فرهنگی ،مذهبی
وقتی دو نفر از مسلمانان از افتخارات خود می گفتند که یکی آب دادن به حجاج و دیگری تعمیر و عمارت مسجدالحرام بود و این را سبب برتری خود بر امام علی(ع) برمی شمردند خداوند این آیه را نازل فرمود که:
ایا رتبه ساخت و تعمیر مسجدالحرام و آب دادن به حاجیان در مسجدالحرام با مقام آن کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده یکسان می شمرید؟ هرگز آنان نزد خدا یکسان نخواهند بود.
توجه به دو نکته در این ایه ضروری است:
اوّل: درجه جهادگران اعظم است نه عظیم، یعنی با صفت تفضیلی بیان شده و نشان دهند ه ی این است که بزرگ ترین مقامات در نزد خداوند مخصوص این گروه است.
دوّم: این ها کسانی هستند که «فائز» می شوند و گروهی که به سعادت واقعی می رسند اینانند نه کسانی که از جهاد فرار می کنند و طفره می روند.
پیامهایی که در ذیل این آیه در تفسیر نور، ج5، ص: 35 آمده است.
1 ایمان، هجرت و جهاد، همچون تقوا، در رأس همهی ارزشهاست. «آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا» ... «أَعْظَمُ دَرَجَةً»
2 اگر ملاک ارزش نزد مردم، روابط قبیلگی و نژادی است، در محاسبات الهی، ایمان، هجرت و جهاد، ملاکِ ارزش است. «عِنْدَ اللَّهِ»
3 ایمان، لازمهی کمالات دیگر است. «آمَنُوا»
4 ارزش همهی کارهای مقدّس، به نیّت آنهاست. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
5 فوز و رستگاری، تنها در سایهی ایمان، هجرت و جهاد است. «آمَنُوا وَ ...»، «أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»
9 جهاد سبب هدایت است
« وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»
«کسانی که در راه ما جهاد و تلاش نمایند محققاً آن ها را به راه خویش هدایت می کنیم.»عنکبوت/69
یعنی اگر کسی در راه خدا و برای خدا تلاش کرد خداوند او را دستگیری نموده و نه تنها راه وصال خویش را به او نشان می دهد، بلکه او را به آن راه می کشاند و در آن راه هدایت می کند.
نکته مهمی که در این ایه است حدیثی است که در تفسیر فرات الکوفی صفحه 320 از امام باقر(ع) نقل شده است که آن حضرت درباره این ایه فرموده اند: «نزلت فینا اهل البیت»
یعنی اولاً مصداق اصلی کسانی که در راه خدا جهاد کرده و خداوند آن ها را در مسیر هدایت آورده اهل بیت علیهم السلام هستند.
و ثانیاً: منظور از «فینا» ما اهل بیتیم یعنی هر کسی در راه یاری ما اهل بیت قدمی بردارد خداوند او را در راه خویش هدایت نموده و دستگیری می نماید.
در اینکه منظور از" جهاد" در اینجا چیست؟ و آیا جهاد با دشمن است، یا جهاد با نفس، یا جهاد در راه شناخت خدا از طرق علمی و استدلالی؟ مفسران احتمالات متعددی دادهاند. یر نمونه، ج16، ص: 349
و همچنین در مورد تعبیر" فینا" که آیا منظور در راه رضای خدا است، یا در راه جهاد با نفس، یا در طریق عبادت، یا در طریق مبارزه با دشمن؟
ولی پیدا است که هم تعبیر به" جهاد" تعبیر وسیع و مطلقی است و هم تعبیر" فینا"، بنا بر این هر گونه جهاد و تلاشی را که در راه خدا و برای او و به منظور وصول به اهداف الهی صورت گیرد شامل میشود، خواه در طریق کسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایی در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر.
کسانی که در این راهها به هر شکل و هر صورت برای خدا مجاهده کنند مشمول حمایت و هدایت الهی هستند.
ضمنا از آنچه گفتیم روشن شد که منظور از" سبل" در اینجا راههای مختلفی است که به سوی خدا منتهی میشود: راه جهاد با نفس، راه مبارزه با دشمنان، راه علم و دانش و فرهنگ، خلاصه جهاد در هر یک از این راهها سبب هدایت به مسیری است که به خدا منتهی میشود.
این وعدهای است که خداوند مؤکدا به همه مجاهدان راهش داده، و پیروزی و ترقی و موفقیت را در گرو دو چیز شمرده،" جهاد" و" خلوص نیت".
