سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فرهنگی ،مذهبی

خلاصه ای از زندگی امام سجاد (ع)

               امام چهارم شیعیان

نام :علی(ع)

نام پدر :امام حسین (ع)

نام مادر :شهربانو (، شاه زنان )دختر یزدگرد

                         ساسانی پادشاه ایران

تاریخ تولد :5 شعبان سال38 هجری.قمری

محل تولد : مدینه

القاب : زین العابدین ،سجاد

کنیه :  ابامحمد و ابوالحسن

نام کتاب : صحیفه سجادیه و رساله حقوق

مدت عمر :57 سال

مدت امامت :34 سال

تاریخ شهادت :12محرمسال95 هجری ،ق

علت شهادت :

قاتل : ولیدبن عبدالملک (خدا لعنت کند)

مدفن : مدینه (قبرستان بقیع)

 

 

 

 

 تولد
امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام

 مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور،

 در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شد .

تقریباً بیست و سه سال با پدر بزرگوار زندگی کرد.

 پس مدت امامت آن بزرگوار سی و چهار سال است    .

حضرت سجّاد علیه السلام پدری چون حسین دارد و مادرش

 دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق به طور

 خارق العاده این دختر را به امام حسین می‌رساند.

 شرافت این زن آن است که مادر نُه نفر از ائمه طاهرین می‌شود.

  ولذا  این زن نیز «ام الائمه» چنانچه امام حسین علیه السلام

 «اب الائمه» است

گرچه امام سجاد علیه السلام با اهل‌بیت علیهم السلام در همه فضایل

 وجه اشتراک دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل

 انسانی نیست، اما از نظر گفتار و کردار شباهت تامّی به جدشان

 امیرالمؤمنان علی علیه السلام دارد.

 امام زین العابدین علیه السلام زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور

 در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود.



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 6:25 عصر توسط مشتعلی| نظر

     آن حضرت سه سال پیش از شهادت امام على(علیه السلام)متولّد گردید،

 وقتى دیده به جهان گشود، جدّش امیرمؤمنان(علیه السلام)در خطِّ جهادِ

جنگِ جمل، غرق گرفتارى بود

و حکومت چند ماهه امام حسن علیه السلام را درک کرد.

و از آن پس شهادت عمویش امام جسن(ع) بود .

و بعد  در محنت و گرفتاریهاى فراوان پدرش امام حسین(علیه السلام)

او شریک بود.

او همه این رنج ها را طى کرد و خود به طور مستقل رویاروى

 گرفتاریها قرار گرفت.

امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت

واقعه‌ کربلا با همه‌ ابعاد عظیم‌ و بی‌ مانندش‌ پر از شور حماسی‌ و

 وفا و صفا وایمان‌خالص‌ در عصر روز عاشورا ظ‌اهرا به‌ پایان‌ آمد ،

 اما مأموریت‌ حضرت‌ سجاد ( ع‌ ) و زینب‌ کبری‌ ( س‌ ) از آن‌ زمان‌ آغاز شد .

 اهل‌ بیت‌ اسیر را از قتلگاه‌ عشق‌ و راهیان‌ به‌ سوی‌ "الله‌" و از کنار

نعشهای‌ پاره‌ پاره‌ به‌ خون‌ خفته‌ جدا کردند . حضرت‌ سجاد ( ع‌ ) را در

حال‌ بیماری‌ بر شتری‌ بی‌ هودج‌ سوار کردند و دو پای‌ حضرتش‌ را از

 زیر شکم‌ آن‌ حیوان‌ به‌ زنجیر بستند . سایر اسیران‌ را نیز بر شتران‌

سوار کرده‌ ، روانه‌ کوفه‌ نمودند . کوفه‌ای‌ که‌ در زیر سنگینی‌ و

 خفقان‌ حاکم‌ بر آن‌ بهت‌ زده‌ بر جای‌ مانده‌ بود و جرأت‌ نفس‌ کشیدن‌

 نداشت‌ ، زیرا ابن‌ زیاد دستور داده‌ بود رؤسای‌ قبایل‌ مختلف‌ را به‌

زندان‌ اندازند و مردم‌ را گفته‌ بود بدون‌ اسلحه‌ از خانه‌ها خارج‌ شوند .

 در چنین‌ حالتی‌ دستور داد سرهای‌ مقدس‌ شهدا را بین‌ سرکردگان

‌ قبایلی‌ که‌ در کربلا بودند تقسیم‌ و سر امام‌ شهید حضرت‌ ابا عبد الله‌ الحسین

‌ را در جلو کاروان‌ حمل‌ کنند . بدین‌ صورت‌ کاروان‌ را وارد شهر کوفه‌ نمودند .

 و در آن واقعه امام سجاد  به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت

پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده

 او گذاشته شد و از آن روز تا روزی که به شهادت رسید زمامدارانی چون

 یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم،

عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.
امام سجاد علیه السلام در اوضاع ناگوار اجتماعی آن روز که ارزش های

 دینی دست خوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود،

 مهمترین کار خویش را در زمینه برقراری پیوند مردم با خدا، با دعا آغاز کرد.
چنین بود که مردم تحت تأثیر روحیات آن حضرت قرار گرفتند و شیفته مرام و

 روش او شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث او در آمدند

و از سرچشمه زلال دانش وی که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و

 امیرالمؤمنین علیه السلام بود، بهره ها جستند.
? شرایط، مقتضیات و رسالتها در عصر امام سجاد علیه السلام
اقتدار حکومتهای جبار و ظالم عصر، نظارت شدید و سختگیریهای بسیار بر مخالفان

 سیاسی بویژه شیعیان، سرکوبی قیامها با کشتارهای بی رحمانه، جهالت سیاسی و مذهبی

 مردم، شیوع بی دینی و مفاسد اخلاقی، و قلت یاران و مجاهدان واقعی، از جمله موانعی

 بودند که نگذاشتند امام سجاد علیه السلام به صورت مسلحانه قیام کنند.
مردم مسلمان عصر امام علیه السلام به علت تبلیغات و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی

حکومتهای نامشروع در برابر حقایق سیاسی و مذهبی در نهایت جهالت و بی دینی به سر

 می بردند. بدعتها و عقاید گمراه کننده و باطل بهعنوان احکام و عقاید مذهبی،

مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود.
در چنین شرایطی، بزرگترین و مهمترین مسئولیت امام سجاد علیه السلام،

 احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت علیه السلام،

 مبارزه با جهالت سیاسی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود.
امام علیه السلام می باید در برابر حقایق سیاسی اسلام روشنگری می کردند

بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومتهای غاصب و ظالم و

 ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و

 جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده می ساختند.

محنت و رنج او وقتى بالا گرفت که لشکریان یزید در مدینه وارد مسجد رسول اللّه

 شدند و اسب هاى خویش را در مسجد بستند، یعنى همان جایى که انتظار آن می رفت

 مکتب رسالت و افکار مکتبى در آنجا انتشار یابد، امّا برعکس، آن مکان مقدّس در عهد

آن امام تقوا و فضیلت، به دست سپاه منحرف بنی امیّه افتاد و آنان ضمن تجاوز به نوامیس

 مردم مدینه و کشتار فراوان، بی پروایى را از حدّ گذراندند و حرمت مدفن مقدّس

 رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)و مسجدش را هتک نمودند.
امام سجّاد(علیه السلام) براى پیش راندن مسلمانان به سوى نفرت از بنی امیّه و

 افزودن مبارزه جویى با آنان، تلاش هاى مؤثّرى نمود.
و هر گاه فرصتى به دست می آمد، مردم را بر ضدّ امویان تحریک می کرد.
و با احتیاط، برنامه حاکمان منحرف را تحت نظر قرار می داد.

آن حضرت موفق شدند که در سخت ترین شرایط و با استفاده از ظریفترین شیوه های

 تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شوند.
امام(علیه السلام) براى آگاهى مردم، اسلوب دعا را به کار برد،

 به طورى که دعاهاى آن حضرت، رویدادهاى عصر او را تفسیر می کند.



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 6:25 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

صحیفه سجّادیّه که به زبور آل محمّد مشهور است،

 اثر بی نظیرى است که در جهان اسلام،

جز قرآن کریم و نهج البلاغه، کتابى به این عظمت و ارزش، پدید نیامده

 که پیوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد.
از دیگر آثار ارزنده به جا مانده از امام سجّاد(علیه السلام)،

 مجموعه اى تربیتى و اخلاقى است به نام

 رساله حقوق که امام(علیه السلام) در آن وظایف گوناگون انسان را

 در برابر خدا و خود و دیگران، با بیانى شیوا و گویا بیان کرده است.

مجموعه حقوقى که در این رساله ذکر شده جمعاً 51 حقّ میباشد.

از سنت های ارزنده آن حضرت که به ما رسیده  صدقه دادن است ،

 مخصوصا صدقه وانفاق پنهانی نقل است قریب به چهار صد خانوار تحت حمایت

 آن حضرت زندگی می کردند و خیلی از آن افراد نمی دانستند که از چه محلی تامین

می شوند تا بعد از شهادت آن بزرگوار متوجه شدند آن کمک ها از طرف ایشان بوده .

 وقتی از ایشان سوال میشد چرا مخفیانه انفاق می کنید ، می فرمود " چون صدقه قبل از

 آن که به فقیر برسد به دست خدا می رسد " . تقوا و خدا ترسی او زبان زد خاص وعام

 بود به حدی که زهری دانشمند معاصر آنحضرت می گوید در میان بنی هاشم شخصی برتر

 از او ندیدم وامام باقر(ع) می فرماید پدرم علی بن الحسین (ع) در یک روز هزار رکعت نماز

 می گذارد .روایت شده هنگام وضو رنگ رخسار مبارکش زرد می شد

 وقتی از حضرت سوال می کردند چرا این حالت بر شما عارض می شود

 می فرمودند " آیا میدانید در پیشگاه چه کسی می خواهم بایستم .
سرانجام امام علیه السلام در راه پایداری و استقامت در این جهاد مقدس،

 به مقام والای شهادت نایل شدند.
? نقش امام سجاد در تربیت موالی :
"موالی" یعنی: عده ای از ایرانیان که به عراق آمده و در آنجا با تشیع آشنا شده.

 همچنین از جمله موضوع شایع در قرن اول و دوم هجری تربیت موالی بود. این

 افراد عمدتاً به علت داشتن استعداد مناسب و نیز آمادگی کسب علم و نیز با احساس

 ضعفی که ایشان در برابر عرب ها داشتند و درصدد بودند که آن را جبران کنند، به

خوبی در زمینه حدیث کار کردند و در نتیجه توانستند در مدت زمانی کوتاه از فقها و

 محدثین مراکز عمده اسلامی شوند. این افراد در خانواده های مختلف عرب، تربیت

 شده بودند که طبعاً انگیزه های سیاسی و مذهبی جاری و مرسوم در آن قبایل و

عشیره ها، به اینان نیز سرایت کرده بود، به ویژه کوفه، بیشتر گرایش شیعی داشت

 و "موالی" آن نیز چنین بودند، از این رو اهل بیت علیهم السلام نیز از این ویژگی

 برای تربیت موالی استفاده کردند.
در این میان، سیاست علی بن الحسین علیه السلام شایان توجه بسیار است. امام

 می کوشید تا در مدینه، با تربیت طبقه "موالی"، راه را برای آینده باز کند. و

اسلام صحیح و سلیم را به آنان (که زمینه کافی داشتند) انتقال دهد، پس با

شخصیتی که امام داشت به شایسگی می توانست در روحیه موالی اثر بگذارد

 و احساسات شیعی را به آنان انتقال دهد.
استاد "سید جعفر مرتضی" در تشریح سیاستهای امام سجاد علیه السلام و

 به منظور بخشیدن حیاتی نوین به

مکتب جعفری، اشاره به این نکته دارد که آن حضرت غلامان را می خرید

 و آنان را آزاد می کرد، به طوری که به نوشته "سید الاهل" : غلامان این

 مسئله را دریافته، شور و شوق فراوانی داشتند که مشمول اقدام امام شوند.

امام نیز در هر سال و ماه و روز و به مناسبت هرحادثه، آنان را آزاد می ساخت.

 به طوری که درمدینه قریب به یک لشگر از موالی آزاد شده و کنیزکان رهایی

 یافته، به سر می بردند که تمامی آنها از موالی امام سجاد علیه السلام بودند. و

 شمار آنها به 50 هزار تن یا بیشتر می رسید.
مؤلف محترم "اعیان شیعه" نیز می نویسد: او سودانیان را می خرید، حال آنکه

 هیچ نیازی به آنان نداشت. استاد "سید جعفر مرتضی" پس از ذکر این مطالب

 نتایج متعددی از این مسئله می گیرد و می نویسد:

یعنی نتیجه چنین سیاستی، این بود که موالی، اهل بیت علیهم السلام

 نمونه های انسانیت و اسلامیت به شمار می رفتند. و

 آمادگی کامل داشتند تا در شرایط گوناگون در کنار آنها قرار بگیرند،

 شواهدی نیز وجود دارد که نشان می دهد "موالی" در مواقعی که علویین

 مورد ظلم قرار می گرفتند و یا بعضی از حکام به آنها ستم می کردند،

 به یاری آنها می شتافتند.

وسرانجام آن حضرت چهل سال بعد از قضیه جانگداز کربلا

 که همراه بود با گریه برای شهدای کربلا و صبر بر مصیبتشان

 و زندانی شدن  در روز 12 و یا 25 محرّم سال 95 هجرى،

 درمدینه، به دسیسه هشام بن عبدالملک، مسموم گردید و در

 57 سالگى به شهادت رسید. ومزار شریف آن حضرت در

 مدینه  عربستان ،در قبرستان بقیع میباشد.



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 6:24 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

    ? احادیثی از امام سجاد (ع)
إنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللهِ لَمَنزِلَهٌ یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهَداءِ یَومَ القیِامَهِ
عباس را نزد خدا منزلتی است که روز قیامت همه

 شهیدان بر آن رشک می برند.

الخصال، ج 1، ص 68
خَفِ اللهَِ تَعالی لِقُدرَتِهِ عَلَیکَ وَ اسْتَحیِ مِنهُ لِقُربِهِ مِنکَ
از قدرت خدای بزرگ بر خود، اندیشه کن و از

 نزدیکی اش به تو، شرمگین باش.
ـ بحارالانوار، ج
78، ص 160
هَلَکَ مَن لَیسَ لَهُ حَکیمٌ یُرشِدُهُ
هلاک شد آن که راهنمای حکیمی ندارد تا ارشادش کند.

 

 

ـ بحارالانوار، ج 78، ص 159
مَن رَمَی النَّاسَ بِما فیهم، رَمَوهُ بِما لَیسَ فیه
هر که به مردم نسبتی دهد که در آنها هست، نسبتی به او

دهند که دراو نیست.
ـ بحارلانوار، ج
75، ص 261
نَظَرُ المُؤمِنِ فی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ لِلمَوَدَّهِ وَ المَحَبَّهِ لَهُ عِبادهُ
نگاه مومن به چهره برادر مومن خود از روی دوستی و

محبت به او، عبادت ا ست.
ـ تحف العقول، ص
282
إنَّها (الصَّدَقهَ) تَقَعُ فی یَدِ اللهِ أن تَقَعَ فی یَدِ السّائلِ
صدقه قبل از این که دردست نیازمند قرار گیرد، در دست

 خداوند قرار می گیرد.
ـ عّده الّداعی، ح
121
أنتِ بِحمدِاللهِ عالِمَهٌ غَیرُ مُعَلَّمَهٍ و فَهِمَهٌ غیرُ مُفَهَّمهٍ
(ای زینب) تو بحمد الله ـ عالمی هستی که نزد کسی تعلیم

 ندیدی و دانایی هستی که نزد کسی نیاموختی.
ـ بحارالانوار، ج
45، ص 164
المًؤمنُ یَصمُتُ لِیَسلَمَ وَ یَنطِقُ لِیَغنَمَ
مومن سکوت می کند تا سالم ماند و سخن می گوید تا سود برد.
ـ الکافی، ج
2، ص 231
إنّ حُبَّنا أهلَ البَیتِ یُساقِطُ عَنِ العِبادِ الذّنوبَ کَما

 یُساقِطُ الرّیحُ الورَقَ مِنَ الشَّجَرِ
محبت ما، اهل بیت، گناه بندگان را فرو می ریزد.

 چنانکه باد، برگ درخت را.
ـ بشاره المصطفی، ص
3
إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللهُ عَن شیعَتِنا العاهَهَ و

جعلَ قُلوبَهُم کَزُبَرِ الحَدیدِ
آن گاه که قائم ما قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان

 ما بزداید و دل هایشان را چون پاره های آهن گرداند.
ـ الخصال. ص
541
إنَّ الحَسَنَ بنَ علیٍّ (ع) کانَ أعبَدَ النّاسِ فی زَمانِهِ

 و أزهَدَهُم و أفضَلَهُم
امام حسن (ع) در زمان خود عابدترین، زاهدترین

 و برترین مردم بود.
ـ امالی صدوق، ص
150
اَلمُنتَظِرونَ لِظهُورهِ أفضَلُ أهلِ کُلِّ زَمانٍ
منتظران ظهور امام مهدی (عج) برترین اهل هر زمان اند.
ـ بحارالانوار، ج
52، ص 122
کَفی بِنَصرِاللهِ لَکَ أن تَری عَدُوَّکَ یَعمَلُ بِمَعاصِیِ اللهِ فیکَ
تو را یاری خدا همین بس که می بینی دشمنت به

 قصد تو خدا را نافرمانی می کند.

 

بحارالانوار. ج 78، ص 136
رَحِمَ اللهُ العَبّاسَ آثَرَ و أبلی و فَدی أخاهُ بِنَفسِهِ
رحمت خدا بر عباس! ایثار کرد و کوشید و جان

 فدای برادرش کرد.
ـ بحارالانوار، ج
22، ص274
ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلی اللهِ مَن یَقتَدی بِسُنَّهِ

 إمامٍ و لا یَقتَدی بأَعمالِهِ
هشدار که منفورترین مردم نزد خداوندکسی است

 که سیره امامی را برگزیند، ولی از کارهای او پیروی نکند.
ـ الکافی، ج
8، ص 234

با تشکر از  زحمات آقای سید مهدی طباطبائی



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 6:23 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

 

امام حسین (ع) بعد از شهادت برادر

در آن دوران دهساله که معاویه بر حکومت مسلط بود،

 امام حسین«ع»همواره یکى از معترضین سرسخت نسبت به

 سیاستهاى معاویه و دستگیریها و قتلهاى او بود و نامه‏هاى متعددى

 در انتقاد از رویه معاویه در کشتن حجر بن عدى و یارانش و

 عمرو بن حمق خزاعى که از وفاداران به على«ع»بودند و

 اعمال ناپسند دیگر او نوشت.در عین حال،حسین بن على«ع»

یکى از محورهاى وحدت شیعه و از چهره‏هاى برجسته و شاخصى بود

 که مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموى از نفوذ شخصیت او

 بیم داشت.با مرگ معاویه در سال 60 هجرى،یزید نامه اى به حاکم مدینه

 نوشت و به او دستور داد که از امام حسین (ع ) براى یزید بیعت بگیرد

و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. اما سید الشهدا که فساد یزید و

 بى‏لیاقتى او را مى‏دانست،از بیعت امتناع کرد و براى نجات اسلام از بلیه

سلطه یزید که به زوال و محو دین مى‏انجامید،راه مبارزه را پیش گرفت.

از مدینه به مکه هجرت کرد.

امام حسین (ع) و دعوت کوفیان

در پى نامه نگاریهاى کوفیان و شیعیان عراق

 با آن حضرت و دعوت براى آمدن به کوفه،آن امام ابتدا

 مسلم بن عقیل را فرستاد و نامه‏هایى براى شیعیان کوفه

و بصره نوشت و با دریافت پاسخ کوفیان در بیعتشان با مسلم بن عقیل،

(در ابتدا مردم کوفه با مسلم بیعت کردند،

 مسلم نامه اى به امام حسین (ع ) نوشت و به ایشان

 اطلاع داد که به کوفه بیاید. امام حسین (ع ) با خانواده ویاران خود

در روز هشتم ذیحجه سال 60 هجرى از مکه به سوى عراق،حرکت کرد

در نتیجه بی وفایی و شکستن عهد و پیمان از طرف کوفیان و تنها گذاشتن

 مسلم (به علت دسیسه عبید الله که مردم را با پول خرید )

 عبیداللّه ، مسلم بن عقیل را دستگیر نموده و به شهادت رسانید.

 

بی وفایی کوفیان  

در نزدیکى کوفه بود که خبر پیمان شکنى مردم کوفه و شهادت مسلم را آوردند،.

عبیداللّه بن زیاد که با شهادت مسلم بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود

 حر بن یزید ریاحى را براى زیر نظر گرفتن امام حسین (ع ) و همراهانش فرستاد.

 و سپس عمر بن سعد را با سى هزار نفر به کربلا اعزام نمود.

 او به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر امام حسین (ع ) را به شهادت برساند،

 او را حاکم رى خواهد کرد.

عمر بن سعد که به طمع حکومت رى به کربلا آمده بود از هیچ ستمى فروگذار نکرد.

 دستور داد امام حسین (ع ) و یارانش را محاصره کنند و آب را بر روى آنان ببندند.

 یاران امام حسین (ع ) که از شجاع ترین افراد بودند روز دهم محرم (عاشورا)

 در حالى که بیش از 72 تن نبودند یکى پس از دیگرى در دفاع از امام زمان خود

 یعنى امام حسین (ع ) با عزت و آزادگى به شهادت رسیدند.

 حر بن یزید ریاحى نیز که ستمگرى سپاه عمر سعد و حقانیت امام حسین (ع )

 را مشاهده کرد به سپاه امام پیوست و به شهادت رسید.

واقعه کربلا گرچه از نظر زمان کوتاه بود و تنها یکروز از صبح تا عصر

 به طول انجامید اما لحظه لحظه آن درس شهامت و ایثار و فدا کارى ،

 ایمان و اعتقاد و اخلاص بود.

 واقعه کربلا دانشگاهى است که از طفل شیرخوار (علی اصغر )

امام حسین (ع) امام آنها ، نوه پیامبرشان، فرزند امام اولشان،

که هیهات من الذ لة سر می داد د

و می فرمود من برای اصلاح امت جدم ،امر به معروف و

نهی از منکر و اقامه نماز بپا خواسته ام ،

 قیام ایشان درسیست برای شهامت ,ایثار, فدا کارى ، ایمان و اعتقاد و اخلاص بود.

تا پیرمرد محاسن سفیدش (حبیب ابن مظاهر )

 به بشریت درس آزادگى مى آموزد.

 خون هاى مطهر امام حسین (ع ) و یارانش به اسلام حیات تازه بخشید

 و زمینه سرنگون شدن دودمان فاسد اموى را فراهم آورد.

امام حسین علیه السلام روز دهم محرم سال 61 هجرى ،

 در سن 57 سالگى در کربلا به شهادت رسید.

 مرقد ایشان و برادر فداکارش اباالفضل و فرزندان و یارانش

در شهر کربلا در کشور عراق قرار دارد.

.فضایل این امام شهید،بیش از آن است که در این مختصر

 بگنجد،چرا که او آویزه عرش الهى و پرورده دامن رسول خداست.

پیامبر خدا«ص»در باره‏اش فرمود:قسم به آنکه مرا بحق به پیامبرى

 فرستاد،حسین بن على در آسمان بزرگتر از زمین است و بر سمت راست

 عرش الهى نوشته  شده است«انّ الحسین مصباح الهدى و سفینة نجا ة)

سخنان گهر بار اما م حسین (ع)



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 1:24 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

خلاصه ای از زندگینامه امام حسین (ع)

                    امام سوم  شیعیان

نام : حسین (سومین امام که به امر خداوند تعیین شده است )

کنیه :ابو عبد اللّه

لقب : خامس آل عبا، سبط، شهید، وفى ، زکى

پدر : حضرت على بن ابى طالب (ع )

مادر: حضرت فاطمه (س )دختر حضرت محمد (ص)

تاریخ ولادت : شنبه سوم شعبان ، سال چهارم هجرى

مکان ولادت : مدینه

مدت عمر : 57 سال

علت شهادت : پس از روى کار آمدن یزید،

امام که او را نالایق میدانست تن به ذلت بیعت و

     سازش با او را نداد و براى افشاى او به فرمان خدا

     از مدینه به مکه و سپس به طرف کوفه و کربلا حرکت کردند

     و همراه با یاران خود با لب تشنه توسط دشمنان اسلام شهید شدند.

قاتل : صالح بن وهب مزنى ، سنان بن انس و شمر بن ذى الجوشن ،

(لعنت خدا بر آنها)

زمان شهادت : جمعه دهم محرم ، سال 61 هجرى

مکان شهادت و دفن : کربلا

تولد

امام حسین«ع»در سوم شعبان سال چهارم هجرى در

 مدینه به دنیا آمد.رسول خدا«ع»نام این فرزند زهرا«ع»را

«حسین»نهاد.وى مورد علاقه شدید پیامبر خدا«ع»بوداو

 شجاعترین امت حضرت محمد (ص ) بود و شجاعت

حضرت محمد (ص ) و حضرت على (ع ) در ایشان جمع بود.

خداوند در تربت ایشان شفا، و در داخل حرم امام حسین (ع )

 استجابت دعا را قرار داده است . پیامبر (ص ) در حقش فرمود:

 احب اللّه مَن احب حسینا یعنى :

 خداوند دوست میدارد کسى را که حسین را دوست بدارد.

پیامبر(ص ) در حق او و برادر گرامى اش امام حسن (ع ) فرمود:

دو فرزند من حسن و حسین پیشوایان امت مى باشند

 خواه زمام امور به دست بگیرند و یا نگیرند.

 و آن حضرت در باره او فرمود:

«حسین منى و انا من حسین...»

و در آغوش پیامبر بزرگ شد.

هنگام رحلت رسول خدا،شش ساله بود.

در دوران پدرش على بن ابى طالب«ع»نیز از موقعیت

 والایى برخوردار بود.علم،بخشش،بزرگوارى،فصاحت، شجاعت

،تواضع،دستگیرى از بینوایان،عفو و حلم و...از صفات برجسته

این حجت الهى بود.در دوران خلافت پدرش،در کنار آن حضرت بود

 و در سه جنگ«جمل»، «صفین»و«نهروان»شرکت داشت    .

پس از شهادت پدرش که امامت به حسن بن على«ع»رسید.

 

امام حسین (ع) در زمان برادرش امام حسن (ع)     

امام حسین همچون سربازى مطیع رهبر و مولاى خویش و همراه برادر بود.

پس از انعقاد پیمان صلح،با برادرش و بقیه اهل بیت«ع»به مدینه آمدند .

با شهادت امام مجتبى«ع»در سال 50 هجرى،بار امامت

 به دوش سید الشهدا قرار گرفت



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 1:24 عصر توسط مشتعلی| نظر

بالاترین عبادت

قال الحسین علیه السلام :
إنّ قوماً عَبدوا الله رَغبَةً فَتلکَ عبادةُ التُجّار
وَ إنّ قوماً عَبدوا الله رَهبَةً فَتلکَ عِبادةُ العَبید
وان قوما عبدوا الله شکراً فتلک عبادةُ اْلاَحرار وَ هىَ أفضَلُ اْلعِبادَة

امام حسین علیه السلام فرمود:
گـروهـى خـدا را از روى میل و رغبت(به بهشت) عبادت مى کنند که ایـن عبادت تاجـران است
و گروهـى خـدا را از روى تـرس (ازدوزخ) مـى پـرستنـد و ایـن عبادت بندگان است
و گروهى خدا را از روى شکر(و شایستگى پرستـش) عبادت مـى کنند وایـن عبـادت

آزادگـان است که بهتـریـن عبـادت است
                                                                    تحف العقول, ص 250

کسب رضاى خدا

مَن طَلبَ رضَی الله بسَخَطِ النّاس کَفاه الله اُمُور النّاس
وَ مَـن طلبَ رضیَ الناس بسَخطِ الله وَ کّلَه الله الىَ النّاس

هرکـس رضاى خدا را به غضب مردم بجوید, خدا او را از کارهاى مردم کفایت مى کند
و هـر کـس خشنـودى مردم را به غضب خدا بجـویـد, خـدا او را به مـردم واگذارد


                                                                   مشکات الانوار طبرسى, ص 86

پیشى گیرنده در آشتى

أیّما اثْنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة

امام حسین علیه السلام فرمود:

هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع شـود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ,

 سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود


محجه البیصاء ج 4,ص  228

ثواب سلام

للسّلام سَبعُون حَسنة تِسع وَ سِتُّـون لِلمُبتَـدء وَ واحِـدة لِلـرّادّ.

امام حسین علیه السلام فرمود:

سلام کردن هفتاد حسنه دارد, شخت ونه حسنه از آن سلام کننـده و یکـى

از آن جـواب دهنده است


                                                                                تحف العقول , ص 253

معرفی حضرت مهدى عج

تعرفوُن المـهدى بـالسّکینةِ وَاْلـوقار وَ بمـَعرفةِ الحَلالِ وَ

 بحاجَةِ النّاس إلیه وَ لایَحتَاجُ اِلَى أحَدٍ

امام حسین علیه السلامدرباره حضرت مهدى (عج) فرموده
شما مردم, آن حضرت را به داشتـن آرامش و متانت و به شناخت حلال و حرام و به رو

 آوردن مـردم به او و بـى نیـازى او ازمـردم مـى شنـاسیـد


یوم الخلاص, ص 52

رویاى دنیا

وَاعْلمـُوا أنّ الـدُّنیـا حُلـوهـا وَ مُـرّهـا حُلـُم وَ اْلاِنْتبـاهُ فـى الاخِرَة.

امام حسین علیه السلام فرمود:

بدانید که دنیا شیرینى و تلخى اش رویایى بیش نیست, و آگاهى و بیدارى

 واقعـى در آخرت است


                                                                                    نهج الشهاده, ص 169   

پرهیز از کلام پست و سبک

لاتَقُـولـُوا بـِاَلْسِنَتِکُـم مـَا یَنْقصُ عَن قـَدْرِکُــم.

امام حسین علیه السلام فرمود:

چیزى به زبـانتـان نیـاوریـد که از ارزش شمـا بکـاهــد


                                               جلاء العیون ج 2, ص 205            

بهداشت جسم و خود سازى

اُوصیکُم بِتَقوىَ اللهِ وَ اُحَذِّرکُم اَیّامه فَبَادِرُوا

 بِصحَةِ اْلاَجسام فى مُدّةِ اْلاَعمارِ
فایّاک أن تَکـُونَ مِمَّن یخافُ عَلَى العِبادِ

 مِن ذنُوُبِهِم وَ یأمَـن العُقُـوبَة مِـن ذَنبه

امام حسین علیه السلام فرمود:

اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم و از(گناه کردن)

درایامش بر حذر مـى دارم در مـدت عمر به سلامت و تنـدرستـى جسـم

 پیشـى گیرید  و از کسانـى نباشیـد که بـر گناه بندگان بیـم دارنـد و خـود

 از عقـوبت گناه خـویـش آسـوده خاطرهستند


تحف العقول, ص 243 چاپ اسلامیه 



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 1:23 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

اقسام جهاد

الحهادُ عَلى اَربعَة اوجه
فَجهادان فَرض وَ جَهاد سُنَّة لایُقام الاّ مَع فَرض وَ جَهادسنة
فَـامّا اَحدُ الفرضیـن فَجهادُ الرَجل نَفسه عَن مَعاصى الله وَ

هُـو مِـن اَعظمِ الجَهاد و مجاهـدة الذیـن مـن الکفار فرض
و امـا الجهاد الذى هـو سنة لا یقام الا مع فرض فان مجاهدة العدوّ

 فرض على جمیع الامة لو ترکـوا الجهاد لاتاهـم العذاب و

 هو مـن عذاب الامة و هـو سنة علـى الامـام , وحـده ان یـاتـى

 مع الامة فیجـاهـدهـم
و اما الجهاد الذى هو سنة فکلّ سنة اقامة الرجل و

 جاهد فى اقامتها و بلوغها و احیائها فـالعمل و السعى

 فیها مـن افضل الاعمال لانها احیاء سنة
و قد قال رسـول الله(ص) (من سـن سنة حسنة فله

 اجرها و اجر من عمل بها الى یوم القیامة من غیر

 ان ینقص من اجورهم شیئا

امام حسین علیه السلام فرمود:جهاد بر چهار گونه است
دوتاى آن فرض, و یکى سنت که جز با فرض بـر پاداشته نشـود, و

 دیگر جهاد سنت است
اما آن دوتایى که فرض است, یکى جهاد شخص با نفـس خـود در مقابل

 معصیتهاى الهى است و آن بزرگتـرین جهاد است
و جهاد با کفار که هـم مرز با شماهستند فرض است
و اما جهادى که سنت است جز با فرض بـرپا نشـود , جهاد با دشمـن است, و

 واجب است بر همه امت, و اگر جهاد را ترک کننـد عذاب بـر آنان آید و این

 عذابى است که از خود امت است. و چنین جهادى بر امام سنت است و حـد آن

ایـن است که امام با امت به سـراغ دشمـن رونـد و بـا آنها جهاد کننـد.
واما جهادى که سنت مطلق است عبارت از هر سنتى است که شخص آن را بر پا

 مى دارد و در برپایى و اجرا و زنده کردن آن تلاش مى کند. بنابرایـن, هر نوع کار

 و کوشـش در اقامه آن از بهترین اعمال خـواهد بـود, زیرا که آن زنـده نمـودن سنت است
و پیامبـر اکرم صلی الله علیه و آله فـرمـوده است: هر کس سنت و روش نیکـویـى را به

 وجـود آورد پاداشـش براى او خواهد بود و نیز ثواب هر کس تا روز قیامت بدان عمل کند,

 بدون آن که از ثواب آنها چیزى کاسته شود

                                 تحف العقـول , ص 247و248, چـاپ اسلامیه 

معنی استدراج

ألاِسْتِـدراج مِـنَ اللهِ سُبحـانه لِعبْـدِهِ أنْ یَسبغَ علیهِ النّعَم

 وَ یسلبهُ الشُّکر

امام حسین علیه السلام فرمود:
غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فروان دهد و توفیق شکرگزارى را از او بگیرد


تحف العقول , ص   250

 

پرهیز از ستمکارى

إیّـاکَ وَالظُّلـم مَنْ لایَجـد علیکَ نـاصِــراً إلاّ الله عزّوجلّ.

امام حسین علیه السلام فرمود:
بـرحذر بـاشیـد از ستـم کـردن به کسـى که یـاورى جز خـداوند عزوجل ندارد


تحف العقول,ص 251

اظهار نیاز

لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ, اَو مُــرُوّة اَو حَسَب

امام حسین علیه السلام فرمود:
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار, یا صاحب مروت, یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد


                                                                                تحف العقول , ص 251    

نشانه هاى عالم و جاهل

 

مـِن علاماتِ اْلقَبـول: الجُلـُوس إلى أهْلِ العقول
وَ مِـن علاماتِ أسبابِ اْلجَهل المُمـاراة لِغَیـر أهلِ اْلکُفـر
وَ مِن دَلائلِ اْلعالِم انتقاده لِحدیثِهِ وَ عِلمه بحَقـائِقِ فُنـُونِ النّظّر


از نشــانه هـاى قبـول, همنشینـى بـا خـردمنــدان اسـت
و از نشانـه هاى مـوجبات نادانـى , مجادله با مسلمانان
و از نشانه هاى دانا ایـن است کـه سخـن خـود را نقـادى مـى کنـد وبه حقـایق فنـون نظر دانـاست .
                                                                
به مردی که در حضور امام به دیگری بد گفت، فرمود: ای مرد دست از

 غیبت بردار که خوراک سگهای جهنم است


                                                                               تحف العقول, ص250   

بخل در سلام

 

اَبْخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ باِلسَّلام

امام حسین علیه السلام فرمود:
بخیل ترین مرد کسی است که به سلام کردن بخل ورزد


بحارالانوار ج/93 ص/ 294 


نتیجه پیروى از گناهکار

مـَن حـاوَل امْـرءاً بمَعصیةِ الله کـانَ اَفـوت لِمـا

 یـَرجـُو وَ اَسرع لِما یحذر.

امام حسین علیه السلام فرمود:
کسى که با نافرمانى خدا گرد کسى گردد,آنچه را امید دارد از دست رفتنى تر است و

 از آنچه برحذر است زودتر دچارش گردد .


تحف العقول,ص 253

دینداری مردم

الناسُ عَبیدُ الدّنیا وَ الدّین لَعِقٌ عَلـى اَلسِنَتهم یَحـُوطـُونه

 مـَادَرّت مَعائشهم فـَاذا محصـوا بـِالبَلاء قَلّ الـدَّیـانــُون

امام حسین علیه السلام فرمود:
به راستـى که مردم بنده دنیا هستنـد و دیـن بر سر زبان آنهاست و پشتیبانی از دین تا آنجاست که زندگی شان

 در رفاه است و آن گاه که در بوته امتحان قرار گیرند، دینداران، کم خواهند بود


                                                           سخنان حسین بن علی ص 186  



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 1:23 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

فلسفه قیام

إنـّى لَم أخرُج أشِراً وَ لابَطِراً وَ لا مُفسداً وً لا ظالماً
إنّما خَرجْتُ لِطلَبِ اْلاِصلاح فى اُمّة جَـدّى
اُریـد أن آمُـر بـاْلمَعرُوف وَ أنهى عَنِ المُنکـر
وَ اَسیـرُ بسیـرةِ جَــدّى وَ أبى على بن ابیطالب

امام حسین علیه السلام فرمود:
مـن از روى خود خواهى و خـوشگذارانى و یا براى فساد و ستمگرى قیام نکردم
همانا قیام مـن بریایه اصلاح در امت جدم مى باشد
مـى خـواهـم امربه معروف و نهى از منکر کنـم
و به سیـره و روش جـدم وپـدرم علـى بـن ابیطـالب عمل کنــم


مقتل خوارزمى, ج 1,ص 188  

قیام در مقابل ظالم

ایها الناس انّ رسول الله صلی الله علیه و آله قـال
مَن رَآى سُلطاناً جائِـراً
مُستحلاً لِحُرمِ الله
ناکثاً لِعَهدِ الله
مُخالفاً لِسُنّةِ رَسُول الله
یعمل فـى عباد الله بـالاثـم وَاْلعُدوان
فَلَـم یُغیـّر علیه بفِعلٍ وَ لا قـولٍ کـانَ حَقّـاً

 علَـى اللهِ أن یـُدخلَه مدخله

امام حسین علیه السلام فرمود:
هان اى مردم ! پیامبر خدا فرموده است
کسى که زمامـدارى ستمگر را بینـد
که حرام خدا را حلال مى سازد
و عهدش را مى شکند
وبا سنت رسول خدا مخالفت مـى ورزد
و در میان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل مى کند
پس در مقابل او با عمل یا گفتار , اظهار مخالفت ننمایـد, بـر خـداونـد است

 که او را با همان ظالم در جهنم اندازد


تاریخ طبرى, ج 4, ص 304

خشنودى خالق, ملاک رستگارى

لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ الْمَخلـُوق بسَخَطِ اْلخـالِق

امام حسین علیه السلام فرمود:
رستگـار نمی شود مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد


تاریخ طبرى,ص 1,ص 239

 

            جاودانگى در مرگ با عزت

لیسَ الموتُ فى سَبیل اْلعِزّ إلاّ حیاة خالدة و

 لیست اْلحَیاة معَ الذّل إلاَّ الموت الذّى لا حیاة معه

مـرگ در راه عزت جز زنـدگى جاوید, و زنـدگـى بـا ذلت جز مـرگ بـى حیات نیست


ادب الحسین و حماسته, ص 159

شیعه پاک

إنَّ شِیعَتَنا مَنْ سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کُلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ

بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است


فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476

امان در قیامت

لا یَأمَن یَومَ الْقیامَةِ إلاّ مَنْ خافَ الله فِی الدُّنیا

کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت


مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69

شکر نعمت

شُکْرُکَ لِنِعْمَةٍ سالِفَةٍ یَقْتَضی نِعْمَة آنِفَة

شکر گزاری نعمت گذشته موجب فراوانی نعمت آینده است


فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 468

عاجزترین

أَعْجَزالنّاس   ٍ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ

عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند


بحارالانوارج/ 93 ص/ 294

گریه خالص

اَلْبُکاءُ مِنْ خَشیَةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ

گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است


حیات امام حسین ج/ 1      ص 183

با تشکر از زحمت کشان محقق



نوشته شده در یکشنبه 93 خرداد 25ساعت ساعت 1:22 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

خلاصه ای از زندگی نامه امام حسن مجتبی (ع)

امام دوم شیعیان

نام : حسن (ع)

نام پدر :     علی (ع)

نام مادر : فاطمه (س)

تاریخ تولد : 15رمضان سال3 هجری

محل تولد : مدینه

مدت عمر : 47 سال

مدت امامت : 10 سال

مدت خلافت : 7 ماه

شهادت : 28 صفر سال50هجری

علت شهادت : مسموم شدن حضرت بوسیله

همسرش جعده ( با تحریک  معاویه)

القاب: مجتبى، سید، سبط، زکى، تقى،

حجت، برّ، امین، زاهد و طیب.

کنیه : ابو محمد

منصب: معصوم چهارم، امام دوم شیعیان و

پنجمین خلیفه اسلامى.


 محل دفن :

امام حسن(ع)  وصیت کرده بود که در مسجدالنبی

 و در کنار قبر پدربزرگش حضرت محمد (ص)به خاک

 سپرده شود. سعید بن عاص فرماندار اموی مدینه

در این موضوع مداخله نکرد. اما عایشه و مروان بن حکم

 (که در آن زمان از امارت مدینه عزل شده بود) توافق

 کردند که مانع شوند حسین این کار را انجام دهد .

مروان قسم یاد کرد که به علت دفن کردن عثمان

در بقیع نخواهد گذاشت حسن در کنار محمد دفن شود .

جنازه مبارک امام را با تیر زدند ، چیزی نمانده بود که

بر سر این مساله لشکرکشی آغاز شود. امام حسن (ع)

 در  وصیت خود فرموده بود ، در صورت مخالفت دیگران،

 می‌توانند در بقیع دفن نمایند و لذا در بقیع کنار

 مادر بزرگش(فاطمه بنت اسد)  دفن کردند. محل دفن امام  

 مکانی زیارتی به خصوص برای شیعیان گردید و گنبدی بزرگ بر

فراز آن ساخته شد. اما این گنبد توسط وهابیان در سالهای

 1806 و 1927 میلادی(2بار)تخریب گردید.

ولادت

در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیه‌السلام

و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب

مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم

 منتظر نامگذاری پروردگار ماند.

تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: خدایت سلام

می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای

موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون

 علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!

رسول خدا فرمود: زبان من عربی است و شبّر، عبری است.

جبرئیل گفت: شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.

به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. رسول اکرم (ص )

بلافاصله پس از نامگذاری ، او را گرفت و در گوش راستش

 ‍ اذان و در گوش چپش اقامه گفت . سپس براى او گوسفندى قربانى

کرد، سرش را تراشید و هموزن موى سرش - که یک درم و چیزى

افزون بود - نقره به مستمندان داد. پیامبر (ص ) دستور داد تا سرش

 را عطرآگین کنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هموزن

 موى سر نوزاد سنت شد.تنها کنیه‌ی آن حضرت « ابو محمد» و

 مشهورترین القابش« سید» و سبط» و «تقی» است.

نقش خاتم و انگشتر امام حسن را « العزه لله» گفته‏اند؛ روز

هفتم پس از ولادت، رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم

مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن

 را به« ((ام فضل (لبابه)|ام الفضل))» ،همسر عمویشان،

 سپردند تا او را از شیری که به خاطر زایمان فرزندش، قثم،

 در پستان داشت، شیر دهد. بعدها نیز رسول خدا برای امام حسن،

 ادعیه‌ی عافیت و حرزهای مخصوص چشم‌زخم را خواندند.

 کمالات انسانى

امام حسن (ع ) در کمالات انسانى یادگار پدر و نمونه کامل جدّ بزرگوار خود بود.

هرگاه از مرگ یاد مى کرد مى گریست و هرگاه از قبر یاد مى کرد

 مى گریست ، هرگاه به یاد ایستادن به پاى حساب مى افتاد آن چنان

 نعره مى زد که بیهوش مى شد و چون به یاد بهشت و دوزخ مى افتاد؛

 همچون مار گزیده به خود مى پیچید. از خدا طلب بهشت مى کرد

 و به او از آتش جهنم پناه مى برد. چون وضو مى ساخت و به نماز

مى ایستاد بدنش به لرزه مى افتاد و رنگش زرد مى شد.



نوشته شده در شنبه 93 خرداد 24ساعت ساعت 5:26 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin