سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فرهنگی ،مذهبی

ایمان در آیات و روایات (احادیث)

 

مقدمه
 

حمد و ستایش پروردگاری را سزاست که انسان را آفرید و بابهای سعادت و کمال را به روی او گشود و راه دستیابی به این مهم را ایمان و تسلیم قرار داد. هدف از خلقت انسان، عبادت و پرورش روح بندگی در اوست. و چه چیز جز ایمان با این روح بندگی سازگار و عجین است؟ در آیات و روایات فراوانی به اهمیت ایمان پرداخته شده و هر فرد را به این حقیقت رهنمون می سازد که کوتاهترین و مطمئن ترین راه برای رسیدن به هدف والای آفرینش و قرب پروردگار ایمان است. ایمان با شناخت و معرفت آغاز می گردد با اقرار و شهادتین معنا می یابد و با عمل با اعضا و ارکان بدن محقق می گردد. ایمان مراتب و مراحلی دارد و فرد با قدم نهادن در این مسیر هرگز متوقف نمی گردد، او همواره یا حرکتی رو به بالا دارد و یا سیر نزولی پیدا می کند، البته اگر ایمان حقیقی و راستین باشد،نه تنها همواره سیر صعودی دارد، بلکه فرد تمام آنچه برای او ارزشمند و گرانمایه است، در راهش فدا می نماید. چرا که ایمان با فضیلت ترین فضیلتهاست. یقیناً متاعی چنین با ارزش منشاء برکات و آثار فراوانی برای فرداست که نه تنها در زندگی دنیوی ظهور وبروز پیدا می کند بلکه در زندگی ابدی نیز همراه با او خواهد بود. برای تحقق حقیقت ایمان، در روایات اموری به پایه و رکن تعبیر شده اند، به این معنا که وجود چنین مواردی سبب قوام ایمانمی گرددو البته موارد متعددی نیز استحکام بخش و تقویت کننده هستند، حالت عکس این مورد نیز صادق است، به این معنا که از مواردی در آیات و روایات به عنوان مانع ایمان نام برده شده و مواردی نیز به عنوان عوامل تزلزل و در نهایت نابودی ایمان ذکر شده اند. کوتاه سخن اینکه ، ایمان، حقیقتی دوست داشتنی و در عین حال دست یافتنی است که همه ی ما با تمام وجود به آن نیاز داریم، تا چون تکیه گاهی مطمئن به آن تکیه زده و عمر کوتاه دنیوی را سپری نمائیم و واین ایمان جز با عمل استوار نمی شود و تضمینی برای بقا و اثر گذاری نخواهد داشت.

حقیقت ایمان
 

تسلیم توأم با اطمینان خاطر را ایمان گویند. چرا که تا زمانیکه عقیده بدون تسلیم باشد، شخص همچنان در کفر به سر می برد ، در نتیجه مؤمن کسی است که به حق تسلیم باشد و تسلیم قهراً با عمل توأم است و بدون آن مصداق ندارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله ) در تعریف ایمان فرموده اند: «ألایمان معرفه بالقلب وقول باللسان وعمل بالارکان»(1)یعنی ایمان شناخت با دل وگفتن با زبان وعمل با ارکان بدن است.

شناخت ایمان واقعی از ایمان غیر واقعی
 

پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) می فرمایند: بنده آن گاه نابی وزلالی ایمان را بیابد که برای خدا دوست ودشمن بدارد، پس هرگاه برای خدا دوست بدارد وبرای خدا دشمنی ورزد، بیگمان سزاوار ولایت خداست.(2)که ایمان واقعی و کامل زمانی تحقق می یابد که روح ایمان با تمام ارزشهایش متجلی گردد، در اینصورت هیچ چیز برای او ارزشمند تر از معبودش و تقید به ایمانش نیست.

مراتب ایمان
 

ایمان نوعی علاقه شدید الهی و معنوی است، هر چند از استدلالات عقلی سرچشمه گیرد ، همراه با این علاقه، عوامل دیگری نظیر عقیده و استدلال صحیح ، تسلیم و فرمانبرداری ،اطمینان و یقین از روی علم و آگاهی و لطف الهی در شکل گیری ایمان افراد نقش بسزائی دارد در نتیجه با تأثیر این عوامل و شدت و کاهش آنها میزان تجلی ایمان نیز در افراد متفاوت است.«هُوَ الَّذی أَنزَلَ السَکینَةَ فی قُلُوبِ المؤمِنِینَ لِیَزدادُوا إیمَنًا مَعَ إیمَنِهِم وَلله جُنُودُ السَمَوتِ والأرضِ وَکانَ اللهُ علیمًا حَکیمًا .»(3)با دقت در این آیه می توان به این نکته پی برد که ایمان واقعیتی است که قابلیت زیادت و نقصان دارد و همین امر سبب می شود که هر یک از مومنین در درجه و مرتبه ای از ایمان قرار داشته باشند.در نتیجه فرد مومن هرگز نباید در یک مرحله از ایمان متوقف گردد چرا که دائماً به سوی درجات بالاتر از علم و عمل گام بر می دارد. امام صادق (علیه السلام ) در این زمینه می فرمایند:«ان الایمان عشر درجات بمنزله السلم، یصعد منه مرقاه بعد مرقاه»(4)ایمان همچون نردبان ده درجه دارد که پله پله از آن بالا می روند.

تفاوت اسلام وایمان
 

« قَالتِ الأعرابُ ءَامَنَّا قُل لم تُؤمِنُوا وَلَکِن قُولُواأسلَمنَا و لَمّا یَدخُلِ الإیمنُ فی قُلُوبِکُم وَ إن تُطیعُوا الله وَرَسُولَهُ لا یَلِتکُم مِن أعمَلِکُم شیئًاإنَّ اللهَ غَفورٌ رَحیمٌ »(5) برطبق این آیه تفاوت اسلام وایمان درآن است که اسلام ، شکل ظاهری وقانونی دارد ولی ایمان یک امر واقعی وباطنی است وجایگاه آن قلب آدمی است نه زبان وظاهر او.اسلام آوردن ممکن است انگیزه های مختلفی در بر داشته باشد، حتی انگیزه های مادی ومنافع شخصی ، ولی ایمان حتماً از انگیزه های معنوی و علم وآگاهی سرچشمه می گیرد.(6)در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم:«الاسلام یحقن به الدم وتؤدی به الامانه، وتستحل به الفروج والثواب علی الایمان»(7)یعنی با اسلام خون انسان محفوظ وادای امانت او لازم وازدواج با او حلال می شود ولی ثواب بر ایمان است. اقسام ایمان
وَ هُوَ الّذِی أنشَأکُم مِن نَقسٍ وَاحِدَةٍ فَمُستَقَرُ وَ مُستَودعُ قَد فَصَلنَا الایتِ لِقومٍ یفقَهُونَ (8)». در ایـن آیــهانـسانهابـهدو دستـه مستـقـر (بـه معنای ثابـت وپـایدار) ومستودع (بـه معنـای ناپایدار) تقسیم و دسته بندی شده اند، یکی از صحیح ترین وگویاترین مصادیق این دو تعبیر بیان نوع حقیقت ایمان در افراد مختلف است. مولا علی (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: «فمن الایمان ما یکون ثابتاً مستقراً فی القلوب ومنه ما یکون عواری بین القلوب والصدور.»(9)به این معنا که ایمان بر دو قسم است، یکی ایمانی که در دل ها ثابت وبرقرار ودیگری درمیان دلها و سینه ها ناپایدار است، تا سرآمدی که تعیین شده است.

