فرهنگی ،مذهبی
معاد جهت که «محل بازگشت» است؛ بازگشتن به جایی که قبلاً آنجا بود. معاد را نزد اهل کلام حشر گویند و آن دو قسم است: جسمانی و روحانی. مراد از معاد در کلمات متکلمان و فلاسفه بازگشت انسان است بعد از مرگ و حیات بعد از مرگ است و تصویر آن چنین است که انسان بعد از مرگ مجدداً زنده شده و در روزی که آن را روز معاد گویند به حساب اعمال وی رسیدگی و نیکوکاران پاداش نیکوکاری خود را گرفته و منعم شوند به نعم جاودانی و بدکاران به کیفر اعمال زشت خود برسند و مهذب شوند به عذاب جاودانی. یکی از مسائل مهم که از دیر زمان مورد توجه ادیان و متکلمان و فلاسفه قرار گرفتهاست همان مساله زندگی بعد از مرگ و معاد است. پیروان ادیان کلاً معتقد به زندگی بعد از مرگ بوده و یکی از اساسی ترین مسائل مذهبی به حساب میآورند. 12 ذاریات، 15 و 17 و18 انفطار، 82 شعرا، 56 واقعه، 78 ص و...) به کارهای از پیش فرستادهاش مینگرد (نباء آیه 40) و اسرار فاش میشود (9 طارق) همانند پروانه های پراکنده مبهوتند (4 قارعه) انسان از برادر و مادر و پدرش می گریزد (34 عبس) 17 نبا، 38 مرسلات و...) نمیگوید (35 مرسلات) بسیار سخت و دردناک برای کافران نه آسان (9 مدثر) یَوم یَخرجُونُ مِن الاَجداث سِراعاً؛ روزی که مردم از گور شتابان بیرون می آیند (43 معارج) مالک چیزی نیست (19 انفطار) خداوند پیامبر و مؤمنان را خوار نمی کند (8 تحریم) اَیْدیهم؛ روزی که زنان و مردان با ایمان برای اعمال شایسته شان با نور خویش که در پیش آنان است، حرکت میکنند (12 حدید) «یَوْمَ یَسْمَعُوْنَ الصَّیْحَةَ بِالحقِّ ذلِکَ یَوْمُ الخُروج * اِنَّا نَحْنُ نُحْیى وَ نُمِیْتُ وَ اِلَیْنا المَصِیْرُ* یَوْمَ تَشَقَّقُ الأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعَاً ذلِکَ حَشْرٌ عَلَیْنا یَسُیْرٌ» روزى که مى شنوند صیحه را (نفخ در صور)
به قیامت، «معاد» گفته میشود، از آن
دیگر اسامی قیامت در قرآن که با کلمه یوم آغاز میشود
یَوم الدین؛ روز جزا (2 حمد، 35 حجر، 20 صافات،
یَوم یَنظر المَراء ماقَدَّمَتْ یَداه؛ روزی که انسان
یَوم تُبْلی السرائِر؛ روزی که پرده ها کنار میرود
یَوم یکون الناسُ کالفَراش المَبْثوث؛ روزی که مردم
یَوم المَوعُود؛ روز موعود (2 بروج)
یَوم یَفِرُّ المرء مِن اَخیه و اُمّهِ وَاَبیه؛ روزی که
یَوم الفَصْل؛ روز جدایی (21 صافات، 40 دخان،
یَوم لایَنْطِقون؛ روزی که کس سخن
یَوم عَسیر علی الکافرین غیر یسیر؛ روز
یوم عسر؛ روز دشوار (8 قمر)
یَومُ التغابُن؛ روزی که مردم در می یابند که در دنیا باخته اند (9 تغابن)
یَومُ لاتملک نفسٌ لنفْس شَیئاً؛ روزی که هیچ کس
یَومُ لایُخْزی اللَّهُالنَّبی والذین آمنوا معه؛ روزی که
یَومُ الجَمع؛ روزی که مردمان گرد میآیند (7 شوری)
یَوم تَری المؤمنین و المؤمنات یَسمی نورهم بین
یَوم معلوم؛ روزی که قطعی و حتمی است (38 شعرا)
یَوم مشهود؛ روزی که جملگی در آن حاضر شوند (103 هود)
By Ashoora.ir & Night Skin