فرهنگی ،مذهبی

 

 

بخش دوم مشروح مطالب:    

علوّ همّت در مبارزه و جهاد

قرآن کریم وقتى سخن از مبارزه با کافران را مطرح مى کند، نمى گوید با کفار مبارزه کنید، بلکه با رؤسا و پیشوایانشان به جهاد برخیزیدفقاتلوا ائمّة الکفرانّهم لا أیمان لهم     . اشاره به این که توده ى مردم پیرو رؤ سا و زعماى خود هستند و آن ها هستند که مردم را به اعمال زشت و باطل دعوت مى کنند. هدف گیرى شما باید همیشه آن ها باشند. باید سرچشمه هاى گمراهى و ضلالت و ظلم و فساد را ببندید و ریشه ها را بسوزانید و تا آن ها هستند، مبارزه با پیروانشان سودى ندارد. افزون بر آن ، چنین دستورى نوعى بلندنگرى و علوّ همت و تشجیع براى مسلمانان به شمار مى رود که طرف اصلى شما،آن ها هستند، خود را آماده ى مبارزه با آنان کنید    .

اسلام و ارزش های انسانی ؛ آداب در جنگ

در دین اسلام، اصل بر مدارا و رحمت و صلح و آرامش است. طبق تعالیم اسلام مسلمین حتی الامکان باید از خشونت و جنگ پرهیز کرده و امور و مشکلات را بر اساس گفتگو و مدارا حل و فصل نمایند؛ البته سیره نبی مکرم اسلام (ص) و امیر المومنین (ع) نیز بر این ادعا صحه می گذارد. از سوی دیگر، اسلام با تمام تاکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، در جنگ هایی که ناگزیر رخ می دهند. بر رعایت ارزش های انسانی و حفظ حرمت، انسان تاکید دارد     . مقصود از ارزش های انسانی، عبارت است از اصول و قواعد اخلاقی که تمامی انسان ها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندند و می توان گفت این اصول، از فطرت الهی تمامی انسان ها ناشی می شود . آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم می داند و در جنگ به آن پایبند است. برای نمونه می توان به مواردی در این زمینه اشاره کرد:

        آثار و فواید جهاد: جهاد یکی از مهم ترین وظایف و مسئولیت های فردی و اجتماعی هر مسلمان است؛ به ویژه که کارکردهای متعدد و آثار دنیوی و اخروی و مادی و معنوی بسیار بر آن بار می شود؛ زیرا اگر حتی جهاد به مفهوم نظامی آن تنها معیار سنجش و داوری باشد به سبب آن که نمادی از خلوص و اخلاص مجاهد است، گامی بلند برای دست یابی به همه مفهوم عبودیت ربوبی است؛ وجوب نماز شب و تهجد شبانه از مجاهدان برداشته شده (مزمل20) بازخوانی کارکردها و آثار جهاد می توان افزون بر بیان نقش و اهمیت آن در زندگی فردی و اجتماعی، انسان را برای کسب مقام مجاهدان و شهیدان ترغیب کند    .

آثار فردی جهاد

جهاد در حوزه امر به معروف و نهی از منکر یکی از علل رهایی انسان از خسران و زیانی است که همه انسان ها در دوره زندگی خویش در دنیا گرفتار آن هستند، زیرا چنان که سوره عصر تبیین می کند، تنها کسانی از خسران و زیان ابدی رهایی می یابند که خود اهل ایمان و عمل صالح بوده و دیگران را نیز بدان دعوت کنند.بر این اساس می توان گفت که از آثار جهاد، رهایی انسان از خسران و زیان است. دست یابی به مقامات انسانی از جمله آثاری است که در آیات مختلف قرآنی بدان اشاره شده است. از جمله آثاری که برای جهاد در آیات 146 و 148 آل عمران و 120توبه و 69 عنکبوت بیان شده، قرار گرفتن در مقام محسنان است که قرآن برای آنان ارزش و اعتبار بسیاری قایل شده است. قرار گرفتن در مقام متقین (بقره 177) و صابران (آل عمران 146) از جمله این مقامات است. پرداختن به هر یک از این مقامات نوشتار جداگانه ای می طلبد و امکان طرح آن در این مقاله کوتاه نیست. از دیگر آثاری که برای اهل جهاد بیان شده، دست یابی به تزکیه نفس و تصفیه قلب است که یکی از مهم ترین آرزوهای هر مسلمان و راه رسیدن به بسیاری از مقامات انسانی و کمالات وجودی چون مقام عبودیت ربوبی و خلافت الهی است. (آل عمران 140 تا 154 در راه خدا)

