فرهنگی ،مذهبی
کشف الغطاء ، ص 364 - 363. خلاف واقع است ایشان نیز مانند سایر فقهاى شیعه خمس را واجب مىداند و درباره چگونگى مصرف آن نظرش این است: «بنابر اقوى فرد مىتواند خمس را به سادات مستحق بپردازد ولى احوط این است که مطلق خمس ( حتى سهم سادات ) را به فقیه جامعالشرائط که حاکم در عصر غیبت است بپردازد او مىنویسد: اشکالى نیست در این که فقیه جامعالشرائط از طرف امام « ع » در حال غیبت در مثل این امور نیابت دارد و همان طور که از بررسى کلمات بزرگان استفاده مىشود این امور از قطعبات است.» - مصباح الفقیه فى الزکاة الخمس ، ص 161 ، به صورت تلخیص. نقل شده بود اکتفا مىکنیم و به یک نکته مهم اشاره مىکنیم و آن اینکه شاید به ندرت پیدا شود کسى که قایل به حلال بودن خمس به نحو مطلق در میان فقهاى شیعه باشد. خمس هستند با کسانى که قایل به وجوب آن هستند جمع کرد که اولى مربوط به مناکح ( مسایل زناشویى ) و مساکن ( منازل مسکونى ) و تجارت ( سرمایه در حد نیاز براى زندگى ) است و دومى مربوط به مازاد موارد ذکر شده است و هرکس به کلمات بزرگان رجوع کند مىتواند این امر را به خوبى استفاده کند. مىکند و مىخواهد با ذکر این دو فتوى بگوید که خمس بر شیعیان واجب نیست غافل از اینکه خود همین دو فتوى بر وجوب خمس دلالت دارد و تنها چیزى که در آن مطرح است چگونگى مصرف خمس است ما در اینجا فتاواى این دو عالم بزرگ را دربارهى وجوب خمس ذکر مىکنیم تا معلوم شود آنان نیز خمس را مطلقاً حلال نمىدانستهاند. آنچه دربارهى حلال بودن خمس آوردیم تنها درباره مناکح ( ازدواج و مسایل زناشویى ) است و علت آن همان است که در روایات از امامان « علیهم السلام » آمده است که میلاد شیعیان پاک باشد و درباره بقیه اموال وارد نشده است و روایاتى که درباره وجوب خمس و سختگیرى به آن است مربوط به غیر از مناکح است.» - جواهرالکلام 16 / 146. «اما در حال غیبت پس امامان « علیهم السلام » اجازه دادهاند به شیعیان در خمس مربوط به آنان در موارد مناکح ( زناشویى ) و تجارت ( سرمایه ) و مساکن ( محل سکونت ) تصرف کننددرباره سایر موارد پس در هیچ صورت حق تصرف در اموال را ( بدون پرداخت خمس ) ندارند.» - همان. پرداخت آن همان است که این دو فقیه بزرگ بر آن تصریح فرمودهاند و صاحب جواهر نیز بر آن اشاره دارد و مىتوان ادعا کرد که همه فقهاى شیعه بر حلیت خمس در بعضى از موارد اتفاق نظر دارند کما این که شاید نتوان فقیهى پیدا کرد که قایل به حلیت خمس به طور کلى باشد. به حلیت خمس درباره مناکح و تجارت و مسکن خواسته است به خواننده این گونه تلقین کند که حکم به وجوب خمس از فتاواى فقهاى شیعه در قرن اخیر است و بدین وسیله زمینه بدبینى را به آنان فراهم کند. کسى داد و چگونه مصرف کرد ، موضوع مورد بحث و اختلافى در میان فقها از صدر اسلام تا کنون بوده است. بعضى از فقها بر این نظر بودهاند که خود فرد مىتواند خمس را اعم از سهم امام « ع » و سهم سادات در موارد مشخص در اسلام مصرف کند و به
همچنین نسبتى که به مرحوم شیخ رضا همدانى نیز مىدهد
ما به ذکر همین چند نظرِ فقهایى که فتواى آنان خلاف واقع
و شاید بتوان بین نظرات کسانى که قایل به عدم وجوب
امّا فتواى شیخ مفید و شیخ طوسى
نویسنده دو فتوا از مرحوم شیخ مفید و شیخ طوسى ذکر
«مرحوم شیخ مفید مىفرماید: بدان ، خداوند تو را تأیید کند که
همین طور مرحوم شیخ طوسى در نهایه مىفرماید:
بنابراین جمع بین روایات حلال بودن خمس بر شیعیان و وجوب
و نویسنده با حذف قبل و بعد بعضى از فتاوى و آوردن روایات مربوط
ولایت خمس با کیست؟ امّا در زمان غیبت خمس را باید به چه
By Ashoora.ir & Night Skin