جمعی از فلاسفه معتقدند که اندیشه و مطالعه و تفکر ایجاد علم و دانش نمیکند، بلکه روح انسانی را برای پذیرش صور معقولات آماده میسازد و هنگامی که روح انسانی آماده پذیرش شد فیض علم از خالق متعال و واهب الصور بر روح انسان پاشیده میشود. بنا بر این انسان باید در این راه جهاد کند ولی هدایت به دست خدا است. و اینکه در حدیث وارد شده است که علم به کثرت تعلیم و تعلم نیست بلکه نوری است که خداوند به قلب هر کس بخواهد و شایسته بداند میافکند نیز ممکن است اشاره به همین معنی باشد.
نکتهها:
تفسیر نمونه، ج16، ص: 350
1-" جهاد" و" اخلاص"
از آیه فوق به خوبی استفاده میشود که هر گونه شکست و ناکامی نصیب ما شود معلول یکی از دو چیز است: یا در جهاد کوتاهی کردهایم، و یا اخلاص در کار ما نبوده است، و اگر این دو با هم جمع شود بنا به وعده مؤکد الهی، پیروزی و هدایت حتمی است.
و اگر درست بیندیشیم میتوانیم سرچشمه مشکلات و مصائب جوامع اسلامی را در همین امر پیدا کنیم.
چرا مسلمانان پیشرو دیروز، امروز عقب ماندهاند؟
چرا دست نیاز در همه چیز حتی در فرهنگ و قوانین خویش به سوی بیگانگان دراز میکنند؟
چرا برای حفظ خود در برابر طوفانهای سیاسی و هجومهای نظامی باید به دیگران تکیه کنند؟
چرا یک روز دیگران ریزهخوار خوان نعمت علم و فرهنگ آنها بودند اما امروز باید بر سر سفره دیگران بنشینند؟
و بالآخره چرا در چنگال دیگران اسیرند و سرزمینهای آنها در اشغال متجاوزان؟! تمام این" چراها" یک پاسخ دارد و آن اینکه
یا جهاد را فراموش کردهاند و یا نیت ها آلوده شده است.
آری جهاد در صحنههای علمی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و نظامی به دست فراموشی سپرده شده، حب نفس و عشق به دنیا و راحت طلبی و کوتهنگری و اغراض شخصی بر آنها چیره شده، تا آنجا که کشتگانشان به دست خودشان بیش از کشتگانی است که دشمن از آنها قربانی میگیرد! خودباختگی گروهی غربزده و شرقزده، خودفروختگی جمعی از زمامداران و سران، و یاس و انزوای دانشمندان و متفکران هم جهاد را از آنها گرفته، و هم اخلاص را. تفسیر نمونه، ج16، ص: 351
هر گاه مختصر اخلاصی در صفوف ما پیدا میشود و مجاهدان ما تکانی به خود میدهند پیروزیها پشت سر یکدیگر فرا میرسد. و چه عظیم و الهام بخش است قرآن که در یک جمله کوتاه هم درد و هم درمان را بیان کرده! آری آنها که در راه خدا جهاد میکنند مشمول هدایت الهی هستند و بدیهی است که با هدایت او گمراهی و شکست مفهومی ندارد.
اگر میبینیم در بعضی از روایات اهل بیت ع این آیه تفسیر به آل محمد ص و پیروان آنها شده است بیان مصداق کاملی از آن است، چرا که آنها در طریق جهاد و اخلاص پیشگام و پیشقدم بودند و هرگز دلیل بر محدودیت مفهوم آیه نخواهد بود.
10 اخلاص شرط جهاد است
« وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ
و در راه خدا چنان که حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید.» حج/78
در تفسیر نمونه با بررسی ایات و روایات آمده است که منظور از حق جهاد ؛ خلوص نیت و انجام اعمال برای خداست. پس اگر بالاترین و بهترین اعمال و تلاش ها برای یاری اسلام انجام شود و خلوص نیت در آن نباشد حق جهاد ادا نشده و ارزشی نخواهد داشت.
نکته ها:
ارزش کارها، به انگیزه و شیوه و مقدار آن بستگی دارد. (جهادی ارزش دارد که با تمام توان در راه خدا باشد) فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ
تفسیر نور، ج8، ص: 79
اکثر مفسران اسلامی،" جهاد" را در اینجا به معنی خصوص مبارزه مسلحانه با دشمنان نگرفتهاند، بلکه همانگونه که از مفهوم لغوی آن استفاده میشود به معنی هر گونه جهاد و کوشش در راه خدا و تلاش برای انجام نیکیها، و مبارزه با هوسهای سرکش (جهاد اکبر) و پیکار با دشمنان ظالم و ستمگر (جهاد اصغر) دانستهاند.