 

آیا جهاد نوعى خشونت نیست؟

دشمن هنگامى که در مقابله مستقیم با ارزشهاى اسلامى توفیقى بدست نمى آورد، سعى دارد با لکّه دار کردن ارزش هاى مورد نظر، آن را از کارآیى لازم بیندازد. و از آنجا که در مسأله جهاد موفّق به حذف آن از قلب و دل مسلمانان نشده، سعى دارد چهره زیباى جهاد را زشت جلوه دهد. بدین جهت آن را نوعى خشونت معرّفى کرده است، در حالى که چنین نیست. دستور جهاد در آیه 190 بقره آمده وَ قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ و در راه خدا با کسانى که با شما مى جنگند نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید، که خدا تعدّى کنندگان را دوست ندارد. یعنى اگر اسرائیل حمله کرد، و کشورهاى اسلامى را اشغال نمود، و قبله اوّل مسلمین را گرفت، و مردم را از شهر و دیارشان آواره کرد، و خانه هاى آنها را بر سرشان ویران نمود، مسلمانان باید با چنین دشمن خون آشامى بجنگند، و از حقّ خود دفاع کنند، ولى در عین حال از حدّ خود تجاوز ننمایند، با اُسرا ملایمت کنند، در میدان جنگ آب آشامیدنى دشمن را آلوده نکنند، درختها را آتش نزنند، متعرّض زنان و کودکان و بیماران و پیران نشوند. آیا این گونه جهاد کردن خشونت است؟ اگر در نظام آفرینش دقّت کنیم، خواهیم دید که جهاد یک قانون طبیعى است. چرا که تمام موجودات زنده در سراسر عالم از خود دفاع مى کنند، و براحتى تسلیم نمى شوند    .

درختانى که در معرض طوفانهاى شدید هستند، با تقویت ریشه هاى خویش به مبارزه با طوفانها مى پردازند. اگر دقّت کنیم برگ معدود درختانى که در دل کویر خشک و سوزان قامت بر افراشته، نسبت به درختانى که در کنار نهرها و رودخانه ها وجود دارد پهن تر، و لایه اى از کرک روى آن را گرفته است. این، عامل دفاعى این درخت در برابر کم آبى، و گرماى طاقت فرساى کویر است، تا بتواند مدّت بیشترى مختصر آبى که در طول سال نصیبش مى شود را حفظ کند. بنابراین، چنین درختى نیز در مقابل بى آبى مبارزه مى کند. تمام جانداران نوعى سلاح طبیعى دفاعى در اختیار دارند; یکى مثل آهو قدرت بالایى براى فرار دارد، دیگرى همچون گرگ دندانهاى تیزى جهت دفاع دارد، برخى با شاخهاى خود به مبارزه مى پردازند، جوجه تیغى با تیغ هاى موجود بر سطح بدنش از خود دفاع مى کند، برخى با نیش زهردار و دردآور محافظ خود هستند، و خلاصه هر حیوانى وسیله دفاعى مناسبى در اختیار دارد    .

جهاد کبیر، گفتمان سازی سالم فکری و فرهنگی و رفتاری

هدف از جهاد کبیر، ایجاد فضای مناسبی است تا بشر در چارچوب عقلانیت و وحیانیت و فطرت سالم، بینش و نگرش درستی به دست آورد و رفتارهای هنجاری و ارزشی را در جامعه در پیش گیرد. جهاد علمی و فرهنگی در حوزه های بینشی و نگرشی فضایی را برای افراد جامعه فراهم می آورد تا انسان ها در یک فضای سالم، گفتمان های رقیب را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهند و بتوانند خود با انتخاب آزاد، راهی را برگزیند. اگر چنین فضایی برای همه افراد بشر و اعضای جامعه فراهم شود، آن گاه به طور طبیعی اکثریت مردم، به سبب کمال خواهی و کمال جویی و نقص گریزی، به سوی خدا و خدایی شدن گام بر می دارند و اصول فطرت و عقلانیت را به کار می گیرند و از رفتارهای زشت و نابهنجار عقلانی و عقلایی پرهیز کرده و در پی فرهنگ سالم و ارزشی می روند. خداوند در آیه 15 سوره لقمان یادآور می شود که جهاد علمی و فرهنگی از سوی حق و باطل، عقل و جهل همواره در جهان وجود داشته و خواهد داشت. همان اندازه که عاقلان و عالمان تلاش می کنند تا فکر و فرهنگ عقلانی و سالم بر جامعه و فکر و ذهن بشر حاکم شود، همان اندازه جاهلان و سفیهان تلاش می کنند تا فکر و فرهنگ باطل ایشان بر جامعه مسلط شود. انسان عاقل کسی است که براساس علم و دانش عمل می کند و از یاوه گویی و افکار و اندیشه های خرافی و جاهلانه پیروی و اطاعت نمی کند. در آیات سوره لقمان، به مسئله تهاجم و جنگ فرهنگی و علمی توجه خاصی مبذول شده است. از این آیات فهمیده می شود که دشمن در اندیشه تسلط فکری و فرهنگی بر انسان و جامعه است و از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند.

در مقابل، انسان های خردورز و مومن در جهاد علمی و فرهنگی با توجه به آموزه های عقلانی و وحیانی تلاش می کنند، تا افکار و رفتار انسان ها را در چارچوب عقلانیت و وحیانیت سامان دهند و اصول اخلاقی و هنجاری را که مورد پسند عقل و عقلاء است بر جامعه حاکم گردانند. در این آیات به صراحت از تفکرها و رفتارهای متضاد خلاف عقل وعقلانیت سخن به میان آمده و در مقابل به انسان های خردورز فرمان می دهد که فکر و فرهنگ هنجاری و معروف را بشناسند و در پی آن بروند. از آن جایی که گفتمان اسلامی گفتمانی عقلانی با خاستگاه عقل و فطرت سالم است، نیازی نمی بیند که استبداد ورزد، اما گفتمان های علمی و فکری و فرهنگی کافران چون از چنین خاستگاهی برخوردار نیست و بیشتر مبتنی بر آمیزه ای از حق و باطل، شبهات و خرافات و گمانها است، دچار استبداد رای است و در سرکوب اندیشه رقیب تلاش می کند و اجازه نمی دهد تا گفتمان دیگری جز گفتمان باطل کفری شکل گیرد. این گونه است که فضای جامعه چنان آلوده می شود که کودکان با خاستگاه طبیعی و فطری کمال گرای خویش، دیگر از چنین خاستگاهی برخوردار نمی شوند و تربیت کودکان بر فکر کفر و رفتار فجورآمیز صورت می گیرد. (نوح 27) خداوند گزارش می کند که مستکبران جهان این گونه عمل می کنند. از این رو فرعون هر گونه پذیرش فکر و رفتار و آیین دیگری را اجازه نمی دهد و پذیرش هر فکر و آیینی را منوط به اذن خود می داند به گونه ای که در صورت تخطی، افراد را به سبب پذیرش فکر و رفتار و آیینی دیگر با شکنجه های سخت به قتل می رساند. (اعراف123؛ طه 71) از نظر فرعون، گفتمان استبدادی و استکبار او بهترین سبک زندگی است. بنابراین هرگونه گفتمان و فکر و رفتار و آیینی دیگر، باطل و نادرست بوده و به شدت مدعیان و پیروان آن مجازات وکشته و شکنجه می شوند. (غافر 29)

ابزارهای جهاد کبیر

از آن جایی که جهاد کبیر، جهاد علمی و فکری و فرهنگی است، برخلاف جهادهای فیزیکی و سخت، ابزارهای نرمی لازم است که مورد استفاده قرار گیرد. در جنگ نرم، ابزارهای سخت چون قتل و شکنجه کارایی ندارد و حتی نتیجه عکس می دهد و به جای اینکه موجب تسلط فکری و فرهنگی گفتمانی شود، موجب نابودی و تزلزل آن می شود. از آن جایی که هدف در جهاد کبیر، تسلط بر اذهان و قلوب است، لازم است تا از ابزارهایی استفاده شود که موجبات تسلط بر قلوب می شود. جهادگر در جهاد کبیر و جنگ نرم نمی خواهد تا جانی را بستاند و مالی را به غارت برد و یا کسی را برده کند، بلکه در این فکر است که کسی یا جامعه ای بنده خود کند تا بنده با همه وجودش در خدمت رب و یا ارباب باشد.
جهادگران فرهنگی در گفتمان باطل برای تسلط و ولایت یابی بر ذهن و قلب بشر از هر ابزار باطل و حقی استفاده می کنند؛ زیرا هدف وسیله را برای آنان توجیه می کند. آنان از ابزارهای ضد اخلاقی و ضد انسانی چون تمسخر و استهزاء و تهمت و افترا و نیز متشابهات و خرافات بهره می گیرند تا ذهن و قلب بشر را در اختیار گیرند. اما از آن جایی که مؤمنان در جهاد کبیر در اندیشه تسلط خوبی ها و هنجارها و افکار و اندیشه های عقلانی و عقلایی هستند، تنها مجاز می باشند تا از این ابزارها استفاده کنند و مجاز نیستند از امور خرافی و باطل یا رفتارهای ضداخلاقی و هنجاری برای تبیین و تسلط بر ذهن و قلب استفاده کنند لذا با محدودیت های ابزاری مواجه هستند.

در جهاد فرهنگی و علمی، لازم است تا باتوجه به استعداد و قابلیت های مخاطبان، از برهان عقلانی و موعظه ها و پندهای عقلایی استفاده کرد و با جدال احسن و گفتمان مناسب خردپسند ومقبول عقلایی، دیگران را نسبت به حقایق آگاه کرد و ایشان را از بندگی ارباب به بندگی خداوند یکتا و یگانه خواند. (نحل125) هدف از جهاد فکری و علمی و فرهنگی آن است که مؤمنان را از تهاجم فکری و فرهنگی دشمن حفظ کرد و با پاسخ گویی به شبهات و روشنگری و بصیرت زایی یا بصیرت افزایی، اجازه نداد تا رفتارهای نابهنجار آنان به شکل فرهنگ بر جامعه مسلط شود و با تخریب حقایق و هنجارهای ارزشی و فکری و فرهنگی، جامعه را دچار تردید کند. پس از کادر سازی و تقویت مبانی فکری و فرهنگی و اخلاقی جامعه ایمانی با بهره گیری از عالمان و اندیشمندان، می بایست نسبت به افکار و اندیشه ها و رفتارهای ضد بشری و اخلاقی کافران و دشمنان واکنش نشان داد و با برهان و استدلال و جدال احسن دشمن را خلع سلاح کرد. بهره گیری از گفتمان سالم در همه حال (نساء63 و نحل125) مراعات اعتدال و میانه روی در ارتباط با مردم و هدایت و راهنمایی آنان (اعراف 199 انبیاء 109) تأکید بر امور فطری و فطریات از جمله منفعت طلبی و ضرر گریزی (مائده76 انعام71)، بهره گیری از برهان و دلیل عقلانی و عقلایی (آل عمران86 محمد14)، بیان فلسفه زندگی و احکام (نحل125)، صراحت گویی (حجر94، مائده92و 99) و مانند آن از ابزارها و روش هایی است که می بایست در جهاد نرم و جهاد کبیر فکری و فرهنگی و عملی به کار گرفت.

جنگ از منظر آیات قرآن 

مذهب اسلام ، به عنوان یک دین کامل و جامع الهی، با پدیده ی جنگ و صلح به نحوی برخورد کرده که ارجحیت نظریات و دیدگاههای وی بر سایر نظرات، هویدا است. سخن حق در این باب از آن اسلام است و ما پیروان این دین آسمانی، باید با شناخت صحیح احکام اسلامی در مورد جنگ و صلح، برنامه های جامع اسلامی را تنظیم و هدایت کنیم. از آیه های قرآن استفاده می شود که جنگهای پیامبر بزرگوار اسلام به سه منظور انجام شد : دفاع ، رفع ستم و برانداختن فتنه. اولین انگیزه ی جنگهای اسلام علیه کفر، دفاع از حقوق مسلمانان و کیان جامعه ی اسلامی بود . أذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا ....... و ما لکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم أهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا ........ و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فأن انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین

اسلام ، ریشه جنگ و منازعه در جامعه ی بشری را ناشی از فزون طلبی، استکبار، تجاوز و تعدی انسانها به حقوق یکدیگر می داند. افراد، دولتها و کشورهایی که از حق خود فراتر رفته و می خواهند حقوق دیگران را از آن خود کنن ، زمینه های نزاع و جنگ را فراهم می کنند. با اینکه جنگ و خونریزی در دین مبین اسلام به هر طریقی نهی شده، اما در صورت بروز جنگ، بایستی از سرزمین و کیان نظام مقدس اسلامی در بلاد اسلامی دفاع نمود.

الف: توبه 36: با مشرکان همگی کارزار کنید همچنان که آنان هم با شما همگی کارزار می کنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است. در مجمع البیان آمده است: یعنی همگی شما در حالی که با هم مؤتلف باشید و اختلافی نداشته باشید، کارزار کنید، چنان که آن ها نیز همگی با شما کارزار کنند. و به نقل از «اصم» آورده است: معنای آیه، این است که پشت در پشت و نسلاً بعد نسل با آن ها کارزار کنید چنان که آن ها با شما این گونه کارزار کنند».

ب)بقره 216: بر شما جهاد مقرر شده است و آن برای شما ناخوشایند است و چه بسا چیزی را ناخوش داشته باشید و آن به سود شما باشد و چه بسا چیزی را خوش داشته باشید و آن به زیان شما باشد و خداوند می داند و شما نمی دانید. به نوشته مجمع البیان، آیه بر وجوب جهاد کفایی دلالت دارد. نیز در خلاصه المنهج می خوانیم: «این آیه، دلالت بر وجوب جهاد و فرض بودن آن می کند.» در المیزان آمده است که آیه دلالت بر فرض قتال بر همه مؤمنان دارد؛ به خاطر این که خطاب متوجه به آن ها است .
ج)توبه 73: ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و با آنان درشتی کن. در کنزالعرفان، ذیل تفسیر این آیه به نقل از ابن عباس آورده است: جهاد کفار با سیف و شمشیر است و جهاد منافقان با زبان است که اقامه حجت بر آنان باشد و موعظه شوند». سپس ادامه داده است که امر جهاد با کفار دو قسم است:

1. با کفار اهل کتاب یا آن ها که شبهه کتاب داشتن دارند، کارزار می شود تا اسلام آورند یا به شرایط ذمه ملتزم گردند.

2. با کفار غیر اهل کتاب کارزار می شود تا اسلام بیاورند یا کشته شوند. در المیزان، جهاد با آنان را صرف نهایت تلاش در مبارزه با آنان می داند که با زبان و دست است تا در نهایت به قتال برسد.
د) توبه 123: ای مؤمنان با کسانی از کفار که نزدیک شما هستند؛ کارزار کنید و باید که در شما درشتی ببینند. صاحب کنزالعرفان در تفسیر این آیه آورده است که یعنی با همه کفار کارزار کنید و ابتدا از نزدیک تر آغاز کنید. و در تفسیر نمونه آمده است: درست است که با تمام تاکتیک و روش مبارزه، بدون شک نخست باید از دشمنان نزدیک تر شروع کرد؛ چرا که خطر دشمنان نزدیک تر بیشتر است. همان گونه که هنگام دعوت به سوی اسلام و هدایت مردم به آئین حق باید از نزدیک تر شروع کرد ... . تعبیر و لیجدوا فیکم غلظه بیان گر آن است که باید آمادگی و سرسختی خود را به دشمن نشان بدهید تا آن ها بدانند در شما چنین روحیه ای هست و همان، سبب عقب نشینی و شکست روحیه آنان گردد و به تعبیر دیگر، وجود قدرت کافی نیست بلکه باید در برابر دشمن نمایش قدرت داد. در المیزان این آیه را امر به جهاد عام دانسته است که توسعه اسلام در آن است تا آن که در دنیا شایع شود.
ه) انفال 65: ای پیامبر! مؤمنان را به جهاد برانگیز. خداوند در این آیه خطاب به پیامبر خود فرموده است که مؤمنان به دین را به کارزار تشویق و تحریض کن.
و) توبه 111: خداوند جان و مال مؤمنان را در ازای بهشت از آنان خریده است، همان کسانی که در راه خدا کارزار می کنند و می کشند و کشته می شوند. این وعده به راستی و درستی در تورات و انجیل و قرآن بر عهده او است. در این آیه از جهاد در راه خدا قدردانی شده و خدا را خریدار جان و مال جهادگران دانسته است. با استفاده از دلایل قرآنی که پاره ای از آن ذکر شد؛ می توان استناد کردو ثابت نمود که در اسلام علاوه بر اینکه اصل بر صلح است ؛ اما جنگ نیز مهمی است که به آن تأکید شده است. با توجه به مطالب بیان شده در خصوص وجود جنگ در اسلام و وجود آیات متعدد در قرآن کریم ، دال بر این موضوع، شرایط و ویژگی هایی نیز در رابطه با جنگ و شروع جنگ ، شیوه های پیکار در تعالیم اسلام آمده است که در مقالات آتی به شرح آنها می پردازیم.

ضرورت آمادگی نظامی از دیدگاه قرآن کریم

قرآن به آمادگی نظامی جامعه اسلامی تأکید ویژه ای دارد. آمادگی نظامی در دو حوزه منابع انسانی و ابزارهای نظامی که از آن به عدّه و عدّه یاد می شود، این امکان را به دولت اسلامی می بخشد که در هر زمان و مکانی علیه دشمن اقدام کند و امکان هرگونه پیروزی و موفقیتی را از آنان سلب کرده و به عنوان عامل بازدارنده عمل نماید. قرآن برای آمادگی نظامی امت اسلام کارکردهای چندی را بیان کرده که از آن جمله کارکردهای آمادگی در جنگ نرم است؛ زیرا آمادگی نظامی، موجب دلگرمی جامعه اسلامی و افزایش روحیه آنان شده و آرامش را به جامعه تزریق می کند و اعتماد مردم را به نظام اسلامی دوچندان می نماید؛ چنان که هر گونه شایعات و جنگ روانی را خنثی کرده و حتی در دل دشمنان ترس و واهمه ای می افکند.

آمادگی نظامی، نمایش قدرت رزمایش ها و رژه های نظامی همواره کارکردهای چندگانه ای دارد. تمامی دولت ها در طول تاریخ با نمایش مردان جنگی و ابزارهای نظامی خود می کوشیدند تا شکوه و ابهت دولت و ملت خود را به نمایش گذارند؛ زیرا با این کار، هم دل دوستان را شاد و هم دل دشمنان را تهی می کردند. خداوند در قرآن گزارش می کند که دشمنان اسلام و پیامبران در طول تاریخ با نمایشی از بزرگی و قدرت لشکریان خود بر آن بودند تا دل های مؤمنان را بلرزانند و ایشان را بترسانند تا از همراهی با پیامبران خودداری کنند. فرعون به لشکر خود مباهات می کرد و فرمان داده بود تا از همه شهرها افراد نظامی و جنگاور را گردآورند و با نمایش قدرت، قوم موسی را از هرگونه تحرک فکری و عملی برضد آیین به سنت های فرعونی و قبطی باز دارند. قدرت نظامی ارتش فرعونی چنان بود که خداوند بارها در کنار فرعون از ارتش قدار او سخن به میان آورده که در پی قوم بنی اسرائیل بودند و دست از اذیت و آزار آنان برنمی داشتند. (قصص6 و 8 و 39 و 40؛ ذاریات40 و آیات دیگر) در مقابل قدرت نمایی دشمنان، خداوند نیز به نمایش قدرت نظامی خود اقدام می کند و از لشکریان پیدا و پنهان خود سخن می گوید و به دشمنان گوشزد می کند که اگر برای شما گروهی جنگاور است، در برابر همه هستی، لشکر خداوند هستند و کسی از شمار و تعداد آنان خبری ندارد و نمی داند. (احزاب9؛ فتح 4و 7؛ مدثر31) پیامبران نیز گاه به نمایش قدرت خود اقدام می کردند. این مسئله به ویژه برای پیامبرانی که دولت دینی را تأسیس کرده بودند نمود یافته است.

از جمله حضرت سلیمان(ع) لشکریانی از همه اصناف موجودات و مخلوقات داشت که در خدمت او بودند. از جمله جنگاوران حضرت سلیمان مردمانی از جنیان و شماری پرندگان بودند که کارهای نظامی و تأسیساتی و تدارکاتی او را به عهده داشتند. (نمل 17 و 18) این لشکر به اندازه ای مجهز و بزرگ بود که پیش از این و پس از آن لشکری به این عظمت و ترکیب به وجود نیامده و نخواهد آمد. (نمل 37 و روایات معتبر) حضرت سلیمان همواره از لشکر خویش بازدید می کرد و سان می دید؛ (نمل 20) زیرا در لشکر او گروهی از جنیان از شیاطین بودند که به اسارت درآمده و به بردگی برای او مشغول بودند و کارهای ساختمانی و خدماتی و سخت و سنگین و بی مانند انجام می دادند. (سبا 12و13) برنامه ریزی حضرت سلیمان برای سان دیدن به این شکل بود که هر زمانی، به دیدار گروهی از لشکریان می رفت، گاه از ارتش زمینی خود و گاه از سواره نظام و اسب ها و تجهیزات آنان و گاه از نیروی هوایی خود (نمل 20) بازدید می کرد.

طبق نقل قرآن، در مراسمی که لشکر زمینی سان می داد و از وادی می گذشت، مورچگان وحشت زده به خانه های خویش شتافتند، زیرا ترس از انبوه جمعیت و لگدمال شدن وجود داشت (نمل 18)
سان دیدن گاهی آن قدر به درازا می کشید که برخی از امور به فراموشی سپرده می شد. این بدان معنا بود که بررسی و سرکشی به وضعیت لشکر و آمادگی نظامی آنان برای آن حضرت به عنوان رهبر دولت اسلامی بسیار مهم بوده است. (ص، آیات 32 و 33) او در این سرکشی ها کوچک ترین تغییرات را مدنظر داشت و چنان احاطه به وضعیت ارتش و لشکرهای زمینی و هوایی داشت که اگر کوچک ترین خلل و نقصی در هر یک از حوزه ها می دید به سرعت متوجه می شد و عوامل اختلال را مواخذه و مجازات می کرد، زیرا نظم و انضباط در ارتش از ارکان اساسی است. (نمل20 و21) هنگامی که نمایندگان ملکه سبا به خدمت آن حضرت(ع) رسیدند از شکوه و عظمت حکومت ایشان به هراس افتادند و خواهان صلح شدند زیرا با آن که پادشاهی سبا از جمله پادشاهی های قدرتمند و باشکوه آن زمان به شمار می رفت و از قدرت و ثروت بسیاری برخوردار بود، ولی در برابر عظمت قدرت و جلال سلیمانی، خود را ناچیز دانستند و شرمنده شدند و در نهایت ملکه سبا تسلیم دولت سلیمانی می شود و با او به توحید می گرود و از خورشید پرستی برائت می جوید. (سبا 15 تا 21، نمل 30 تا 50)



نوشته شده در شنبه 93 مرداد 11ساعت ساعت 1:10 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin