سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فرهنگی ،مذهبی

     نوافل شبانه روزى و نماز شب و روزه‏هاى سنتى را به جا نیاورد ،

 اما در حضور مردم رغبت به این افعال داشته باشد .

16) حتی بلند گفتن تسبیح و تهلیل در مجالس.

 و همچنین در عیادت بیماران و مشایعت جنازه به قصد ریا.

 و یا اینکه درمجلس تعزیه یا ذکر مصیبت ،

 گریه به او دست دهد واشک خود را پاک نکند به قصد آنکه مردم او را ببینند،

و امثال این‏ها.

17)  همچنین است بی اعتمادی به خدا و اعتماد به غیر .

18)  و از دیگر مصادیق شرک که در روایات هم به آن اشاره شده است،

فال بد زدن است ،

 فرموده اند :

 طیره ‏شرک است.

فال بد زدن این است که مثلا صبح که از خانه خارج شد ،

 یکی از همسایگان را که از او خوشش نمی آید بیبند و با خود بگوید

 امروز روز نحسی برای من خواهد بود .

19)  کسی که ظاهر و باطنش یکی نباشد شرک است .

20)  همچنین خود بینی و خود خواهی شرک است .

21)  چرخواندن انگشترى در دست  براى یاد ماندن چیزى، از شرک خفى محسوب شده است.

22)  خود نمائى و میل به شهرت نیز از مصادیق شرک می باشد

23)  هر گاه در دل انسان ذره‏اى از محبت بمدح و ستایش و

 بغض مذمت باقى مانده باشد چنین کسى نباید بخلاصى از جمیع

وجوه این شرک اطمینان داشته باشد.

در آخر مناسب می دانیم مطلبی راکه

امام خمینی (ره) در شرح چهل‏حدیث   ص49  طرح ننموده اند را اینجا بیاوریم :

(مثلا تحصیل علم دیانت، که از مهمات اطاعات و عبادات است،

 انسان گاهى مبتلا مى‏شود در این عبادت بزرگ به ریا،

 در صورتى که خودش هم ملتفت نیست، به واسطه همان حجاب غلیظ

 حب نفس. انسان میل دارد در محضر علما و رؤسا و فضلا مطلب

مهمى را حل کند به طورى که کسى دیگر حل نکرده باشد، و خود او

 متفرد باشد به فهم آن، و هر چه مطلب را بهتر بیان کند و جلب نظر

اهل مجلس را بنماید بیشتر مبتهج است، و هر کس با او طرف شود

 میل دارد بر او غلبه کند و او را در بین جمعیت خجل و سرافکنده کند،

و حرف خود را، حق یا باطل، به حلق خصم فرو ببرد، و بعد از غلبه

 یک نحو تدلل و فضل فروشى در خود ادراک مى‏کند، اگر یکى از رؤسا

هم تصدیق آن کند نور على نور مى‏شود. بیچاره غافل از آنکه اینجا در

 نظر علما و فضلا موقعیت پیدا کرده، ولى از نظر خداى آنها و مالک الملوک

 همه عالم افتاد، و این عمل را به امر حق تعالى وارد سجّین کردند.

 در ضمن، این عمل ریایى مخلوط به چندین معصیت دیگر هم بود،

مثل رسوا کردن و خوار نمودن

  مؤمن، اذیت کردن برادر ایمانى، گاهى جسارت کردن و هتک کردن

 از مؤمن، که هر یک از آنها از موبقات و براى جهنمى کردن انسان خود مستقل‏اند.

اگر نفس. باز دام کید خود را بیفکند و به تو بگوید که مقصود من

 معلوم شدن حکم شرعى است و اظهار کلمه حق است، که از افضل طاعات است،

 نه اظهار فضیلت و خودنمایى، در باطن خود از او استفسار کن که اگر این

حکم شرعى را رفیق و همدرجه من مى‏گفت و او حل این معضله را مى‏کرد و

 شما در آن محضر مغلوب شده بودید، آیا به حال شما فرقى نمى‏کرد؟ اگر

 چنین است، تو در این دعوى صادق هستى.

اگر باز از کید و مکرش دست نکشد و بگوید اظهار حق چون فضیلت دارد

و ثواب پیش حق دارد، من مى‏خواهم به این فضیلت نایل گردم و دار ثواب اللَّه

 را تعمیر کنم، به او بگو اگر فرض شود که عین آن فضیلت را خداوند به

شما عنایت کند در صورت مغلوبیت و تصدیق حق، آیا باز طالب غلبه هستى؟

 پس، اگر رجوع به باطن ذات خود کردید دیدید باز مایل به غلبه هستید و

 اشتهار پیش علما به علم و فضل و این بحث علمى براى حصول منزلت بود

 در قلوب آنها، پس شما بدانید که در این بحث علمى، که از افضل طاعات و

 عبادات است، مرائى هستید، و این عمل شما، به حسب روایت شریف کافى،

 در سجّین است و شما مشرک به خدا هستید. این عمل براى حب جاه و

 شرف است، که به حسب روایت از دو گرگ که در گله بى چوپان رها شود

 ضررش بیشتر است به ایمان«». پس شما که اهل علم و متکفل اصلاح امتى

 و راهنماى آخرت و طبیب امراض نفسى، لازم است اوّل خود را اصلاح نمایى

 و مزاج نفس خود را سالم کنى تا از جمله عالمان بى‏عمل، که حالش معلوم است، نباشى.

خداوندا، دل ما را از کدورت شرک و نفاق پاک فرما، و آیینه قلب ما را از زنگا ر

حب دنیا، که منشأ این همه امور است، صافى فرما، و با ما همراهى فرما،

 و از ما بیچاره‏هاى گرفتار هواى نفس و حب جاه و شرف دستگیرى کن



نوشته شده در دوشنبه 93 تیر 16ساعت ساعت 7:14 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin