سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فرهنگی ،مذهبی

 

هارون از محبوبیت بسیار و معنویت نافذ امام ( ع ) سخت بیمناک بود .

 چنانکه نوشته اند که هارون ، درباره امام موسی بن جعفر ( ع ) می گفت :

«می ترسم فتنه ای بر پا کند که خونها ریخته شود»

و پیداست که این  قیامهای مقدس را که سادات علوی و شیعیان خاص رهبری

 می کردند و گاه خود در متن آن قیامها و اقدامهای شجاعانه بودند از نظر

 دستگاه حاکم غرق در عیش و تنعم بناحق " فتنه " نامیده می شد .

 از سوی دیگر این بیان هارون نشانگر آن است که

 امام ( ع ) لحظه ای از رفع ظلم و واژگون کردن دستگاه جباران غافل نبوده است .

وقتی مهدی عباسی به امام ( ع ) می گوید :

 " آیا مرا از خروج خویش در ایمنی قرار می دهی "

 نشانگر هراسی است که دستگاه ستمگر عباسی از امام ( ع ) و یاران و

 شیعیانش داشته است .

 به راستی نفوذ معنوی امام موسی ( ع ) در دستگاه حاکم به حدی بود

 که کسانی مانند علی بن یقطین صدراعظم ( وزیر ) دولت عباسی ،

 از دوستداران حضرت موسی بن جعفر ( ع ) بودند و

 به دستورات حضرت عمل می کردند .

 سخن چینان دستگاه از علی بن یقطین در نزد

 هارون سخنها گفته و بدگوئیها کرده بودند ، ولی امام

     به وی دستور فرمود با روش ماهرانه و تاکتیک خاص

اغفالگرانه ( تقیه ) که در مواردی

          برای رد گمی حیله های دشمن ضروری و شکلی از مبارزه پنهانی است ،

در دستگاه هارون بماند و به کمک شیعیان و هواخواهان آل علی ( ع ) و

ترویج مذهب و پیشرفت کار اصحاب حق ، همچنان پای فشارد

بی آنکه دشمن خونخوار را از این امر آگاهی حاصل شود 

سرانجام بدگوئی هائی  که اطرافیان از امام کاظم ( ع ) کردند در وجود هارون کارگر افتاد

هارون  در سفری که در سال 179ه . به حج رفت

بیش از پیش به عظمت معنوی امام ( ع )

و احترام خاصی که مردم برای امام موسی الکاظم ( ع ) قائل بودند پی برد

هارون سخت از این جهت ، نگران شد

وقتی به مدینه آمد و قبر منور پیامبر اکرم ( ص ) را زیارت کرد ،

تصمیم بر جلب و دستگیری  امام ( ع ) یعنی فرزند پیامبر گرفت .

هارون صاحب قصرهای افسانه ای در سواحل دجله ، و دارنده امپراطوری

 پهناور اسلامی که به ابر خطاب می کرد : " ببار که هر کجا بباری  در کشور من

 باریده ای و به آفتاب می گفت بتاب که هر کجا بتابی کشور اسلامی و قلمرو

 من است ! " آن چنان از امام ( ع ) هراس داشت که وقتی قرار شد آن

حضرت را از مدینه به بصره آورند ، دستور داد چند کجاوه با کجاوه امام ( ع )

بستند و بعضی را نابهنگام و از راههای دیگر ببرند ، تا مردم ندانند که امام ( ع )

را به کجا و با کدام کسان بردند ، تا یأس بر مردمان چیره شود و بی خبر بمانند .

به نبودن رهبر حقیقی خویش خو گیرند

و سر به شورش و بلوا برندارند

هارون ، امام موسی کاظم ( ع)  را گرفت و کار تبعید

را فریبکارانه و با احتیاطانجام داد

ابتدا دستور داد امام هفتم ( ع ) را با غل و زنجیر به بصره ببرند

و به عیسی بن جعفر بن منصور که حاکم بصره بود ، نوشت اما م ( ع )را

زندانی  کند ،پس از یک سال والی بصره را به قتل امام ( ع ) مأمور کرد .

از انجام دادن این قتل عذر خواست .      عیسی

و لذا امام را به بغداد منتقل کرد و فضل بن ربیع سپرد .

مدتی حضرت کاظم ( ع ) در زندان فضل بود .

در این مدت و در این زندان امام ( ع ) پیوسته به عبادت و راز و

نیاز با خداوند متعال مشغول بود .

هارون ، فضل را مأمور قتل امام ( ع ) کرد ولی فضل هم از این

کار کناره جست . باری  چندین سال امام ( ع ) از این زندان به آن زندان انتقال می یافت .

، در زندانهای تاریک و سیاهچالهای دهشتناک ، امام بزرگوار

با محبوب و معشوق حقیقی خود ( الله ) راز و نیاز می کرد و

خداوند متعال را بر این توفیق عبادت که نصیب وی شده است

سپاسگزاری می نمود .

شهادت اما م (ع)

عاقبت آن امام بزرگوار در سال 183هجری در سن 55سالگی به

هارون مسموم و شهید شد .      دست مردی  ستمکار به نام " سندی  بن شاهک " و به دستور

شگفت آنکه ، هارون با توجه به شخصیت والای موسی بن جعفر ( ع )

پس از درگذشت و شهادت امام نیز اصرار داشت تا مردم این خلاف حقیقت

را بپذیرند که حضرت موسی بن جعفر ( ع ) مسموم نشده بلکه به مرگ طبیعی

از دنیا رفته است ، اما حقیقت هرگز پنهان نمی ماند .

بدن مطهر آن امام بزرگوار را در مقابر قریش - در نزدیکی بغداد  به خاک سپردند .

از آن زمان آن آرامگاه عظمت و جلال پیدا کرد ،

و مورد توجه خاص واقع گردید ، و شهر " کاظمین " از آن روز بنا شد 

و روی به آبادی گذاشت     .

و از تبعیدگاه زنان و فرزندان حضرت امام موسی بن جعفر ( ع )    

بیشتر آنها از کنیزان بودند که اسیر شده و حضرت موسی کاظم ( ع ) آنها ر ا

می خریدند و آزاد کرده یا عقد می بستند .

نخستین زوجه آن حضرت " تکتم " یا« نجمه » دارای  تقوا و فضیلت بوده و

زنی بسیار عفیفه و بزرگوار و مادر امام هشتم شیعیان حضرت رضا ( ع ) است .

فرزندان حضرت موسی  بن جعفر را 37تن نوشته اند : 19پسر و 18دختر
که ارشد آنها حضرت علی بن موسی  الرضا ( ع ) وصی و امام بعد از آن امام

بزرگوار بوده است . حضرت احمد بن موسی ( شاهچراغ ) که در شیراز مدفون است .

حضرت محمد بن موسی نیز که در شیراز مدفون است .

حضرت حمزه بن موسی که در ری مدفون می باشد .

از دختران آن حضرت ، حضرت فاطمه معصومه در قم مدفون است ،

و قبه و بارگاهی با عظمت دارد . سایر اولاد و سادات موسوی هریک مشعلدار علم و

تقوا در زمان خود بوده اند ، که در گوشه و کنار ایران و کشورهای اسلامی پراکنده شده ،

ا     " و در همانجا مدفون گردیده اند ، روحشان شاد باد     .

صفات و سجایای حضرت موسی بن جعفر ( ع )      
موسی بن جعفر ( ع ) به جرم حقگویی و به جرم ایمان و تقوا و علاقه مردم زندانی شد .

حضرت موسی  بن جعفر را به جرم فضیلت و اینکه از هارون الرشید در همه صفات

و سجایا و فضائل معنوی برتر بود به زندان انداختند .

شیخ مفید درباره آن حضرت می گوید :

او عابدترین و فقیه ترین و بخشنده ترین و بزرگ منش ترین مردم زمان خود بود ،

زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت . این جمله را زیاد تکرار می کرد :

« اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و المغفرة بعد الموت و  العفو عند الحساب »

خداوندا راحتی را  در آن زمانی  که مرگ به سراغم آید در خواست می نمایم،

و مرا بعد از مرگم مرا ببخش و بیامرز

و در آن هنگام که در برابر حساب اعمال حاضرم کنی عفو را به من ارزانی دار.

مردم مدینه به او لقب " زین المجتهدین " داده بودند .



نوشته شده در یکشنبه 93 تیر 8ساعت ساعت 6:51 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin