فرهنگی ،مذهبی
دستور جامع در باره ى جهاد قرآن کریم شش دستور در زمینه ى جنگ و جهاد مى دهد : در هنگامی که شرایط و مقتضیات فوق فراهم گشته بود، دربارة جهاد این آیه نازل شد : أذن للذین یقتلون بانّهم ظلموا و انّ الله علی نصرهم لقدیر الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرأ به کسانی که (کفار) با آنان جنگ می کنند، اجازه داده شده ]که از حق خود دفاع کنند[ به آن جهت که مورد ستم قرار گرفته اند و همانا خداوند مسلماً بر یاری کردن آنان تواناست؛ آن کسانی که بنا حق از وطن خود آواره شده اند ]و گناهی ندارند[ جز این که می گویند پروردگار ما خدا ]ی یکتا[ است. و اگر خداوند (خطر و فساد) گروهی را بوسیلة گروه دیگر برطرف نکند، همانا دیرها و کلیساها و معابد یهود و مساجدی که در آن پیوسته نام خدا برده می شود، ویران می گشت. سپس این آیه نازل شد و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدّین کلّه لله با کفار بجنگید تا آشوبی نماند و به طور کلی دین از آن خدا باشد. این آیات غرض و هدف جهاد و شهادت را برای ما روشن می سازد؛ آیه های اول دلالت دارد بر این که پیکار و فداکاری در اسلام به منظور بر طرف کردن ستم و دفاع از عبادت و مراکز عبادت و روی کار آمدن مردم شایسته و با ایمان است و آیة اخیر هدف پیکار و تلاش در راه خدا را رفع فتنه و همگانی شدن دین خدا معرفی کرده است. اهداف جهاد با دشمن و دفاع خداوند در آیه75 نساء یکی از مهم ترین اهدافرا رهایی مستضعفان جسمی و فکری از چنگال ظالمان و جوامعی می شمارد که فرصتی به مردم نمی دهند تا خود به اختیار و اراده، راه خویش را برگزینند و در مسیر کمالی قرارگیرند.در برخی از جوامع، فشار فیزیکی و روانی گفتمان های کفر و فجور و نابهنجاری اجتماعی چنان است که توده های مردم قادر نیستند تا راه دیگر را پیدا کنند و در میان هیاهوی افکار پوچ و باطل، فرصت تفکر از آنان سلب می شود. در برخی دیگر از جوامع نیز مردان پیر و زنان و کودکان، مورد هجوم بی امان هستند و اجازه رهایی نمی یابند. اگر مردی به حقیقتی دست یافت می تواند از جامعه باطل و فاجر بیرون رود ولی زنان و کودکان و پیرمردان ناتوان جسمی نمی توانند از آن جامعه مهاجرت کنند و به جای دیگر بروند تا در آسایش، مسیر کمالی را طی کنند. بر این اساس مجاهدت برای رهایی این جوامع به عنوان یک وظیفه در آموزه های اسلامی مطرح می شود تا در مقام امر به معروف و نهی از منکر، جوامع دیگر بتوانند در شرایط مطلوب قرارگیرند و اجازه انتخاب پیدا کنند. در حقیقت جهاد در اسلام شاخه ای از شاخه های امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا هر انسانی در زیان است تا زمانی که ایمان به حقیقت پیدا کرده و کارهای نیک انجام دهد و دیگران را به سوی خیر و حق دعوت و امر کند و از تباهی و فساد نهی نماید. اگر این دعوت دیگران در جامعه مؤمن باشد از آن به امر به معروف یاد می شود و اگر در جوامع دیگر باشد از آن به جهاد تعبیر می شود تا به این وسیله فرصت های برابر و آزاد برای همگان برای تعالی و رشد فراهم آید. جهاد با کافران و ظالمان، در حقیقت مسئولیت انسان در برابر انسان دیگر است تا در مقام عبودیت ربوبی، دیگری را برای رسیدن به انتخاب احسن و کمال، یاری رساند و فرصت های برابر برای او فراهم آورد.اگر در آیاتی چون 191 و 246 بقره و یا 13 توبه و یا 39و 40 حج، از اهداف جهاد، آزادی وطن و سرزمین های اشغالی دانسته شده، از آن روست که در جامعه ای که از سوی دشمن اشغال شده، فرصت ابراز عقیده و انتخاب آزادی وجود ندارد و متجاوزان، به سبب خلق و خوی تجاوزگری خویش اجازه نمی دهند تا ملتی عرض اندام کند و بخواهد خود راه خویش را انتخاب کند. قرآن اخراج دشمنان متجاوز از خاک و سرزمین های اشغالی را به عنوان یک هدف جهادی در 190 و 191 مطرح می کند؛ زیرا با اخراج دشمن، انسان ها در آزادی عمل و انتخاب بیش تر قرار می گیرند. به هر حال مهم ترین و اساسی ترین و اصلی ترین هدف جهاد در نگرش قرآنی، اعتلا و احیای دینو آموزه های وحیانی برای انتخاب راه کمال (بقره 190و 193و 218 و 244 و 246 و آل عمران 13و 146و 167) و برپایی حق (انفال 7و8) می باشد تا مردم بتوانند به کمال انسانی و عبودیت ربوبی و خلافت انسانی دست یابند. بر این اساس اگر در آیات قرآنی از اهدافی چون حفظ مساجد و معابد (حج 39 و 40)، مبارزه با ظلم (حج 39)، نابودی باطل (انفال 7و8)، عبرت و پندگیری کافران از قدرت اسلام و دفع آنان (انفال55و57)، دفع فساد و تجاوز از جوامع بشری (بقره251) و رفع فتنه های دشمنان و کافران(بقره 190تا193) سخن گفته شده در حقیقت به منظور فراهم آوری زمینه های مناسب برای دست یابی مردم به اسلام و حقیقت آن (توبه5) و رسیدن به مقامات کمالی انسان است. خلاصه اینکه : جهاد قانون طبیعت: جهاد قانون خلقت و طبیعت است، و بدون آن زندگى ممکن نیست.بیمارى ایدز که از بلاهاى عصر ماست، و یکى از عمده ترین علل آن انحرافات جنسى است، بر اثر توقّف جهاد در کشور تن انسان بوجود مى آید. سربازان سفید پوش و سرخپوش بدن انسان (گلبولهاى سفید و قرمز) شجاعانه و بدون استراحت در مقابل ویروسها و میکروبها، که از طریق آب، غذا، هوا و جراحتهاى سطح بدن، وارد بدن انسان مى شوند، مبارزه و مقابله مى کنند. اگر این سربازان فداکار دست از جهاد و تلاش بردارند، و بر اثر بیمارى خاصّى توان دفاعى خود را از دست بدهند، کشور تن در مقابل سربازهاى دشمن بى دفاع مانده، و ظرف مدّت کوتاهى مغلوب مى شود. بنابراین، قانون جهاد صرفاً یک قانون تشریعى نیست، بلکه یک قانون تکوینى است. جهاد قانون خلقت و طبیعت است. و در معارف دینى و مخصوصاً قرآن مجید جایگاه رفیع و ویژه اى دارد. جهاد دفاعى! علاوه بر این، آنچه در معارف اسلامى پیرامون جهاد مطرح شده، در مورد جهاد دفاعى است. شاهد این مطلب آیه 60 انفال وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِّنْ قُوَّة وَمِنْ رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللهُ. یعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ شَىْء فِى سَبِیلِ اللهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنْتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله با آنها ]دشمنان[، آماده سازید! و اسبهاى ورزیده (براى میدان نبرد)، تا بوسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگرى غیر از اینها را، که شما نمى شناسید و خدا آنها را مى شناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعى اسلام)انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده مى شود و به شما ستم نخواهد شد!. طبق این آیه شریفه مسلمانان باید تمام توان و امکانات خود را بکار گرفته تا از هر جهت در آمادگى کامل باشند. امّا نه براى جنگ و خونریزى، بلکه براى اینکه فکر جنگ و کشتار را از سر دشمنان بیرون کنند. قرآن به ما مى آموزد که ابزار و آلات جنگى، آمادگى رزمى، سیاسى، اجتماعى، نظامى، همه و همه، براى جلوگیرى از جنگ است، نه اقدام به جنگ و درگیرى. آیه بعد (61 انفال) : اگر دشمن خیره سرى کرد، و علیرغم توان نظامى لشکریان اسلام، دست به حمله زد و پس از شروع جنگ با دفاع دلیرانه سربازان رشید و سلحشور اسلام (آنها که براى معامله با خداوند متعال گوى سبقت را از یکدیگر ربوده، و جان خود را بر کف گرفته، و بى محابا بر قلب دشمن یورش مى برند)روبه رو شد و به اشتباه خود در جنگ با سربازان اسلام پى برد، و تمایل به صلح نشان داد، با آتش بس موافقت کنید وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَاوَ تَوَکَّلْ عَلَى اللهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح در آى و بر خدا توکّل کن، که او شنوا و داناست. بنابراین اسلام جهاد را به عنوان نیروى باز دارنده دشمن از نبرد و خونریزى قرار داده، و چنانچه بر اثر خیره سرى دشمن مسلمانان مجبور شوند دست به اسلحه ببرند، این کار تنها در حدّ ضرورت جایز است. و هر زمان دشمن از کار خود پشیمان گردید و واقعاً طالب صلح بود باید دست از جهاد کشید و صلح کرد. نتیجه اینکه جهاد از منظر اسلام خشونت و خونریزى و کشتار و ویرانى و قتل و غارت نیست، بلکه در حقیقت سیستم دفاعى قوى و مستحکمى است که همچون سیستم دفاعى طبیعى نهادینه شده در بدن تمام موجودات، زندگى بدون آن امکان پذیر نیست و باعث جلوگیرى از درگیریهاى نظامى و خشونت دشمن مى گردد.و چنین جهادى آن قدر ارزشمند و پربهاست که خداوند نه تنها به رزمندگان جان بر کف آن و مرکبهایى که رزمندگان را حمل مى کند، بلکه به جرقّه حاصل از برخورد سمّ اسبان رزمندگان با سنگهاى روى زمین سوگند یاد مى کند
1 هنگامى که با گروهى از دشمنان مواجه شدید، ثابت قدم باشید؛ یا ایّها الّذین امنوا اذا لقیتم فئة فاثبتوا
2 خداوند را فراوان یاد کنید تا پیروز شوید؛ و اذکروا اللّه کثیرا لعلّکم تفلحون
3 از خدا و پیامبر اطاعت کنید؛ و اطیعوا اللّه و رسوله
4 نزاع و کشمکش نکنید مبادا سست شوید و قدرت و هیبت شما از میان برود و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم
5 صبر و استقامت کنید که خداوند با صابران است و اصبروا إنّ اللّه مع الصّابرین
6 مانند کسانى نباشید که از سرزمین خود از روى غرور و هوا پرستى و خودنمایى خارج شدند و لا تکونوا کالّذین خرجوا من دیارهم بطرا و رئاء النّاس مجموع این امور شش گانه ، دستور جامعى است که همه ى امور نظامى را در بر مى گیرد و اگر انسان در باره ى جنگ هاى اسلامى که در زمان رسول خدا ص اتفاق افتاد، از قبیل جنگ بدر و احد و خندق و حنین و غیر آن کاملا دقت کند، این معنا برایش روشن مى گردد که سرّ غلبه و پیروزى مسلمین، در آنجا که غالب شدند، رعایت موادّ این دستورات بوده، و رمز شکست خوردنشان هر جا که شکست خوردند، رعایت نکردن و سهل انگارى در آن ها بوده است .
By Ashoora.ir & Night Skin