مرحوم" طبرسی" در" مجمع البیان" از اکثر مفسران چنین نقل میکند که منظور از" حق جهاد" خلوص نیت و انجام دادن اعمال برای خدا است.
بدون شک" حق جهاد" نیز معنی وسیعی دارد که از نظر کیفیت و کمیت و مکان و زمان و سایر جهات، همه را شامل میشود، اما از آنجا که مرحله" اخلاص" سختترین مرحله در جهاد نفس است، روی این مرحله تکیه کرده است، چرا که نفوذ افکار و انگیزههای غیر الهی در قلب و اعمال انسان آن قدر مخفی و باریک و پنهان است که جز بندگان خاص خدا از آن رهایی نمییابند!.
تفسیر نمونه، ج14، ص: 182
11 جهاد به نفع خودتان است
«وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ
کسی که جهاد و تلاش کند، برای خود میکوشد زیرا خدا از جهانیان سخت بینیاز است.» )عنکبوت /6
نکته ها:
مراد از جهاد در این آیه، تنها جهاد با شمشیر و با دشمنان نیست، بلکه مراد هر گونه تلاش و کوشش است خواه این تلاش در راه خودسازی و به اصطلاح جهاد با نفس باشد یا مبارزه با وسوسههای شیطان و یا با دشمنان خارجی.
پیامها:
1 خداوند به تلاش ما نیاز ندارد. «وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ»
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم
2 برای تشویق مردم به تلاشهای مثبت، از گرایشهای درونی و فطری، همچون حبّ نفس استفاده کنیم. (انسان فطرتاً به دنبال سود و منافع خویش است) «وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ» 3 بینیازی خداوند، واقعی و حتمی است. (بر خلاف اظهار بینیازی ما که در عین نیاز است.) «إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ» 4 خداوند، هم از انسانها بی نیاز است و هم از فرشتگان و هم دیگر موجودات. تفسیر نور، ج9، ص: 115
برنامه آزمون الهی، جهاد با هوای نفس، و مبارزه با دشمنان سرسخت برای حفظ ایمان و پاکی و تقوا، برنامه خود انسان است، و گرنه خداوند وجودی است نامتناهی از هر نظر و هیچ نیازی ندارد که به وسیله عبادت یا اطاعت بندگان بر طرف شود، کمبودی ندارد که دیگران به او بدهند، بلکه دیگران هر چه دارند از او دارند، از خودشان چیزی ندارند.
از این بیان روشن میشود که" جهاد" در اینجا الزاما به معنی جهاد مسلحانه با دشمن نیست، بلکه همان معنی اصلی لغوی خود را دارد که هر گونه تلاش و کوشش را برای حفظ ایمان و تقوی، و تحمل انواع شدائد و مبارزههای موضعی را با دشمن لجوج و کینهتوز شامل میشود.
خلاصه اینکه تمام منافع این جهاد به شخص مجاهد باز میگردد و او است که خیر دنیا و آخرت را در پرتو جهادش تحصیل میکند، و حتی اگر جامعه از برکات این جهاد بهرهمند شود در مرحله بعد خواهد بود، بنا بر این هر گاه توفیق این جهاد نصیب کسی شود باید خدا را بر این نعمت بزرگ سپاس گوید.
این که دستور جهاد داده شده برای پرورش روح و قابلیت های خود شما است و خداوند نیازی ندارد که کسی او را یاری کند، بلکه این یاری خداوند سودش در درجه اول به خود جهادگر می رسد.
پس باید توجه کرد که اگر تلاش و جهاد می کنیم منتی بر کسی نداریم زیرا بیش از هر کس، خود سود برده ایم و از طرفی توقع پاداش با تشکر از خلق باعث لکه دار شدن اخلاص می گردد که آن وقت آن جهاد عظیم کاملاً بی ارزش می گردد.
12 جهاد ؛آزمایش الهی
: « وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ
و البته شما را میآزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را باز شناسانیم و گزارش های [مربوط به] شما را رسیدگی کنیم.»)محمد/31
امام حسین(ع) در حدیث مشهوری فرموده اند: «الناس عبیدالدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه ماذرت معائشهم فاذا محصور بالبلا قل الدیانون مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه ی زبان آن ها است و همین که دنیا و معیشتشان به خطر بیفتد یا بلاها و سختی ها آن ها را احاطه کند دین داران اندک می شوند.»
این سنت الهی است که مدعیان دین داری را آزمایش می فرماید، پس هر کس باید از خودش بپرسد که برای ترویج اسلام و اطاعت از خداوند چقدر تلاش و جهاد نموده زیرا ادعای دین داری بدون این جهاد در راه خدا، ادعایی دروغ و باطل است و نشان دهنده ی رد شدن در این امتحان الهی است.
گر چه این آزمایش دامنه وسیع و گستردهای دارد و صبر و شکیبایی در انجام همه وظائف را شامل میشود ولی به تناسب کلمه مجاهدین، و آیات قبل و بعد بیشتر منظور آزمایش در میدان جهاد است، و راستی میدان جهاد میدان آزمایش بزرگ و سختی است، و کمتر کسی میتواند چهره واقعی خود را در چنین میدانهایی از نظرها مستور دارد.
کلمه" بلاء" و" ابتلاء" به معنای امتحان و آزمایش است. و آیه شریفه علت واجب کردن قتال بر مؤمنین را بیان میکند، میفرماید: علتش این است که خدا میخواهد شما را بیازماید، تا برایتان معلوم شود مجاهدین در راه خدا و صابران بر مشقت تکالیف الهی چه کسانی هستند.
بسیاری از مفسران گفتهاند که مراد از" اخبار" در اینجا اعمال انسانها است، چرا که وقتی عملی از انسان سرمیزند به صورت" خبر" در میان مردم پخش میشود، بعضی نیز گفتهاند منظور از" اخبار" در اینجا اسرار درونی است، چرا که اعمال مردم از این اسرار خبر میدهد
ترجمه المیزان، ج18، ص: 366
.
این احتمال نیز وجود دارد که" اخبار" در اینجا به معنی خبرهایی است که مردم از وضع خود یا از تعهدات خویش میدهند، مثلا منافقان با پیامبر ص عهد کرده بودند که پشت به میدان نبرد نکنند در حالی که عهد و پیمان خود را شکستند تفسیر نمونه، ج21، ص: 482.
ضمنا جمله:" حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجاهِدِینَ مِنْکُمْ" (تا مجاهدان شما را بشناسیم) به این معنی نیست که خداوند از این گروه آگاهی ندارد بلکه منظور تحقق این معلوم الهی است و مشخص شدن این گونه افراد است، یعنی تا این علم الهی تحقق خارجی یابد و عینیت حاصل کند و صفوف مشخص شود.
در اینجا قرآن با استفاده از حادثه احد برای تصحیح یک اشتباه فکری مسلمانان اقدام میکند و میگوید: شما چنین پنداشتید که بدون جهاد و استقامت در راه خدا میتوانید در بهشت برین جای گیرید، آیا شما گمان کردید داخل شدن در عمق آن سعادت معنوی تنها با انتخاب نام مسلمان و یا عقیده بدون عمل ممکن است؟ اگر چنین بود مسئله بسیار ساده بود، ولی هرگز چنین نبوده است و تا اعتقادات واقعی در میدان عمل پیاده نشود کسی بهرهای از آن سعادتها نخواهد برد، در اینجا است که باید صفوف از هم مشخص شود، و مجاهدان و صابران از افراد بی ارزش شناخته شوند
این آیه، به جهاد و صبر و مقاومت مؤمنان اشاره میکند. زیرا راه بهشت از طریق صبر و جهاد است. قرآن میفرماید: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ «1» سلام بر شما اهل بهشت، بخاطر صبر و مقاومتی که داشتید. در این تعبیر لطفی است، نمیگوید سلام بر شما بخاطر حج و روزه و یا خمس و زکات، زیرا انجام هر عملی نیازمند صبر و پایداری است.
13 اگر جهاد نکنید، این توفیق به دیگران می رسد
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتیِ اللَّهُ بِقَوْمٍ یحُِبهُُّمْ وَ یحُِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلیَ الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلیَ الْکَافِرِینَ یجَُاهِدُونَ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَا یخََافُونَ لَوْمَةَ لَائمٍ ذَالِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ مائده/(54)
اگر شما از جهاد رو برگردانید، خداوند دیگرانی را به جای شما می آورد که این توفیق و وظیفه الهی را به نحو احسن انجام دهند.
«ای کسانی که ایمان آورده اید، هرکس از شما از آیین خود بازگردد به خدا زیانی نمی رساند» خداوند جمعیتی را می آورد که آن ها را دوست دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند، در برابر مومنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومند با آنها در سرزنش هیچ ملامت گری
By Ashoora.ir & Night Skin