فرهنگی ،مذهبی
پاس و آبشار گفتم : بازی بدون گل هم بی جاذبه است. گفت: زندگی بی گل ، از آن بی جاذبه تر است. گفتم: «گل» زندگی به چیست؟ گفت : عمر ما یک میدان مسابقه است. فرصتهایی که ما پیدا می کنیم ، هر کدام مثل یک «پاس»است از بی عرضگی ماست اگر نتوانیم گل بزنیم! گفتم : پس با این حساب ،ما کلی پاس خراب کرده ایم و نتوانسته ایم گلی بزنیم . حیف از آن همه پاسهای قشنگ و فرصتهای طلایی! گفت : درست است ، هدر دادن عمر ، بد تر از خراب کردن پاس است. به ما خیلی پاس می دهند ، ولی ما «آبشار زن» نیستیم و پاس ها را خراب میکنیم . هدر دادن هر نعمت ، خراب کردن یک پاس است. «بگذشت زمان دست به کاری نزدی بر گردن لحظه ها مهاری نزدی» «صد توپ زدی تمام را کردی «اوت» صد پاس گرفته ، آبشار نزدی» گفتم : رفتی تو والیبال !.... گفت : بازی بازی است دیگر ،چه فرقی می کند.؟ آن جا گل می زنند ، این جا آبشار ، عمده خراب کردن پاسهاست که داریم! گفتم : دنیا ، واقعاً بازیچه است . گفت : ولی زندگی ، بازی نیست!... اگر هم بازی باشد یک بازی «جدی» است! ---------------------- جا دادرد از والیبالیستهای کشور عزیزمان که توانستند بر قله افتخار آسیا باستند تشکر کنم. و نیز از دلیر مردان کشتی قدردانی میشود (علی یارتان خدا نگهدارتان)
By Ashoora.ir & Night Skin