبت گفت و ایمان آورد. پیشتاز پیشتازان راه دین ، شکننده متجاوزان ، نابود کننده مشرکان ، تیرى از تیرهاى خدا بر منافقان ، زبان گویاى حکمت نیایشگران ، یاور دین خدا، ولى سرپرست امر الهى - حافظ و مجرى قوانین پروردگار...

آرى او جدم ((على بن ابى طالب )) است .

سپس امام چنین ادامه داد:

من فرزند فاطمه زهرایم .

من فرزند سرور زنان عالمم .

اى یزید این ((محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ))) که هم اکنون نامش را مؤ ذن بر زبان آورد و به پیامبرى او گواهى داد، آیا جد توست یا جد من است !

اگر بگویى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) جد توست دروغ گفته اى و کفر ورزیده اى !

و اگر باور دارى که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) جد من است پس ‍ چرا و به چه جرمى خاندان او را کشتى !

امام همچنان به معرفى خویش ادامه داد، تا آن جا که صداى مردم به گریه بلند شد، و یزید از تاءثیر سخنان امام (علیه السلام ) در قلب مردم سخت بیمناک گردید.

هراس یزید از این بود که مردم در همان محفل علیه او بشورند! از این رو براى قطع کردن سخنان امام سجاد (علیه السلام ) به مؤ ذن دستور داد اذان بگوید!مؤ ذن از جاى برخاست و با صدایى که به همه مى رسید گفت :

الله اکبر، الله اکبر.

امام (علیه السلام ) در ادامه سخنان پیشین خود و براى همنوایى با نداى اذان فرمود:

آرى هیچ چیز بزرگتر و ارجمندتر از خدا نیست .

مؤ ذن گفت : اشهد ان لا اله الا الله .

امام فرمود:

تمامى وجودم - پوست و خون و گوشتم - به یگانگى خدا شهادت مى دهند.

مؤ ذن گفت : اشهد ان محمدا رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ).

امام که هنوز بر بالاى منبر قرار داشت در این هنگام چهره اش را از مردم به سوى یزید برگرداند و فرمود:

اى یزید این ((محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ))) که هم اکنون نامش را مؤ ذن بر زبان آورد و به پیامبرى او گواهى داد، آیا جد توست یا جد من است !

اگر بگویى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) جد توست دروغ گفته اى و کفر ورزیده اى !

و اگر باور دارى که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) جد من است پس ‍ چرا و به چه جرمى خاندان او را کشتى !

امام سجاد (علیه السلام ) تا بدین جا رسالت خویش را به شایستگى ایفا کرد و آن مجلس با وضعى آشفته و نگران کننده براى یزید پایان یافت.



نوشته شده در پنج شنبه 92 آذر 14ساعت ساعت 9:5 صبح توسط مشتعلی| نظر بدهید

1
حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا

سئللر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا

قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا

سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !

منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه
(2)
حیدربابا ، کهلیک لروْن اوچاندا

کوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب ، قاچاندا

باخچالارون چیچکلنوْب ، آچاندا

بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله

آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله
(3)

بایرام یئلى چارداخلارى ییخاندا

نوْروز گوْلى ، قارچیچکى ، چیخاندا

آغ بولوتلار کؤینکلرین سیخاندا

بیزدن ده بیر یاد ائلییه ن ساغ اوْلسون

دردلریمیز قوْى دیّکلسین ، داغ اوْلسون
(4)
حیدربابا ، گوْن دالووى داغلاسین !

اوْزوْن گوْلسوْن ، بولاخلارون آغلاسین !

اوشاخلارون بیر دسته گوْل باغلاسین !

یئل گلنده ، وئر گتیرسین بویانا

بلکه منیم یاتمیش بختیم اوْیانا
(5)
حیدربابا ،‌ سنوْن اوْزوْن آغ اوْلسون !

دؤرت بیر یانون بولاغ اوْلسون باغ اوْلسون !

بیزدن سوْرا سنوْن باشون ساغ اوْلسون !

دوْنیا قضوْ-قدر ، اؤلوْم-ایتیمدى

دوْنیا بوْیى اوْغولسوزدى ، یئتیمدى
(6)
حیدربابا ، یوْلوم سنَّن کج اوْلدى

عؤمروْم کئچدى ، گلممه دیم ، گئج اوْلدى

هئچ بیلمه دیم گؤزللروْن نئج اوْلدى

بیلمزیدیم دؤنگه لر وار ،‌ دؤنوْم وار

ایتگین لیک وار ، آیریلیق وار ، اوْلوْم وار
(7)
حیدربابا ، ایگیت اَمَک ایتیرمز

عؤموْر کئچر ، افسوس بَرَه بیتیرمز

نامرد اوْلان عؤمرى باشا یئتیرمز

بیزد ، واللاه ، اونوتماریق سیزلرى

گؤرنمسک حلال ائدوْن بیزلرى
(8)
حیدربابا ، میراژدر سَسلننده

کَند ایچینه سسدن - کوْیدن دوْشنده

عاشیق رستم سازین دیللندیرنده

یادوندادى نه هؤلَسَک قاچاردیم

قوشلار تکین قاناد آچیب اوچاردیم
(9)
شنگیل آوا یوردى ، عاشیق آلماسى

گاهدان گئدوب ، اوْردا قوْناق قالماسى

داش آتماسى ، آلما ،‌ هیوا سالماسى

قالیب شیرین یوخى کیمین یادیمدا

اثر قویوب روحومدا ، هر زادیمدا



نوشته شده در شنبه 92 آذر 9ساعت ساعت 4:42 عصر توسط مشتعلی| نظر

حیدربابا ، قورى گؤلوْن قازلارى

گدیکلرین سازاخ چالان سازلارى

کَت کؤشنین پاییزلارى ، یازلارى

بیر سینما پرده سى دیر گؤزوْمده

تک اوْتوروب ، سئیر ائده رم اؤزوْمده
(11)
حیدربابا ،‌ قره چمن جاداسى

چْووشلارین گَلَر سسى ، صداسى

کربلیا گئدنلرین قاداسى

دوْشسون بو آج یوْلسوزلارین گؤزوْنه

تمدّونون اویدوخ یالان سؤزوْنه
(12)
حیدربابا ، شیطان بیزى آزدیریب

محبتى اوْرکلردن قازدیریب

قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب

سالیب خلقى بیر-بیرینن جانینا

باریشیغى بلشدیریب قانینا
(13)
گؤز یاشینا باخان اوْلسا ، قان آخماز

انسان اوْلان بئلینه تاخماز

آمما حئییف کوْر توتدوغون بوراخماز

بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر !

ذى حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر !
(14)

خزان یئلى یارپاخلارى تؤکنده

بولوت داغدان یئنیب ، کنده چؤکنده

شیخ الاسلام گؤزل سسین چکنده

نیسگیللى سؤز اوْرکلره دَیَردى

آغاشلار دا آللاها باش اَیَردى
(15)

داشلى بولاخ داش-قومونان دوْلماسین !

باخچالارى سارالماسین ، سوْلماسین !

اوْردان کئچن آتلى سوسوز اولماسین !

دینه : بولاخ ، خیرون اوْلسون آخارسان

افقلره خُمار-خُمار باخارسان
(16)
حیدر بابا ، داغین ، داشین ، سره سى

کهلیک اوْخور ، دالیسیندا فره سى

قوزولارین آغى ، بوْزى ، قره سى

بیر گئدیدیم داغ-دره لر اوزونى

اوْخویئدیم‌ : « چوْبان ، قیتر قوزونى »
(17)
حیدر بابا ، سولى یئرین دوْزوْنده

بولاخ قئنیر چاى چمنین گؤزونده

بولاغ اوْتى اوْزَر سویون اوْزوْنده

گؤزل قوشلار اوْردان گلیب ، گئچللر

خلوتلیوْب ، بولاخدان سو ایچللر
(18)
بىچین اوْستى ، سونبول بیچن اوْراخلار

ایله بیل کى ، زوْلفى دارار داراخلار

شکارچیلار بیلدیرچینى سوْراخلار

بیچین چیلر آیرانلارین ایچللر

بیرهوشلانیب ، سوْننان دوروب ، بیچللر
(19)
حیدربابا ، کندین گوْنى باتاندا

اوشاقلارون شامین ئییوب ، یاتاندا

آى بولوتدان چیخوب ، قاش-گؤز آتاندا

بیزدن ده بیر سن اوْنلارا قصّه ده

قصّه میزده چوخلى غم و غصّه ده
(20)
قارى ننه گئجه ناغیل دییَنده

کوْلک قالخیب ، قاپ-باجانى دؤیَنده

قورد گئچینین شنگوْلوْسون یینده

من قاییدیب ، بیرده اوشاق اوْلئیدیم

بیر گوْل آچیب ، اوْندان سوْرا سوْلئیدیم
(21)
عمّه جانین بال بلله سین ییه ردیم

سوْننان دوروب ، اوْس دوْنومى گییه ردیم

باخچالاردا تیرینگَنى دییه ردیم

آى اؤزومى اوْ ازدیرن گوْنلریم !

آغاج مینیپ ، آت گزدیرن گوْنلریم !
(22)
هَچى خالا چایدا پالتار یوواردى

مَمَد صادق داملارینى سوواردى

هئچ بیلمزدیک داغدى ، داشدى ، دوواردى

هریان گلدى شیلاغ آتیب ، آشاردیق

آللاه ، نه خوْش غمسیز-غمسیز یاشاردیق
(23)
شیخ الاسلام مُناجاتى دییه ردى

مَشَدرحیم لبّاده نى گییه ردى

مشْدآجلى بوْز باشلارى ییه ردى

بیز خوْشودوق خیرات اوْلسون ، توْى اوْلسون

فرق ائلَمَز ، هر نوْلاجاق ، قوْى اولسون
(24)
ملک نیاز ورندیلین سالاردى

آتین چاپوپ قئیقاجیدان چالاردى

قیرقى تکین گدیک باشین آلاردى

دوْلائیا قیزلار آچیپ پنجره

پنجره لرده نه گؤزل منظره !
(25)
حیدربابا ، کندین توْیون توتاندا

قیز-گلینلر ، حنا-پیلته ساتاندا

بیگ گلینه دامنان آلما آتاندا

منیم ده اوْ قیزلاروندا گؤزوم وار

عاشیقلارین سازلاریندا سؤزوم وار
(26)
حیدربابا ، بولاخلارین یارپیزى

بوْستانلارین گوْل بَسَرى ، قارپیزى

چرچیلرین آغ ناباتى ، ساققیزى

ایندى ده وار داماغیمدا ، داد وئرر

ایتگین گئدن گوْنلریمدن یاد وئرر
(27)
بایرامیدى ، گئجه قوشى اوخوردى

آداخلى قیز ، بیگ جوْرابى توْخوردى

هرکس شالین بیر باجادان سوْخوردى

آى نه گؤزل قایدادى شال ساللاماق !

بیگ شالینا بایراملیغین باغلاماق !
(28)
شال ایسته دیم منده ائوده آغلادیم

بیر شال آلیب ، تئز بئلیمه باغلادیم

غلام گیله قاشدیم ، شالى ساللادیم

فاطمه خالا منه جوراب باغلادى

خان ننه مى یادا سالیب ، آغلادى
(29)
حیدربابا ، میرزَممدین باخچاسى

باخچالارین تورشا-شیرین آلچاسى

گلینلرین دوْزمه لرى ، طاخچاسى

هى دوْزوْلر گؤزلریمین رفینده

خیمه وورار خاطره لر صفینده



نوشته شده در شنبه 92 آذر 9ساعت ساعت 4:40 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

بایرام اوْلوب ، قیزیل پالچیق اَزَللر

ناققیش ووروب ، اوتاقلارى بَزَللر

طاخچالارا دوْزمه لرى دوْزللر

قیز-گلینین فندقچاسى ، حناسى

هَوَسله نر آناسى ، قایناناسى
(31)
باکى چى نین سؤزى ، سوْوى ، کاغیذى

اینکلرین بولاماسى ، آغوزى

چرشنبه نین گیردکانى ، مویزى

قیزلار دییه ر : « آتیل ماتیل چرشنبه

آینا تکین بختیم آچیل چرشنبه »
(32)
یومورتانى گؤیچک ، گوللى بوْیاردیق

چاققیشدیریب ، سینانلارین سوْیاردیق

اوْیناماقدان بیرجه مگر دوْیاردیق ؟

على منه یاشیل آشیق وئرردى

ارضا منه نوروزگوْلى درردى
(33)
نوْروز على خرمنده وَل سوْرردى

گاهدان یئنوب ، کوْلشلرى کوْرردى

داغدان دا بیر چوْبان ایتى هوْرردى

اوندا ، گؤردن ، اولاخ ایاخ ساخلادى

داغا باخیب ، قولاخلارین شاخلادى
(34)
آخشام باشى ناخیرینان گلنده

قوْدوخلارى چکیب ، وورادیق بنده

ناخیر گئچیب ، گئدیب ، یئتنده کنده

حیوانلارى چیلپاق مینیب ، قوْواردیق

سؤز چیخسایدى ، سینه گریب ، سوْواردیق
(35)
یاز گئجه سى چایدا سولار شاریلدار

داش-قَیه لر سئلده آشیب خاریلدار

قارانلیقدا قوردون گؤزى پاریلدار

ایتر ، گؤردوْن ، قوردى سئچیب ، اولاشدى

قورددا ، گؤردوْن ، قالخیب ، گدیکدن آشدى
(36)
قیش گئجه سى طؤله لرین اوْتاغى

کتلیلرین اوْتوراغى ، یاتاغى

بوخاریدا یانار اوْتون یاناغى

شبچره سى ، گیردکانى ، ایده سى

کنده باسار گوْلوْب - دانیشماق سسى
(37)
شجاع خال اوْغلونون باکى سوْقتى

دامدا قوران سماوارى ، صحبتى

یادیمدادى شسلى قدى ، قامتى

جؤنممه گین توْیى دؤندى ، یاس اوْلدى

ننه قیزین بخت آیناسى کاس اوْلدى
(38)
حیدربابا ، ننه قیزین گؤزلرى

رخشنده نین شیرین-شیرین سؤزلرى

ترکى دئدیم اوْخوسونلار اؤزلرى

بیلسینلر کى ، آدام گئدر ، آد قالار

یاخشى-پیسدن آغیزدا بیر داد قالار
(39)
یاز قاباغى گوْن گوْنئیى دؤیَنده

کند اوشاغى قار گوْلله سین سؤیَنده

کوْرکچى لر داغدا کوْرک زوْیَنده

منیم روحوم ، ایله بیلوْن اوْردادور

کهلیک کیمین باتیب ، قالیب ، قاردادور
(40)
قارى ننه اوزاداندا ایشینى

گوْن بولوتدا اَییرردى تشینى

قورد قوْجالیب ، چکدیرنده دیشینى

سوْرى قالخیب ، دوْلائیدان آشاردى

بایدالارین سوْتى آشیب ، داشاردى
(41)
خجّه سلطان عمّه دیشین قیساردى

ملا باقر عم اوغلى تئز میساردى

تندیر یانیب ، توْسسى ائوى باساردى

چایدانیمیز ارسین اوْسته قایناردى

قوْورقامیز ساج ایچینده اوْیناردى
(42)
بوْستان پوْزوب ، گتیرردیک آشاغى

دوْلدوریردیق ائوده تاختا-طاباغى

تندیرلرده پیشیرردیک قاباغى

اؤزوْن ئییوْب ، توخوملارین چیتداردیق

چوْخ یئمکدن ، لاپ آز قالا چاتداردیق
(43)
ورزغان نان آرموت ساتان گلنده

اوشاقلارین سسى دوْشردى کنده

بیزده بویاننان ائشیدیب ، بیلنده

شیللاق آتیب ، بیر قیشقریق سالاردیق

بوغدا وئریب ، آرموتلاردان آلاردیق
(44)
میرزاتاغى نان گئجه گئتدیک چایا

من باخیرام سئلده بوْغولموش آیا

بیردن ایشیق دوْشدى اوْتاى باخچایا

اى واى دئدیک قورددى ، قئیتدیک قاشدیق

هئچ بیلمه دیک نه وقت کوْللوکدن آشدیق
(45)
حیدربابا ، آغاجلارون اوجالدى

آمما حئییف ، جوانلارون قوْجالدى

توْخلیلارون آریخلییب ، آجالدى

کؤلگه دؤندى ، گوْن باتدى ، قاش قَرَلدى

قوردون گؤزى قارانلیقدا بَرَلدى
(46)
ائشیتمیشم یانیر آللاه چیراغى

دایر اوْلوب مسجدیزوْن بولاغى

راحت اوْلوب کندین ائوى ، اوشاغى

منصورخانین الی-قوْلى وار اوْلسون

هاردا قالسا ، آللاه اوْنا یار اوْلسون
(47)
حیدربابا ، ملا ابراهیم وار ، یا یوْخ ؟

مکتب آچار ، اوْخور اوشاقلار ، یا یوْخ ؟

خرمن اوْستى مکتبى باغلار ،‌ یا یوْخ ؟

مندن آخوندا یتیررسن سلام

ادبلى بیر سلامِ مالاکلام
(48)
خجّه سلطان عمّه گئدیب تبریزه

آمما ، نه تبریز ، کى گلممیر بیزه

بالام ، دورون قوْیاخ گئداخ ائممیزه

آقا اؤلدى ، تو فاقیمیز داغیلدى

قوْیون اوْلان ، یاد گئدوْبَن ساغیلدى
(49)
حیدربابا ، دوْنیا یالان دوْنیادى

سلیماننان ، نوحدان قالان دوْنیادى

اوغول دوْغان ، درده سالان دوْنیادى

هر کیمسَیه هر نه وئریب ، آلیبدى

افلاطوننان بیر قورى آد قالیبدى
(50)
حیدربابا ، یار و یولداش دؤندوْلر

بیر-بیر منى چؤلده قوْیوب ، چؤندوْلر

چشمه لریم ، چیراخلاریم ، سؤندوْلر

یامان یئرده گؤن دؤندى ، آخشام اوْلدى

دوْنیا منه خرابه شام اوْلدى



نوشته شده در شنبه 92 آذر 9ساعت ساعت 4:38 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

عم اوْغلینان گئدن گئجه قیپچاغا

آى کى چیخدى ، آتلار گلدى اوْیناغا

دیرماشیردیق ، داغلان آشیردیق داغا

مش ممى خان گؤى آتینى اوْیناتدى

تفنگینى آشیردى ، شاققیلداتدى
(52)
حیدربابا ، قره کوْلون دره سى

خشگنابین یوْلى ، بندى ، بره سى

اوْردا دوْشَر چیل کهلیگین فره سى

اوْردان گئچر یوردوموزون اؤزوْنه

بیزده گئچک یوردوموزون سؤزوْنه
(53)
خشگنابى یامان گوْنه کیم سالیب ؟

سیدلردن کیم قیریلیب ، کیم قالیب ؟

آمیرغفار دام-داشینى کیم آلیب ؟

بولاخ گنه گلیب ، گؤلى دوْلدورور ؟

یاقورویوب ، باخچالارى سوْلدورور ؟
(54)
آمیر غفار سیدلرین تاجییدى

شاهلار شکار ائتمه سى قیقاجییدى

مَرده شیرین ، نامرده چوْخ آجییدى

مظلوملارین حقّى اوْسته اَسَردى

ظالم لرى قیلیش تکین کَسَردى
(55)
میر مصطفا دایى ، اوجابوْى بابا

هیکللى ،ساققاللى ، توْلستوْى بابا

ائیلردى یاس مجلسینى توْى بابا

خشگنابین آبروسى ، اَردَمى

مسجدلرین ، مجلسلرین گؤرکَمى
(56)
مجدالسّادات گوْلردى باغلارکیمى

گوْروْلدردى بولوتلى داغلارکیمى

سؤز آغزیندا اریردى یاغلارکیمى

آلنى آچیق ، یاخشى درین قاناردى

یاشیل گؤزلر چیراغ تکین یاناردى
(57)
منیم آتام سفره لى بیر کیشییدى

ائل الیندن توتماق اوْنون ایشییدى

گؤزللرین آخره قالمیشییدى

اوْننان سوْرا دؤنرگه لر دؤنوْبلر

محبّتین چیراخلارى سؤنوْبلر
(58)
میرصالحین دلى سوْلوق ائتمه سى

میر عزیزین شیرین شاخسِى گئتمه سى

میرممّدین قورولماسى ، بیتمه سى

ایندى دئسک ، احوالاتدى ، ناغیلدى

گئچدى ، گئتدى ، ایتدى ، باتدى ، داغیلدى
(59)
میر عبدوْلوْن آیناداقاش یاخماسى

جؤجیلریندن قاشینین آخماسى

بوْیلانماسى ، دام-دوواردان باخماسى

شاه عبّاسین دوْربوْنى ، یادش بخیر !

خشگنابین خوْش گوْنى ، یادش بخیر !
(60)
ستاره عمّه نزیک لرى یاپاردى

میرقادر ده ، هر دم بیرین قاپاردى

قاپیپ ، یئیوْب ، دایچاتکین چاپاردى

گوْلمه لیدى اوْنون نزیک قاپپاسى

عمّه مینده ارسینینین شاپپاسى
(61)
حیدربابا ، آمیر حیدر نئینیوْر ؟

یقین گنه سماوارى قئینیوْر

داى قوْجالیب ، آلت انگینن چئینیوْر

قولاخ باتیب ، گؤزى گیریب قاشینا

یازیق عمّه ، هاوا گلیب باشینا
(62)
خانم عمّه میرعبدوْلوْن سؤزوْنى

ائشیدنده ، ایه ر آغز-گؤزوْنى

مَلْکامِدا وئرر اوْنون اؤزوْنى

دعوالارین شوخلوغیلان قاتاللار

اتى یئیوْب ، باشى آتیب ، یاتاللار
(63)
فضّه خانم خشگنابین گوْلییدى

آمیریحیا عمقزینون قولییدى

رُخساره آرتیستیدى ، سؤگوْلییدى

سیّد حسین ، میر صالحى یانسیلار

آمیرجعفر غیرتلى دیر ، قان سالار
(64)
سحر تئزدن ناخیرچیلار گَلَردى

قوْیون-قوزى دام باجادا مَلَردى

عمّه جانیم کؤرپه لرین بَلَردى

تندیرلرین قوْزاناردى توْسیسى

چؤرکلرین گؤزل اییى ، ایسیسى
(65)
گؤیرچینلر دسته قالخیب ، اوچاللار

گوْن ساچاندا ، قیزیل پرده آچاللار

قیزیل پرده آچیب ، ییغیب ، قاچاللار

گوْن اوجالیب ، آرتارداغین جلالى

طبیعتین جوانلانار جمالى
(66)
حیدربابا ، قارلى داغلار آشاندا

گئجه کروان یوْلون آزیب ، چاشاندا

من هارداسام ، تهراندا یا کاشاندا

اوزاقلاردان گؤزوم سئچر اوْنلارى

خیال گلیب ، آشیب ، گئچر اوْنلارى



نوشته شده در شنبه 92 آذر 9ساعت ساعت 4:35 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

بیر چیخئیدیم دام قیه نین داشینا

بیر باخئیدیم گئچمیشینه ، یاشینا

بیر گورئیدیم نه لر گلمیش باشینا

منده اْونون قارلاریلان آغلاردیم

قیش دوْندوران اوْرکلرى داغلاردیم

(68)
حیدربابا ، گوْل غنچه سى خنداندى

آمما حئیف ، اوْرک غذاسى قاندى

زندگانلیق بیر قارانلیق زینداندى

بو زیندانین دربچه سین آچان یوْخ

بو دارلیقدان بیرقورتولوب ، قاچان یوْخ

(69)
حیدربابا گؤیلر بوْتوْن دوماندى

گونلریمیز بیر-بیریندن یاماندى

بیر-بیروْزدن آیریلمایون ، آماندى

یاخشیلیغى الیمیزدن آلیبلار

یاخشى بیزى یامان گوْنه سالیبلار

(70)
بیر سوْروشون بو قارقینمیش فلکدن

نه ایستیوْر بو قوردوغى کلکدن ؟

دینه گئچیرت اولدوزلارى الکدن

قوْى تؤکوْلسوْن ، بو یئر اوْزى داغیلسین

بو شیطانلیق قورقوسى بیر ییغیلسین

(71)
بیر اوچئیدیم بو چیرپینان یئلینن

باغلاشئیدیم داغدان آشان سئلینن

آغلاشئیدیم اوزاق دوْشَن ائلینن

بیر گؤرئیدیم آیریلیغى کیم سالدى

اؤلکه میزده کیم قیریلدى ، کیم قالدى

(72)
من سنون تک داغا سالدیم نَفَسى

سنده قئیتر ، گوْیلره سال بوسَسى

بایقوشوندا دار اوْلماسین قفسى

بوردا بیر شئر داردا قالیب ، باغیریر

مروّت سیز انسانلارى چاغیریر

(73)
حیدربابا ، غیرت قانون قاینارکن

قره قوشلار سنَّن قوْپوپ ، قالخارکن

اوْ سیلدیریم داشلارینان اوْینارکن

قوْزان ، منیم همّتیمى اوْردا گؤر

اوردان اَییل ، قامتیمى داردا گؤر

(74)
حیدربابا . گئجه دورنا گئچنده

کوْراوْغلونون گؤزى قارا سئچنده

قیر آتینى مینیب ، کسیب ، بیچنده

منده بوردان تئز مطلبه چاتمارام

ایوز گلیب ، چاتمیونجان یاتمارام

(75)
حیدربابا ، مرد اوْغوللار دوْغگینان

نامردلرین بورونلارین اوْغگینان

گدیکلرده قوردلارى توت ، بوْغگینان

قوْى قوزولار آیین-شایین اوْتلاسین

قوْیونلارون قویروقلارین قاتلاسین

(76)
حیدربابا ، سنوْن گؤیلوْن شاد اوْلسون

دوْنیا وارکن ، آغزون دوْلى داد اوْلسون

سنَّن گئچن تانیش اوْلسون ، یاد اوْلسون

دینه منیم شاعر اوْغلوم شهریار

بیر عمر دوْر غم اوْستوْنه غم قالار



نوشته شده در شنبه 92 آذر 9ساعت ساعت 4:29 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin