فرهنگی ،مذهبی
تواضع ازدیدگاه امیرالمؤمنان حضرت علی (ع): ایشانبه آنان احترام گذاشت و آنها را در بالای مجلس جای داد و خود پیش روی آنان نشست. سپس غذا آورد و با هم صرف کردند. پس از غذا، «قنبر »،خدمتگزارامام، طشت وابریق -ابریق نوعی ظرف آباست شبیه آفتابه که برای دست شستن سر سفره مورد استفاده قرار میگرفته است- آورد و خواست بر دست مهمانان آب بریزد. امامخود برخاست، ابریق راگرفت تا بر دست مهمان خویش آب بریزد. در این حال، مهمان باسرعت،دست خود را عقب کشید و عرض کرد: ای امیرمؤمنان! چگونه درمحضرخدا، کسی مثل شما رویدست من آب بریزد؟ امام فرمود: درست است که خدا تو را می بیند، ولی منبرادرتو هستم، بنشین و دستت را بشوی،پاداشاین کار آن است که دربهشت، ده چندان به من خدمتخواهند کرد،مهمانپذیرفت و دستش راشست. سپس آن حضرت، ابریق را به فرزندش،محمدحنفیهداد و فرمود: اگر اینپسربه تنهایی مهمان من بود،خود آب بر دستش میریختم، ولیخداونددوست دارد میانپدر و پسر تفاوتی باشد. برخیز! تو نیز بر دست پسر آب بریز. که برخی نیازمندیهایشان را برآورده سازد و بهآنان خدمت کند، در سفری آن حضرت سرگرم خدمت به مسافران بود که فردی از آن میان اورا شناخت و به اهلکاروانگفت: آیا میدانیداین شخص کیست؟ گفتند: نه. گفت: اینعلی بن الحسینـ علیه السلام ـ است، مسافران گرد آن حضرت حلقهزدند، دست و پای ایشان را بوسیدند و گفتند: ای فرزندرسولخداـ صلی الله علیه و آله ـ آیا می خواهید ما دوزخی شویم؟ اگر خدای نخواسته مابه شما بی ادبی میکردیم، بدبختمیشدیم، چه سبب شدهکه شما چنین کنید؟ فرمود: من هرگاه با آشنایان مسافرت کنم آنان بهاحترامپیامبرـ صلی الله علیه وآله ـ بیش از حد به من خدمت می کنند، از بیم آنکه مبادا شما نیز چنین کنید،ناشناخته با شما همراه شدم.» میخواهم پای شما را بشویم. گفتند: ما به چنین کاری سزاوارتریم. فرمود: سزاوارترین مردم به خدمت کردن عالم و دانشمنداست. آن گاه برخاست و پای یاران خود را شست و فرمود: من این گونه تواضع کردم تا شمانیز بیاموزید و پس از من با مردم تواضع کنید با تواضع بنایحکمتودانایی آباد میشود، نه با تکبّر،زراعتدردشتهموار رشد میکند نه درکوهوکمر.» افتادگی آموز اگر قابل فیضی هرگز نخوردآبزمینی که بلند است به امید آنکهسخنوسیرهرهبران الهی را آویزه گوش کرده، از رذالت تکبر وغروردست بشوییم و به فضیلتتواضع و فروتنی دست یابیم. آمین. باتشکر از زحمتکشان سایت ویکی فقه
پدر و پسری از یاران امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـمهمانآن حضرت شدند،
از امام باقر
حضرت باقرـ علیهالسلام ـ فرمود:
«پدرم با کسانیمسافرتمیکرد که او رانشناسند و با کاروانیان شرط میکرد
از حضرت عیسی
حضرتعیسیـ علیه السلام ـ روزی به یارانش فرمود:
«از شما خواهشی دارم گفتند: بفرما ای روح الله! ما در خدمت شما هستیم گفت:
By Ashoora.ir & Night Skin