نشانه های ایمان
 

برای ایمان نشانه ها و شاخصه هایی وجود دارد که در کلام معصومین (علیهم السلام) به آنها اشاره شده است. به عنوان مثال پیامبر (صلی الله علیه وآله) می فرمایند: «إن الرجل لایکون مومنا حتی یکون قلبه مع لسانه سواء ویکون لسانه مع قلبه سواء ولایخالف قوله عمله»(10) انسان مؤمن نیست مگر آن که دلش بازبانش یکی باشد وزبانش با دلش و گفتارش با کردارش ناسازگار نباشد.

فضیلت ایمان
 

ارزش وجایگاه ایمان در دیدگاه معصومین (علیهم السلام) به حدی است که آن را والاترین مقصد برای انسانها دانسته اند.(11) وبه راستی چرا چنین نباشد وایمان مقصد نهائی انسانها نباشد در حالی که مولای متقیان علی (علیه السلام) در تبیین آن فرموده اند :« إن أفضل ما توسل به المتوسلون إلی الله سبحانه وتعالی، الایمان به وبرسوله والجهاد فی سبیله، فإنّه ذروه الاسلام وکلمه الاخلاص فإنها الفطره»(12)همانا بهترین چیزی که انسانها می توانند با آن به خدای سبحان نزدیک شوند، ایمان به خدا وایمان به پیامبر (صلی الله علیه وآله) وجهاد در راه خداست، که جهاد قلّه بلند اسلام ویکتا دانستن خدا براساس فطرت انسانی است.

سیمای مؤمن
 

برای فردی که اصطلاحاً مؤمن نامیده می شود، صفات وویژگیهائی وجود دارد. چرا که پذیرش هر مسلک ، عقیده وتفکری مستلزم پذیرش آداب وسنن آن مرام است. ویژگیهائی که آن شخص را از سایرین متمایز کرده وزیربنای روحیات شخص می باشد. در حدیثی بسیار تأمل برانگیز از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) سیمای مؤمن حقیقی را برای ما ترسیم می نماید، حضرت می فرمایند:«ثلاث من کنّ فیه ذاق طعم الایمان: من کان لاشیء أحبّ الیه من الله وروسله ومن کان لإن یعرق بالنّار أحب إلیه من أن یرتدّ عن دین هومن کان یحب لله ویبخض لله.»(13)سه چیز است که هرکس داشته باشد طعم ایمان را چشیده است. کسی که هیچ چیز را بیشتر از خدا وپیامبر او دوست نداشته باشد. کسی که اگر او را با آتش بسوزانند برایش بهتر است تا اینکه از دینش دست بشوید وکسی که به خاطر خدا دوستی ودشمنی ورزد.

اصناف مؤمنان
 

با توجه به پذیرش ایمان از سوی شخص با ایمان وافعال وی آثار فراوانی در زندگی دنیوی واخروی او به وجود می آید وبراساس این آثار مؤمنان به 2 گروه تقسیم می گردند؛دو گروهی که به هر 2 اطلاق مؤمن می گردد اما در حقیقت تفاوتهای چشمگیری با یکدیگر دارند برای روشن شدن بهتر موضوع حدیثی از امام صادق (علیه السلام) را ذکر می کنیم که حضرت فرمودند: مؤمنان دو دسته اند ، یکی مؤمنی که به عهد خدا عمل کرده وبه شرط خدا وفا کرده است واین است مورد قول خدا «مِّنَ المُؤمِنینَ رِجالُ صَدَقوا ما عَهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهِم مَن قَضَی نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظرُ وَما بَدَّلُوا تَبدیلا »(14)ایشان همان دسته هستند که نه هراسهای دنیا ونه هراسهای آخرت به ایشان نمی رسد، وشفاعت می کند ونیازی به شفاعت ندارند ومؤمنان دیگر،چون زراعت تازه روئیده و لطیف هستند، گاهی کج می شوند وگاهی راست و اینها هستند که دچار هراس آخرت می شوند و از کسانی نیستند که آنها شفاعت شود وشفاعت از کسی نکنند.(15)مؤمنانی که چون در دین خود استوار وثابت قدم نبوده اند در دنیا وآخرت دچار هراس ودلهره گشته و مشمول شفاعت نمی شوند. البته در حدیث دیگری قریب به همین مضمون بیان می شود که دسته دوم نیز عاقبت به خیر می شوند اما در هر صورت به رتبه وجایگاه دسته اول نخواهند رسید.(16)

ارکان ایمان
 

در بررسی ارکان ایمان ابتدا باید دید رکن چه مفهومی دارد«الرکن فی اللغه ما یقوی به الشیء والرکن من الشیء الجزء الاقوی منه»(17) رکن در لغت، چیزی است که شی به واسطه او تقویت می شود ورکن یک چیز قوی ترین جزء آن چیز است، ویا در جای دیگر درتعریف رکن آمده است:«رکن الشیء جانبه الّذی یسکن الیه ویستعار للقوه وارکان العبادات جوانبها الّتی علیها مبناها وبترکها بطلانها(18)» رکن هر چیز، جنبه ای از آن است که به او تکیه می شود ودر استعاره به آن نیرو وقوت گفته می شود. مولای متقیان علی (علیه السلام) می فرماید«إنّ الایمان علی اربع دعائم؛علی الیقین والصبر والعدل والجهاد»(19) یعنی ایمان بر4 ستون استوار است: صبر، یقین، جهاد وعدالت.
در بررسی ارکان ایمتن به حدیثی از مولای متقیان علی (علیه السلام)تأسی نمود و بر اساس دسته بندی ایشان به بررسی ارکان ایمان می پردازیم.حضرت می فرمایند:«الایمان معرفه بالقلبواقرار باللسان وعمل بالارکان»(20)ایمان برشناخت با قلب، اقرار با زبان وعمل با اعضا وجوارح استوار است.

ارکان ایمان در بعد معرفتی
 

1- شناخت با عقل
 

آنچه در روایات به چشم می خورد این است که ، زیربنای تمامی معارفی که سبب ایمان می گردد، عقل وخرد می باشد . چرا که بدون فهم و درک صحیح و شناخت حقیقی هیچ یک از اعمال دیگر انسان نیز ثمره و فایده ای ندارد.
امیر المؤمنین علی(علیه السلام) می فرمایند: آن که با علم رفتار کند، همچون کسی است که به راه روشن رود.(21)عامل مهم بی ایمانی جهل است و سرچشمه ی اصلی ایمان، علم و آگاهی است، لذا برای ارشاد و هدایت مردم باید امکانات کافی برای مطالعه و اندیشه در اختیار آنها گذاشته شود تا بتوانند راه حق را پیدا کنند، نه اینکه کورکورانه یا از روی تقلید اسلام را پذیرا شوند، هنگامیکه پذیرش اسلام از روی علم و آگاهی انجام شد، یقینا روح ایمان و تسلیم در فرد پر رنگ تر و با پذیرش بهتر همراه خواهد بود.

2- شناخت با قلب
 

در بعضی از موارد برای یافتن حقیقت ایمان نمی توان بر پایه علم و یقین حاصل از دانش تکیه نمود در اینجا یکی دیگر از ارکان ایمان در بعد معرفتی برای ما شناخته می شود و آن شناخت با قلب است.
البته منظور ما در اینجا از قلب عضو صنوبری جسم مان نیست، منظور قلبی ست که در مرتبه والاتر از عقل است و آنچه به واسطه آن یافته های علم و آگاهی عقل ارزش می یابد، مگر می شود عقل چیزی را بپذیرد، برای آن ارزش قائل شود در حالیکه اعماق قلب و روح شخص آن را تایید نکرده باشد آنچه به واسطه ی عقل به آن می رسیم ودرک می کنیم علم الیقین ماست وآنچه انسان به واسطه ی قلب به شناخت آن می رسد همان عین الیقین وبالاترین نوع شناخت انسان است.

 



نوشته شده در چهارشنبه 93 مرداد 29ساعت ساعت 12:46 عصر توسط مشتعلی| نظر بدهید

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin