فرهنگی ،مذهبی
چرا ظهور حضرت ولی عصر شرط و شروط می خواهد؟ برمبنای آنها صورت می پذیرد. در روایت جعفری می خوانیم «ابی الله ان یجری الامور الاباسبابها و لکل شی ء سببا»(بحار الانوار،ج 2 ص90 و اصول کافی ـ جلد اول ، باب معرفه الامام و الرد الیه ،حدیث 7) قرار خواهند گرفت ، سنت هدایت به این معنی که خداوند همه انسانها را به صراط مستقیم خویش می خواند و آنانکه ایمان بیاورند هدایت بیشتری خواهند یافت. سنت استدراج به این معنی که خداوند به آنانکه ایمان نیاورده اند مهلت می دهد تا خودشان به دست خودشان در گمراهی و ضلالت فرو بروند ، سنت جزا به این معنی که خداوند برای هر عمل، جزایی متناسب قرار داده است. جزای عمل خیر ثواب است و جزای عمل شر عذاب و عقاب و سنت عُسر ویُسر به این معنی که در کنار هرسختی آسایش وجود دارد و سنت انتصار به این معنی که خداوند کسی را که در راه او گام بردارد یاری خواهد کرد . اداره می شود. همه شئون زندگی انسان می تواند تحت یکی از این سنت ها قرار بگیرد و آدمی اگر تحت یکی از این سنت ها قرار گرفت لوازم و پیامدهایی برایش خواهد داشت. فرض بگیرد کسی عملی خیر یا شر انجام بدهد بدین وسیله خود را تحت سنت جزا قرار داده است ، اگر عملش خیر باشد باید منتظر پاداش بماند واگر عملش شر باشد منتظر عقوبت . این بابت است که ظهور براساس سنت های الهی اتفاق خواهد داد. فرض بگیرید فرد یا امت به سمت و سوی یاری دین الهی بروند و با جهاد همه جانبه خویش در جهت احیای دین و اماته کفر بکوشند خداوند متقابلاً آنها را یاری خواهد داد و یک شکل از یاری الهی ، فرستادن حجت خویش است و نیز فرض بگیرید فرد یا امت کفران بورزند و به ظلم و ستم گری روی بیاورند و به خاموش کردن نور دین الهی بپردازند خداوند متقابلاً از آنها انتقام خواهد گرفت و یک مصداق از انتقام الهی فرستادن حجت خویش است . عمل بگذارند. پس همه چیز بسته به عمل انسانهاست که چگونه عمل بنمایند . تا عمل آگاهانه و از روی اختیار خویش صورت نگیرد سنت الهی به جریان نمی افتد. به عبارت دیگر شرط پیاده شدن سنت های الهی عمل خود انسانهاست . علت ها رفع بشود ظهور اتفاق خواهد افتاد . باید برگردیم و ببینیم چه شد که خداوند آخرین حجت خویش را به میان انسانها نفرستاد واو را در پرده غیبت نهاد .چنانچه روایت ها نشان می دهد غیبت حضرت ولی عصر چند علت اساسی داشته است: (غیبه نعمانی ،باب 10 ـ کمال الدین وتمام النعمه ج 2 ـ ص42) قتل حضرت ولی عصر بوده اند لذا غیبت اتفاق افتاد تا ایشان به عنوان ذخیره الهی محفوظ بماند . غیبت اتفاق افتاد تا آن وقت که استعداد و آمادگی پذیرش حضرت ولی عصر در مردم پدید بیاید . غیبت حضرت ولی عصر خواسته است انسان ها را بیازماید تا معلوم بشود مومن و کافرکیست . غیبت ولی الهی شده است طبیعی است که برداشته شدن آنها باعث ظهور ولی الهی خواهدشد. اگر غیبت حضرت ولی عصر به واسطه بیم قتل و نبود استعداد صورت پذیرفته ، طبیعی است که وقتی بیم قتل نباشد واستعداد پذیرش مردمی وجود داشته باشد، ظهور رخ خواهد داد بابت است که علل غیبت هنوز به جای خود باقی است؛ نه تنها بستر لازم پدید نیامده که موانع ظهور هنوز وجود دارد . لازم است تا ظهور اتفاق بیفتد کدام اند؟ از این چهار شرط محقق شده ولی می ماند دو شرط دیگر (تاریخ الغیبت الکبری، ص400) عادل یعنی آنکه ولایت دارد و از هرجنبه که بنگرید عادل است هم در شخصیت وی عدالت اخلاقی هست و هم در رفتار وی عمل عادلانه وقتی می گوییم آنکه ولایت دارد اشاره به کسی است که خداوند وی را تعیین کرده و حجت اوست ؟ ولی سوال: چرا ولی عادل؟ ساده تر: چرا ظهور مشروط به وجود رهبری شایسته است ؟ رهبری شایسته بوده که به پیروزی رسیده و اگر به پیروزی نرسیده لااقل یک علت آن نبود رهبری شایسته بوده است. عظمت ودراین سطح اگر رهبری شایسته نداشته باشد قطعاً نخواهد پایید و دوباره جهان را دستخوش آشوب خواهد کرد. شایسته امکان ندارد. مگر راه سعادت و رستگاری انسانها با آن همه پیچیدگی و صعوبت جز با راهنمایی آنکه خدا وی را گمارده باشد میسر خواهد بود؟ این رهبر شایسته را ولی عادل می گوییم و چنانچه هم منابع روایی شیعه و هم منابع روایی سنت نشان می دهد ولی عادل شخص حضرت ولی عصر(عج) است. اولاً نصب است یعنی اینکه خداوند آنها را تعیین کرده است ثانیاً علم است یعنی اینکه آگاه به دین الهی اند و ثالثاً عصمت است یعنی اینکه از هر گونه خطا و معصیت معصوم اند (کشف المراد ، ص491 ـ و قواعد المرام ـ ص177) اولاً قدرت واقتدار روحی و جسمی است گفته اند حضرت ولی عصر توانایی های خارق العاده دارد هم از نظرجسمی وهم از نظر روحی ثانیاً متعهد نبودن به قدرت های حاکم است گفته اند حضرت ولی عصر وقتی ظهور بنماید متعهد نبودن به قدرت های حاکم است (کمال الدین وتمام النعمه ـ ج 2 ، ص 44 ، حدیث 7) گفته اند حضرت ولی عصر وقتی ظهور بنماید بیعت هیچ کس را برگردن خویش ندارد لذا تعهدی درقبال آنها نخواهد داشت (کمال الدین و تمام النعمه ـ ج2 ـ ص142و 143 حدیث 2و3و4و5)
ظهور حضرت ولی عصر شرط وشروط و شرایط می خواهد به این دلیل که
1ـ5ـ خداوند در این نظام هستی یک دسته قانونها و سنت ها قرار داده که همه امور
بعضی از این سنت ها عبارتند از: سنت ابتلاء به این معنی که همه انسانها مورد آزمایش الهی
سنت ها اصطلاحاً روش های الهی اند (محمدی گیلانی ـ 51) که برمبنای آنها عالم هستی
اینکه می گوییم ظهور حضرت ولی عصر شرط و شروط و شرایط می خواهد از
براین پایه سنت الهی در آن وقت به جریان خواهد افتاد که انسانها خودشان پا به میدان
* غیبت حضرت ولی عصر به واسطه علل خاصی صورت گرفته است اگر آن
* بیم قتل ؛ ظالمان عصر و حاکمان عباسی از زمان امام حسن عسگری در صدد
* نبود استعداد؛ مردم عصر، استعداد و آمادگی پذیرش حجت الهی را نداشته اند لذا
* امتحان مردم ؛ سنت امتحان و ابتلا یکی از سنت های الهی است و خداوند به وسیله
اولیای الهی یا ظاهراند یا غایب و از این دو حال خارج نیست؛ وقتی یک دسته علل باعث
براین مبنا باید بکوشیم تا علل غیبت را برداریم . اینکه ظهور هنوز اتفاق نیفتاده است از این
شرایط ظهور چیست؟
اکنون نوبت آنست که بدانیم شرایط ظهور چیست و آن شرط و شروط و شرایط که
به نظر می رسد که ظهور حضرت ولی عصر چهارشرط اساسی لازم دارد که دو شرط
شرط اول ؛ ولیّ عادل : ظهور اگر بخواهد اتفاق بیفتد باید ولی عادل وجود داشته باشد ولی
از سه دریچه به رهبری شایسته نیازمند خواهیم بود :
از دریچه اول قیام جهانی بدون وجود رهبری شایسته امکان ندارد. در همه انقلاب های تاریخ
از دریچه دوم حکومت جهانی بدون وجود رهبری شایسته امکان ندارد. حکومتی با این
ا زدریچه سوم هدایت جهانی و رساندن انسانها به سعادت حقیقی خویش بدون وجود رهبری
ولیّ عادل دو دسته ویژگی ها دارد : (درسنامه ص4، ج 3)
الف : ویژگیهای عام؛ این ویژگی ها مشترک است و همه ائمه معصومین داشته اند ؛
ب : ویژگی های خاص؛ این ویژگی ها مختص است و در شخص حضرت ولی عصر دیده می شود ؛
By Ashoora.ir & Night Skin