سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فرهنگی ،مذهبی

ارشاد کرد و آگاهى داد . بعد موسم حج فراهم مى رسد که فرصت مناسب ترى

 براى تبلیغ است . بعد از حدود دو ماه نامه هاى مردم کوفه مى رسد . نامه هاى

مردم کوفه به مدینه نیامده , و امام حسین نهضتش را از مدینه شروع کرده است

. نامه هاى مردم کوفه در مکه به دست امام حسین رسید , یعنى وقتى که امام

تصمیم خود را بر امتناع از بیعت گرفته بود و همین تصمیم , خطرى بزرگ

 براى او به وجود آورده بود .
( خود امام و همه مى دانستند که نه اینها از بیعت گرفتن دست بر مى دارند و نه

امام حاضر به بیعت است ) بنابر این دعوت مردم کوفه عامل اصلى در این نهضت

 نبود بلکه عامل فرعى بود , و حداکثر تاثیرى که براى دعوت مردم کوفه مى توان

 قائل شد این است که این دعوت از نظر مردم و قضاوت تاریخ در آینده فرصت به

ظاهر مناسبى براى امام به وجود آورد .

کوفه ایالت بزرگ و مرکز ارتش اسلامى بود ( 9 ) . این شهر که در زمان عمر بن

 الخطاب ساخته شده , یک شهر لشکرنشین بود و نقش بسیار موثرى در سرنوشت

کشورهاى اسلامى داشت و اگر مردم کوفه در پیمان خود باقى مى ماندند احتمالا

امام حسین علیه السلام موفق مى شد .

کوفه آن وقت را با مدینه با مکه آن وقت نمى شد مقایسه کرد , با خراسان آن وقت

 هم نمى شد مقایسه کرد , رقیب آن فقط شام بود . حداکثر تاثیر دعوت مردم کوفه ,

 در شکل این نهضت بود یعنى در این بود که امام حسین از مکه حرکت کند و آنجا را

 مرکز قرار ندهد ( البته خود مکه اشکالاتى داشت و نمى شد آنجا را مرکز قرار داد .

 , پیشنهاد ابن عباس را براى رفتن به یمن و کوهستانهاى آنجا را پناهگاه قرار دادن ,

نپذیرد , مدینه جدش را مرکز قرار ندهد , بیاید به کوفه . پس دعوت مردم کوفه در

یک امر فرعى دخالت داشت , در اینکه این نهضت و قیام در عراق صورت گیرد ,

 والا عامل اصلى نبود .

وقتى امام در بین راه به سر حد کوفه مى رسد با لشکر حر مواجه مى شود . به

مردم کوفه مى فرماید : شما مرا دعوت کردید . اگر نمى خواهید بر مى گردم .

معنایش این نیست که بر مى گردم و با یزید بیعت مى کنم و از تمام حرفهایى که

 در باب امر به معروف و نهى از منکر , شیوع فسادها و وظیفه مسلمان در این

 شرایط گفته ام , صرف نظر مى کنم , بیعت کرده و در خانه خود مى نشینم و

سکوت مى کنم . خیر , من این حکومت را صالح نمى دانم و براى خود وظیفه اى

 قائل هستم . شما مردم کوفه مرا دعوت کردید , گفتید : ( اى حسین ! ترا در

هدفى که داراى یارى مى دهیم , اگر بیعت نمى کنى , نکن . تو به عنوان امر به معروف

 و نهى از منکر اعتراض دارى , قیام کرده اى , ما ترا یارى مى کنیم( . من هم آمده ام

 سراغ کسانى که به من وعده یارى داده اند . حال مى گوئید مردم کوفه به وعده خودشا

ن عمل نمى کنند , بسیار خوب ما هم به کوفه نمى رویم , بر مى گردیم به جایى که

مرکز اصلى خودمان است . به مدینه یا حجاز یا مکه مى رویم تا خدا چه خواهد .

به هر حال ما بیعت نمى کنیم ولو بر سر بیعت کردن کشته شویم . پس حداکثر تاثیر

 این عامل یعنى دعوت مردم کوفه این بوده که امام را از مکه بیرون بکشاند , و

ایشان به طرف کوفه بیایند .

البته نمى خواهم بگویم که واقعا اگر اینها دعوت نمى کردند , امام قطعا در مدینه یا مکه مى ماند , نه , تاریخ نشان مى دهد که همه اینها براى امام محذور داشته است . مکه هم از نظر مساعد بودن اوضاع ظاهرى وضع بهترى نسبت به کوفه نداشت . قرائن زیادى در تاریخ هست که نشان مى دهد اینها تصمیم گرفته بودند که چون امام بیعت نمى کند , در ایام حج ایشان را از میان بردارند . تنها نقل  طریحى نیست , دیگران هم



نوشته شده در دوشنبه 92 آبان 20ساعت ساعت 1:0 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin