سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فرهنگی ،مذهبی

     

حال با داشتن این ملاک ،

 ما بنا به در خواست شما مواردی را نیز به عنوان مثال اینجا می آوریم

 تا  نمونه ای برای شناخت  مصادیق دیگر باشد :

1)   از علامات وجود این شرک (خفی) در انسان اینست که

 اگر کسى او را در حال عبادت دید نشاطش افزون شود

 نمى‏گویم اگر کسى او را در حال عبادت دید عبادتش را بیشتر کند

( این که روشن است که ریا و شرک  می باشد)

 بلکه حتی اگر نشاطش زیادتر شود، شرک است.

2)   علامت دیگر اینکه هر گاه عبادتهاى پنهانیش آشکار شود

 قلبش احساس راحتى کند و روحش لذت ببرد .

3)   همچنین گفته شده که از نشانه‏هاى وجود این شرک در وجود انسان

 اینست که انسان بواسطه اعمالش خود را برتر از کسانیکه آن اعمال را بجاى

 نمى‏آورند ببیند و از مردم توقع اکرام و مسامحه در معامله با او را داشته باشد.

4)   همچنین کسانى که در عبادتشان رضایت خدا و ستایش مردم را

 توأما مى‏خواهند ، در عبادشان مشرکند . در روایتی است که

 از رسول خدا سوال شد:

یا رسول اللّه شرک اصغر چیست؟ فرمود: ریا

وفرمود: هر ریایى شرک است

بدرستى که هر کس براى مردم عمل کند ثوابش بر مردم است

 و هر کس براى خدا عمل کند پاداشش بر خداست.

و باز آن بزرگوار در تفسیر آیه شریفه

«فَمَنْ کانَ یَرْجُو لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلا صالِحا وَ

 لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ احَدا»

باز چنین مى‏فرماید:

 گاهى انسان عملى نیک انجام مى‏دهد ولى نه براى رضاى خدا

بلکه میل دارد مردم بشنوند و او را بستایند،

 این شخص همان کسى است که در عبادت پروردگارش شرک ورزیده است.

5)   از موارد شرک ، ریا در اصول عقاید و معارف الهیه است

 که از جمیع اقسام ریاها سخت‏تر و عاقبتش از همه بدتر و

 ظلمتش از تمام ریاها بیشتر و بالاتر است.

 صاحب این ریا ،براى اینکه در قلوب مردم رتبه و منزلت پیدا کند

 اظهارآن عقاید را مى‏کند.

 که این ریا باعث مى‏شود که نور ایمان از قلبش کم کم خارج شود،

و ظلمت کفر به جاى آن در قلب وارد شود،

 زیرا که این شخص گرچه در اوّل امر مشرک است به

 شرک خفى،

 زیرا که معارف الهیه و عقاید حقه را که خالص باید باشد

 از براى خدا به مردم تحویل داده و غیر را در آن شرکت داده است .

6)   از جمله آن موارد این است که انسان غیر خدا را در رفع حوائجش موثر بداند .

7)   برخی از بزرگان عباداتی را که برای زسیدن به بهشت و

 نعمت های اخروی باشد را از جمله شرک در عبادت برشمرده اند .

امام خمینی (ره) می فرمایند :

(تعریف جامع شرک در عبادت، که تمام مراتب آن را شامل گردد،

 ادخال رضاى غیر حق است در آن، چه رضاى خود باشد یا غیر خود،

 الا آن که اگر رضاى غیر خود از سایر مردم باشد، شرک ظاهر و

 ریاى فقهى است، و اگر رضاى خود باشد، آن شرک خفى باطنى است،

و در نظر اهل معارف باطل و ناچیز است و

 مقبول درگاه حق نیست. مثلا کسى که نماز شب بخواند براى وسعت روزى،

یا صدقه دهد براى رفع بلیّات،

 یا زکات دهد براى تنمیه(رشد) مال،

 یعنى این‏ها را براى حق تعالى بکند و

از عنایت او این امور را بخواهد،

 این عبادات گرچه صحیح و مجزى و با اتیان به اجزا و شرایط شرعیه

این آثار نیز بر او مترتب شود، لکن این عبادت حق تعالى نیست،

و داراى نیت صادقه و اراده خالصانه نخواهد بود،

 بلکه این عبادت براى تعمیر دنیا و رسیدن به مطلوبات نفسانیه دنیویه است،

 پس عمل او مصاب نیست. ) (چهل‏حدیث   326 )    

 

8)   از آن موارد است کسی که خود را  متصف به  حلم و بردبارى کند

 یا اظهار خشوع کند با آنکه متصف به آن نبوده ،دارای آن نباشد .

 و این خود ریا و شرک است.

9)   همچنین از شرک خفی است اگر در زندگی به اسباب ظاهریه

 اعتماد داشته باشیم .که موارد این نمونه متعدد است ، مثل اعتماد

 به پول و سواد و حتی آب و غذا .

10)    از آن موارد است تملق و چاپلوسی که منشاء آن شرک می باشد .

 حکما گفته‏اند که: طمع خاصیّتى است که در هر کجا وطن ساخت،

 سلسله شرک و نفاق را در حرکت آورد و اگر قوّت گرفت به کفر انجامد.

( شرح‏مصباح‏الشریعة   ص : 326)

11)   در روایتی است که حضرت فرمود:

 کارى مکن که محتاج به عذر شوى، یعنى: باید کار تو در ظاهر و

 نهان یکسان باشد و کارى نباشد که هرگاه ظاهر شود، محتاج به عذر شوى،

 چون هر چه محتاج به عذر است، خالص نیست و هر چه خالص نیست،

 شرک خفى است.از این روایت استفاده می شود که هر عملی که انسان

 انجام دهد و خطا باشد شرک آلود است .

12)  روایتی است درمصباح‏الشریعة / 539 

سمعت ابى محمّدا الباقر علیه السّلام یقول:

 تعلّق القلب بالموجود شرک ، و بالمفقود کفر.

حضرت صادق علیه السّلام مى‏فرماید که:

 از پدر خود امام محمّد باقر علیه السّلام شنیدم که گفت:

 دل بستن و علاقه داشتن به هر موجود، شرک است، و علاقه بر مفقود، کفر.

13)  همچنین اگر در مجلسی کسی پایین مجلس جای گرفت ،

 بااینکه دارای علم و شخصیتی خاص بود ، و ناراحت شد از اینکه

چرا با این مقام علمی و دینی که دارد او را زیردست نشانده اند .

 این ناشی از شرکی است که در علم و ایمانش دارد ، و الا علم و

 ایمان برای خداست و یکبار زیر دست نشستن چیزی از آن نمی کاهد .

14)  مورد دیگر :

چشم به دست مردم داشتن

 در امور مالی و تکدی گری و غیره که خود نوعی از شرک است .

15) از دیگر موارد شرک این است که ، در خلوت،



نوشته شده در دوشنبه 93 تیر 16ساعت ساعت 7:14 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin