فرهنگی ،مذهبی
پرهیز از سوء ظن آثار یقین عالمان الهى و حکیمان دینى هستید، به گونهاى که حکمتشما نزدیک استبه مرحله نبوت برسد و اگر راست مىگویید که اهل تفویض، تسلیم و رضایید، چیزى را که در آن سکونت نمىکنید، نسازید و چیزى را که نمىخورید، ذخیره و پسانداز نکنید، شما که انباردار نسل آینده نیستید!
(به این معنی که با اکتساب و تمرین بهدست آید. بدها و خوب ها در کلاس قرآن
وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا 36
و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد (36)
سوره مبارکه الاسراء
کلیاتی از اخلاق در قرآن
جامعترین آیاتی که بیانگر مسائل زیر بنائی اخلاق، از قبیل اهمیت تهذیب نفس و مبادی اخلاقی است آیات سوره والشمس می باشد. این سوره، با چندین قسم به مهمترین مظاهر آفرینش آغاز می شود. بر اهل نظر روشن است که قسمهای مذکور قرآن کریم، هر چند معمولاً، در نظر اول ساده جلوه می کند اما چون دقت شود روشن می گردد که هم بیان کننده عظمت آن پدیده ها و اموری است که به آنها سوگند خورده شده، و هم تاثیری است که این پدیده ها در نظام خلقت دارند. ترتیب این قسمها در این سوره، این معنی را القا می کند که نظام عظیم آفرینش، از خورشید و تابشش، و ماه و زمین و تحولات آن، و شب و روز، همه مقدمه اند برای تحقق نفس انسانی: "و نفس و ما سوّیها"1 .میوه درخت آفرینش، موجودی است که از همه موجودات عظیمتر است و خداوند آن را به دست خود آفریده و تربیت کرده است. بیشترین تکیه سخن ما نیز بر همین آیه است.
رابطه «علم» و «اخلاق» در قرآن
در آیات مورد بحث دیدیم که قرآن مجید کراراً تعلیم کتاب و حکمت را در کنار تزکیه و پاکسازى اخلاقى قرار مى دهد; گاه «تزکیه» را بر «تعلیم» مقدّم مى دارد، و گاه «تعلیم» را بر «تزکیه»; و این نشان مى دهد که میان این دو رابطه عمیقى است.
یعنى هنگامى که انسان از خوبى و بدى اعمال و صفات اخلاقى آگاه گردد و آثار و پیامدهاى هر یک از صفات «فضیلت» و «رذیلت» را بداند، بى شک در تربیت و پرورش او مؤثّر است; بطورى که مى توان گفت بسیارى از زشتیهاى عمل و اخلاق، از ناآگاهیها سرچشمه مى گیرد. به همین دلیل، اگر علم و آگاهى جاى جهل و نادانى را بگیرد، و به تعبیر دیگر، سطح فرهنگ بالا برود، بسیارى از زشتیها جاى خود را به زیبائیها، و بسیارى از مفاسد اخلاقى جاى خود را به محاسن اخلاقى مى دهد; ولى باید توجّه داشت این مسأله کلّیّت ندارد
آثار مستمر تقوا در قران
خوشبخت کسانی هستند که اطاعت خدا و رسول نمایند و از خدا ترسیده، تقوا پیشه کنند:
«وَ مَن یُطع اللّه َ وَ رَسُولَهُ و یخشَ اللّه َ وَ یتَّقه فَاولئِک همُ الفائِزون»؛[1] و هر کس فرمان خدا و رسول را اطاعت کند و خدا ترس و پرهیزکار باشد، چنین کسانی را پیروزی و سعادت خواهد بود.
«انَّ أَکرمَکم عندَ اللّه ِ أَتقکُم»؛[2] بزرگوارترین شما نزد خدا با تقواترین مردمند.
«فانَّ اللّه َ یحبُّ المّتَّقین»؛[3] خداوند پرهیزکاران را دوست دارد.
«إنْ أَولیَاؤُهُ الَّا المُتَّقون»؛[4] تنها متقین دوستان خدا هستند.
«وَ اعلَمُوا أنَّ اللّه َ معَ المُتَّقین»؛[5] خدا همواره با متقین
...........................
گروهى به حضور پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مشرف شدند; حضرت از آنان پرسید: در چه حالى هستید؟ عرض کردند: ما «مؤمن» هستیم. سپس آن حضرت پرسید: حقیقت ایمان شما چیست؟ عرض کردند: اهل رضا به قضاى الهى، تفویض (13) و تسلیم امر خداییم.
حضرت فرمود:
علماء حکماء، کادوا ان یکونوا من الحکمة انبیاء، فان کنتم صادقین فلا تبنوا ما لا تسکنون و لا تجمعوا ما لا تاکلون و اتقوا الله الذی الیه ترجعون
سر مذموم و زشتبودن ذخیره آن است که انسان به پسانداز خود اطمینان پیدا مىکند و به آنچه که در مخزن الهى است وثوق ندارد، در حالى که خداوند، وعده رزق داده است و چنین نویدى حتما مؤثر است; زیرا هم مخزن الهى نفادناپذیر است و هم خداوند از خلف عهد و تخلف وعد مصون است.
2- وراثت: انسان همانطور که ظواهر جسمانی را از والدین و اجداد خود ارث میبرد، در خصوصیات روحی و روانی هم تحت تاثیر ایشان است.به همین دلیل بخشی از ویژگیهای اخلاقی هر کس بهصورت موروثی به او منتقل میشود. امام علی علیهالسلام فرمودند:«اخلاق نیک نشانه ریشه نیکوست.
و میفرماید: «آنان که ریشه پاکتری دارند، اخلاق بهتری دارند.
3-عقل: یکی از سرچشمههای خوش خلقی در وجود آدمی عقل است. به همین دلیل هر چه عقل کاملتر میشود، خلق و خوی انسان بهتر میشود. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «آنکه اخلاق بهتری دارد از عقل کاملتری برخوردار است.»
4- ایمان: منشا دیگر حسن خلق ایمان است. امام علی علیهالسلام فرمودند: «مومن نرم و انعطاف پذیر و خوش اخلاق است و کافر بداخلاق و بد روش است.»
قرآن مجید آدم های خوب و آدم های بد را چگونه توصیف کرده است؟ در این توصیفات بین زن و مرد تفاوتی هست ؟
نیکی
به طور کلى از دیدگاه قرآن مجید، خوبى و بدى، درستى و نادرستى و مکر و حقیقت، به قوّت ایمان و ضعف آن بستگى دارد و در این باره تفاوتى میان زن و مرد نیست؛ بنابراین، فرد فاسد و مکّار (چه زن باشد و چه مرد) فردى است که پیرو هوى و هوس بوده، به دستورات الهى بى اعتنا است و به جاى بندگى خدا، بنده شیطان و غرایز نفسانى خویش است.
قرآن اوصاف انسان هاى م?من و صالح و فاسق و منافق را در آیاتى بیان کرده است؛ از جمله:
«وَالْمُ?ْمِنُونَ وَالْمُ?ْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُ?ْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَـئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»؛[1]
و مردان و زنان باایمان دوست و یاور و سرپرست یکدیگرند، به هر کار نیک (از نظر عقل و شرع) فرمان مىدهند و از هر کار زشت (از دیدگاه عقل و شرع) بازمىدارند و نماز را برپا مىکنند و زکات مىدهند و از خدا و فرستاده او فرمان مىبرند آنهایند که خداوند به زودى مورد رحمتشان قرار مى دهد، که همانا خداوند غالب مقتدر و با حکمت (در مرحله تکوین و تشریع و جزا) است...................
ریشههای خوش خلقی:
1- فطرت: انسان موجودی اجتماعی است و جز در جامعه به سعادت و کمال نمیرسد.خوش اخلاقی، خوشرویی، و خوشگویی ضرورت زندگی اجتماعی است، بنابراین خداوند متعال همانطور که سایر نیروهای مورد نیاز انسان را به او عطا کرده خوش اخلاقی را نیز در وجود او به ودیعه نهاده است.
به تعبیر دیگر انسان به دلیل اینکه انسان است، از خوش اخلاقی بهرهای خدادادی دارد. تنها تفاوت افراد انسان در این باب میزان بهره آنها از خوش اخلاقی است. بهره برخی بندگان خوش اخلاقی استو بهره برخی دیگر زمینه و استعداد خوش اخلاقی است.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «اخلاق عطایی است که خداوند عز و جل به آفریدگانش میبخشد برخی از آن بهصورت غریزیو فطری داده میشود و برخی به نیت و قصد انسان بستگی دارد.»
By Ashoora.ir & Night Skin